با دکتر پدرام خسرونژاد، عضو هیات علمی‌دانشگاه سن اندروز اسکاتلند

ثبت حماسه دفاع مقدس در قلب اروپا

این گفتگو را باید بخوانید همین. برای این تاکید هم هزار و یک دلیل وجود دارد که هزار و یکمین آن معرفی یک آدم و یک اتفاق است؛ آدمی‌که پیش از این توسط هیچ رسانه‌ای کشف نشده است؛ نه خودش و نه کاری که دارد آرام و بی سر و صدا برای بخشی از تاریخ درخشان این مرز پر گهر در یک سرزمین دور انجام می‌دهد. واقعیت این است که خودم هم الان دقیقا نمی‌دانم برای معرفی دکتر پدرام خسرونژاد از کجا باید شروع کنم. بگویم از دانشجویان نخستین دوره دانشگاه هنر است یا عضو فعلی هیات علمی‌ دانشگاه سن اندروز اسکاتلند یا شاید هم بهتر است بگویم یک مردم شناس که به صورت ویژه و تخصصی روی فرهنگ مرگ در عشایر ایران کار کرده است. اگرچه همین سطرهای بالا می‌تواند دستمایه و بهانه خوبی برای انجام یک گفتگو باشد، اما به نظر من فعلا هیچ کدام اینها مهم نیست. خسرونژاد کسی است که امروز قصد دارد با راه‌اندازی مجموعه‌ای به نام سید مرتضی آوینی در دانشگاه سن اندروز اسکاتلند، بزرگ‌ترین مجموعه علمی‌ را از اسناد و رخدادهای جنگ تحمیلی در قلب اروپا راه اندازی کند و همین موضوع بهترین دلیل بود تا میزبان دکتر پدرام خسرونژاد درروزنامه جام جم باشیم. گفتگویی که اگرچه به علت مشغله زیاد دکتر خسرونژاد و روزهای کم اقامتش در ایران خیلی کوتاه انجام شد، اما قطعا می‌تواند خبرهای خوبی را از یک اتفاق خرسندکننده در اروپا به همراه داشته باشد. باید منتظر آینده وهمت ایرانیانی چون او ماند.
کد خبر: ۲۴۹۴۴۱

بهتر است برای شروع این گفتگو از چگونگی حضور شما در فرانسه آغاز کنیم.

من تا مقطع کارشناسی ارشد را در تهران و دانشگاه هنر گذراندم و به صورت ویژه روی بررسی شیرهای سنگی و فرهنگ مرگ میان عشایر بختیاری و آداب و رسوم عزاداری که سرودهای خاص خودشان را دارند کار کردم؛ سرودهایی که به گاگریوه ( گوی + گریه ) مشهور است.

سال 98 کنفرانسی با عنوان ایران‌شناسی در پاریس برگزار شد. آن زمان من از مقطع کارشناسی ارشد فارغ‌التحصیل شده و سرباز بودم. به پیشنهاد استادانم مقاله‌ای را با موضوع شیرهای سنگی به این همایش ارسال کردم و اتفاقا این مقاله پذیرفته شد و با آن‌که سرباز بودم فرصتی به من داده شد تا بتوانم مقاله‌ام را در پاریس ارائه کنم.

همین ماجرا شروعی بود برای ادامه تحصیل من در فرانسه و در آنجا پیشنهاد کردند که اگر می‌خواهم می‌توانم دوره دکتری را در دانشگاه سوربن بگذرانم.

به ایران برگشتم و سال 2000 طرح خودم را برای گذراندن دوره دکتری با موضوع کتیبه‌خوانی سنگ‌های قبور اسلامی‌ در رشته مردم شناسی فرهنگ اجتماعی ارائه کردم و از سوی دانشگاه سوربن پذیرفته شد.

چگونه از دانشگاه سوربن به دانشگاه آکسفورد رفتید ؟

خب یک فرصت شغلی برای من در دانشگاه آکسفورد ایجاد شد که از سال 3 دکتری به آکسفورد رفتم.

چه فرصت شغلی بود ؟

تدریس مردم شناسی ایران و مطالعات شرق شناسی؛ البته کار من در آنجا بیشتر تحقیق بود.

