مدارک جدید از شورش هند که 150 سال پیش رخ داد و بزرگترین مبارزه طلبی در برابر یک قدرت اروپایی در قرن نوزدهم بود ، نشان می دهد دولت انگلیس در طول یک دهه میلیون ها نفر را که جرات قیام علیه اشغالگران انگلیسی
کد خبر: ۱۴۷۴۳۳
را به خود دادند ، به قتل رساند.
امارش میسرا، نویسنده و مورخ ساکن بمبئی در کتاب جنگ تمدن های خود می نویسد در هند "هولوکاستی ناگفته" رخ داد که باعث کشته شدن تقریبا 10 میلیون نفر در طول 10 سال از 1857 به بعد شد.
انگلیس در آن زمان ابر قدرت جهان بود اما به گفته میسرا به طرز خطرناکی در آستانه از دست دادن گرانبهاترین مستعمره خود یعنی هند قرار داشت.
به نوشته میسرا در تاریخ از کشته شدن فقط 100 هزار سرباز هندی سخن گفته شده اما هرگز به تعداد شورشیان و افراد عادی که به وسیله نیروهای انگلیسی که می خواستند به هر قیمتی که شده نظم را برقرار کنند ، کشته شدند ، اشاره نشده است.
این نویسنده می گوید از این که در هیچ کتابی درباره تلفات پس از قیام 1857 هند چیزی نوشته نشده متعجب شد.
او می گوید به نظر می رسد در عصر امپراتوری هیچ چیز غیر از سرنوشت جهان اهمیت نداشت.
مسیرا گفت: این هولوکاست بود ، که در جریان آن میلیون ها انسان ناپدید شدند. این از نظر انگلیسی ها یک هولوکاست ضروری بود زیرا آنان تصور می کردند تنها راه پیروزی نابود کردن کل جمعیت شهرها و روستاها است. این موضوعی ساده و بی رحمانه بود. آنان همه هندی هایی را که در مقابل شان ایستادند، به قتل رساندند اما عمق این فاجعه مخفی نگهداشته شده است.
برآوردهای میسرا از این کشتار بی رحمانه بر 3 منبع استوار است. 2 منبع سوابق مربوط به تعداد کشته شدگان مبارزان مقاومت دینی، اعم از مجاهدین اسلامی یا مبارزان هندو است که متعهد به بیرون راندن انگلیسی ها از خاک هند بودند.
منبع سوم شامل سوابق نیروی کار انگلیس است که در سراسر هند تعداد آنان بین یک پنجم و یک سوم کاهش یافت و مدارک رسمی انگلیس نشان می دهد که از تعداد کارگران هندی که نشانه قدرت بی چون و چرای انگلیس در هند بود و انگلیس به شدت به خدمات تقریبا رایگان آنان نیاز داشت، در آن سال ها میلیون ها نفر کاسته شد.
مسیرا می گوید بر اساس مدارک انگلیس تنها در یک مورد 2 میلیون نامه باز نشده در انبارهای دولت انگلیس در هند وجود داشت که نشان دهنده انتقام گرفتن انگلیسی ها از هندوها ومسلمانانی بود که به زعم انگلیسی ها زنان و کودکان را می کشتند.
یک مورخ انگلیسی به نام سائول دیوید، مولف کتاب شورش هند، ارقام میسرا را مبالغه آمیز می داند و می گوید : قطعا قحطی هایی بود که موجب مرگ میلیون ها نفر می شد و بی رحمی انگلیسی ها باعث بدتر شدن اوضاع در آن شرایط می شد. برای محکوم کردن امپریالیسم نیازی به ذکر این ارقام یا اشاره به هولوکاست نیست. غیر از این ها هم امپریالیسم رفتار و سابقه بسیار بدی داشت.
سایرین می گویند میسرا با افشای مطالب آن دوره، که انگلیسی ها بی رحمانه هر گونه روایت هندوان از تاریخ را نابود می کردند، کار ارزشمندی کرده است. عمار فروغی استاد تاریخ دانشگاه دهلی می گوید : " به نظر می رسد سکوتی طولانی بین 1860 و پایان قرن، که هیچ صدای بومی شنیده نمی شد، وجود دارد و فقط حالا است که این مدارک به دست می آیند و با سوی دیگر ماجرا آشنا می شویم. کتاب هایی مانند کتاب میسرا و ویلیام والریمپل نشان می دهند مطالب فراوانی درباره آن روزها وجود دارد. ولی انسان باید دنبال آنها برود."
آنچه تردیدی درباره اش وجود ندارد این است که در سال 1857