سال 2006 در همان فرصت کنفرانسی را در آکسفورد برگزار کردم با عنوان فرهنگ مادی و معنوی شیعه ایرانی که چندین متخصص بزرگ را از حوزه‌های مختلف باستان شناسی ، مردم شناسی ، تاریخ، فولکلور و از همه جای دنیا دعوت کردم و حاصل آن نیز در قالب کتابی به زبان انگلیسی امسال منتشر می‌شود.

این همایش، آزمون و تجربه خوبی بود تا من ظرفیت دانشگاه‌های انگلیس را برای چنین فعالیت‌هایی بسنجم.

همزمان با گسترش علاقه من به موضوع شهادت و پرداختن آکادمیک به آن که در حوزه مردم‌شناسی بصری آن را پیگیری می‌کردم تصمیم گرفتم در قالب یک همایش به مستند جنگ و آثار شهید آوینی بپردازم.

آیا این تمایل و آشنایی شما با مجموعه روایت فتح و آثار شهید آوینی دارای سابقه و پیش ذهنیتی بود؟

بله. آشنایی من با دوستانی که در گروه روایت فتح فعالیت می‌کردند به دوران دانشجویی‌ام در تهران باز می‌گشت و همین هم باعث شد تا علاقه من به مبحث شهادت به طور همزمان در آکسفورد به صورت آکادمیک شکل بگیرد و گسترش یابد.

با هماهنگی و راهنمایی‌هایی که از آقای نادر طالب زاده گرفتم قرار گذاشتیم یک همایش در لندن برگزار کنیم آن هم در مرکز باربی کن سنتر که مجموعه بسیار بزرگ فرهنگی و هنری است و یک تریبون بسیار مهم محسوب می‌شود.

شناخت انگلیسی‌ها و به صورت کلی کسانی که خارج از ایران هستند از آثار و شخصیت آوینی چگونه بود ؟

واقعیت این است که آوینی را خارج از کشور اصلا نمی‌شناسند و این بیشتر از همه به خود ما مربوط است.

برای معرفی او چه کردیم؟ نه آثارش را ترجمه کردیم و نه فیلم‌هایش را زیرنویس کردیم. حتی در فضای مجازی و اینترنت هم هیچ سایتی وجود ندارد که به زبان انگلیسی اطلاعاتی در مورد آوینی ارائه کند.

در آن همایش با همکاری بچه‌های روایت فتح تعدادی از فیلم‌های آوینی را برای اولین بار و تا امروز آخرین بار زیر نویس فارسی کردیم و به مدت یک هفته در باربی کن سنتر لندن و در قالب همایش جنگ در سینمای ایران به نمایش در آوردیم، البته اصلا این همایش با نگاهی بر سینمای مرتضی آوینی هم برپا شده بود.

از ایران هم کسی حضور داشت؟

آقای طالب‌زاده و خانم رخشان بنی‌اعتماد نیز حضور داشتند.

این همایش چقدر مورد استقبال قرار گرفت و چه دستاوردهایی داشت؟

از نظر آکادمیک و علمی‌ تجربه بسیار خوبی بود و استقبال مردم و کارشناسان ایرانی و خارجی بی‌نظیر بود حتی چهره برجسته‌ای مانند دکتر مایکل ابی کسیس که تخصصش ادبیات، فلسفه و سینمای فرانسه بود در همان همایش شرکت کرد و این همایش باعث شد تا ایشان علاقه‌مند به سینمای ایران بشوند و امروز هم از او به عنوان یکی از متخصصان سینمای حاتمی‌کیا یاد می‌کنند. در همین همایش دانشجویان بسیاری آمدند و اطلاعات بیشتری درباره ایران و آثار آوینی می‌خواستند.

چگونه به اسکاتلند رفتید و ایده راه اندازی یک مجموعه و کتابخانه در مورد جنگ ایران و عراق به ذهنتان رسید؟

حدود یک سال پس از برگزاری آن همایش از آکسفورد به سوئیس و بعد هم به اسکاتلند رفتم و عضو هیات علمی‌دانشگاه سن اندروز شدم. با توجه به تجربه‌هایی که به دست آوردیم و وجود این همه دانشجوی علاقه مند به فکر راه انداختن یک مجموعه افتادم.

از آقای طالب‌زاده و دوستان دیگری که در حوزه هنری واحد پژوهش هنر اسلامی‌ داشتم راهنمایی خواستم و متوجه شدم با تغییراتی که در حوزه به وجودآمده واحدی به نام دفتر ادبیات مقاومت و پایداری تاسیس شده است که به این ترتیب با آقایان مرتضی سرهنگی، علیرضا کمری و صمدزاده آشنا شدم و پس از مذاکرات، این دوستان موافقت کردند که در این دانشگاه مجموعه‌ای را تاسیس کنیم.

دانشگاه سن اندروز چه ویژگی‌ای داشت که شما این فکر به ذهنتان رسید ؟

ببینید نباید فراموش کنیم که نخستین موسسه ایران شناسی اروپا در این دانشگاه تاسیس شده است و همین الان هم پروفسور علی انصاری در این دانشگاه فعالیت جدی دارند.

پس آغاز کار این مجموعه با هماهنگی دوستان حوزه هنری بود ؟

بله، البته ما در گام اول و در سال گذشته نخستین کنفرانس مردم شناسی تصویری ایران را در این دانشگاه برگزار کردیم. این کنفرانس با عنوان ایران از خلال تصویر برپا شد که 40 نفر از بزرگان دنیا را همراه 8 مستندساز خوب ایران دعوت کردیم و 60 ساعت فیلم زیرنویس شده به زبان انگلیسی پخش کردیم.

یکی از بخش‌های این همایش جنگ و شهادت بود که در کنار دیگر بخش‌ها مثل خانواده، فرهنگ شیعه، جوانان و... قرار داشت اتفاقا در همین کنفرانس چند مقاله درباره کارهای مرتضی آوینی داشتیم.

پس از این کنفرانس و در پاییز گذشته، نامه‌ای به آقای کمری نوشتم و از ایشان خواستم ما را به نهاد‌های مختلفی که در ایران درباره جنگ کار کرده‌اند وصل کنند. به عبارتی آقای کمری هسته اصلی و علمی‌ این حرکت را شکل دادند که باید همین جا از ایشان تشکر کنم.

در آن نامه تاکید کردم هدف ما تنها کتابخانه نیست، بلکه به دنبال ایجاد یک مجموعه هستیم و محدودیتی هم نداریم.

ایشان من را به بنیاد حفظ آثار دفاع مقدس وصل کردند که در آنجا هم سردار باقرزاده از کار ما بسیار استقبال کردند و از هر کتابشان 3 نسخه در اختیار من قرار دادند و حتی هزینه پست کتاب‌ها را هم متقبل شدند. در این سفر هم رایزنی‌هایی را با دوستان بنیاد شهید داشتم تا آنها نیز آثارشان را در اختیار این مجموعه قرار دهند.

این مجموعه دقیقا در کدام دانشکده و دپارتمان است ؟

این مجموعه با نام شهید مرتضی آوینی در دپارتمان مردم شناسی اجتماعی دانشکده فلسفه دانشگاه سن اندروز اسکاتلند واقع شده است و به صورت رسمی ‌هم پاییز افتتاح خواهد شد؛ البته من چند ماه پیش اطلاع کوچکی به مراکز دانشگاهی و علمی ‌دادم که استقبال فراوانی کردند و ایمیل‌ها و تماس‌های بسیاری از همه جای دنیا دریافت کردم که چند نمونه از آنها را به صورت یک گزارش در اختیار دوستان حوزه هنری قرار دادم.

این دانشگاه چند دانشجو دارد ؟

این شهر حدود یک ساعت با پایتخت فاصله دارد و 7 هزار دانشجو دارد.

در حال حاضر چه تعداد کتاب در اختیار دارید ؟

هزار جلد کتاب داریم که به زبان فارسی است، چون معتقدم دانشجو و محققی که می‌خواهد درباره جنگ ایران به صورت جدی مطالعه کند باید بدون واسطه آثار را بخواند و باید با زبان فارسی آشنا باشد.

اشاره کردید کتاب‌ها همه به زبان فارسی است. آیا از آثار ادبیات داستانی انقلاب و دفاع مقدس که توسط آقای پال اسپراکمن به انگلیسی ترجمه و در آمریکا منتشر شده است نیز در مجموعه دارید؟

نه ! از این موضوع اطلاعی ندارم. خوب شد که شما اشاره کردید تا برای تهیه آنها تلاش و پیگیری کنم.

آقای خسرونژاد! وقتی این ایده را در دانشگاه سن اندروز طرح کردید آنها چه برخوردی کردند؟ آیا همکاری مناسبی داشتند یا برای انجام نشدن کار بهانه جویی می‌کردند؟

با استقبال مدیران دانشگاه سن‌اندروز از مجموعه دفاع مقدس ، اکنون به دنبال جمع آوری آثار منتشر شده در عراق پیرامون جنگ تحمیلی هستم

نه. بسیار استقبال کردند و همکاری فوق العاده‌ای داشتند و من الان به دنبال این هستم که ببینم در عراق چه آثاری در ارتباط با جنگ ایران چاپ شده تا از آنها هم استفاده کنم بویژه در بخش فیلم مستند خیلی دوست دارم آثاری را در اختیار داشته باشم.

الان اگر کسی بخواهد از ایران کتاب یا اثری را در اختیار این مجموعه قرار دهد چه مسیری را باید طی کند ؟

ما می‌کوشیم این مجموعه قائم به فرد نباشد و با هماهنگی‌هایی که با حوزه هنری داشتیم (آنجا در واقع ستاد ما در ایران است و هر چند وقت یکبار با آقای صمدزاده تماس می‌گیریم) بتوانیم از آثار تازه استفاده کنیم و مجموعه را به روز کنیم. هرکس هم که بخواهد اثری را در اختیار ما قرار دهد می‌تواند به دفتر و کتابخانه مقاومت حوزه هنری مراجعه کند.

بیشتر فعالیت‌هایی که در ایران مرتبط با جنگ انجام می‌شود توسط نهاد‌های دولتی است و نهاد‌های خصوصی شاید به دلیل کج فهمی‌ها و بد سلیقگی، کمتر تمایل به انجام فعالیت در این زمینه دارند. آیا خارج از کشور هم به این شکل است ؟

ببینید آنها بیشتر از زاویه تاریخ به جنگ نگاه می‌کنند و نگاهشان نیز کاملا دانشگاهی و علمی ‌است. بیشتر کسانی که به این حیطه وارد می‌شوند استادان دانشگاه هستند.

استاد دانشگاه هم این کار را به عنوان وظیفه انجام می‌دهد، چون هر دو سال باید یک پروژه، تحقیق و کتاب ارائه کند و برای انجام آن هم پولی نمی‌گیرد، چون دانشگاه به این استاد حقوق می‌دهد.

مثلا اگر یک نویسنده یا پژوهشگر بخواهد اثری در رابطه با جنگ خلق کند چه مراحلی را می‌گذراند؟ آیا دولت از او یا پروژه و کتابش حمایت خاصی می‌کند ؟

آنها به موزه جنگ یا آرشیو جنگ می‌روند و اطلاعات و اسنادی که می‌خواهند را در اختیار می‌گیرند و بعد هم به طور طبیعی با یک ناشر قرارداد می‌بندند.

خب این ناشر معمولا دولتی است یا خصوصی؟

اصلا ناشر دولتی نداریم یا اگر هم باشد خیلی کم است، مثل انتشارات دانشگاه‌های خاص مانند کمبریج، آکسفورد و...

یعنی دولت آنها مثل ما از طریق نهادهایی چون بنیاد شهید و بنیاد حفظ آثار و... این آثار را حمایت نمی‌کند؟

خیر! حمایت خاصی که فقط مخصوص به این موضوع باشد انجام نمی‌شود.

چرا؟ مگر جنگ آنها مثل جنگ جهانی که هم انگلیس و هم فرانسه در آن درگیر بودند و کشته فراوان دادند برایشان مهم نیست؟

ببینید اهمیت جنگ ما با جنگ آنها فرق دارد. شما ابتدا باید ببینید بنیاد شهید ، بنیاد حفظ آثار یا حوزه هنری اصلا چرا به وجود آمده است. آنها چرایی ایجاد این مراکز را نداشتند جنگ برای ما مهم است چون دارای ارزش‌هایی بود که ما می‌خواهیم آن ارزش‌ها را زنده نگه داریم، ولی برای آنها جنگ یک امر مرده و تمام شده است.

خب چرا این‌گونه درباره جنگشان و سربازانشان فکر می‌کنند ؟

چون هدف و رسالت جنگشان با ما فرق می‌کرد. ممکن است هر سال در تاریخ‌هایی خاص به یاد جنگجویان و سربازانشان مراسمی‌داشته باشند؛ مثلا درخیابان همه آن آدم‌ها که حالا سن و سالی هم دارند جمع می‌شوند یک گل سرخ به نشانه احترام بر سینه می‌زنند و البته دولت هم ممکن است پیامی‌ در آن روز صادر کند، اما قطعا ویژگی‌هایی که ما داریم منحصر به خودمان است.

یعنی موزه یا یادمان‌هایی خاص جنگ ندارند؟ به عنوان مثال در مسکو یک پارک بزرگ با نام سرباز وجود دارد که خیلی مورد توجه و احترام روس‌هاست یا در کشورهایی مانند چین و کره نیز همین طور است.

بله. در تمام شهرها بنای یادبودی وجود دارد و همیشه هم یک دسته گل بر این بنا یا مجسمه دیده می‌شود، اما کسی نمی‌بیند که این دسته گل را چه کسی گذاشته است و این عمل در همه اروپا وجود دارد بویژه در فرانسه.

آقای دکتر! اشاره کردید مجموعه شهید آوینی در دانشگاه سن اندروز مجموعه‌ای باز است و محدود به کتاب نمی‌شود در این مدتی که به ایران آمدید آیا به دیگر آثار به جا مانده از جنگ تحمیلی مثل موزه‌ها هم سری زدید ؟

بله و باید بگویم در بخش موزه‌داری متاسفانه بسیار عقب هستیم. در همین موزه شهدای تهران کار علمی ‌و آکادمیک بسیار ضعیف است.

ببینید موزه این نیست که چند تا شیء را داخل یک ویترین بریزیم و به نمایش بگذاریم. الان در دنیا موزه‌داری خودش یک دانشگاه و علم تخصصی است. چیزی که من در موزه شهدای تهران اصلا ندیدم.

اهداف و انتظارات شما از آینده این مجموعه چیست ؟

منتظر اتفاق خاصی نیستم. در واقع وجود چنین مجموعه‌ای در اروپا و در چنین دانشگاهی مهم و ضروری است. ممکن است من 2 سال دیگر در این دانشگاه نباشم، ولی این مجموعه آنجا خواهد ماند و تثبیت شده است و می‌تواند یک مرجع خوب در ارتباط با جنگ ایران و عراق باشد.

آیا پس از راه‌اندازی کتابخانه، به فکر برگزاری همایش، نشست و میزگرد هم هستید تا تعاملی بین کسانی که در ایران کار می‌کنند با خارج از کشور و محافل علمی‌ برقرار شود ؟

البته هنوز برنامه‌ریزی دقیقی در این ارتباط نکرده‌ایم ولی قطعا در چشم انداز ما این موضوع وجود دارد. باید از ایران کسانی را دعوت کنیم تا در قالب نشست‌های مختلف در ارتباط با ادبیات جنگ تاریخ نگاری جنگ و تاریخ شفاهی جنگ بحث و نظریه پردازی شود.

حتی می‌توان کار تحقیق و پایان‌نامه کاشناسی ارشد و دکتری را به این موضوع اختصاص داد. دانشجویان خارجی به ایران بیایند یک استاد راهنما در اینجا و یکی دیگر در ایران کار را پیگیری کنند و البته باید نهاد یا موسسه یا دانشگاهی نیز این تحقیق‌ها را حمایت کند.

سینا علی محمدی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها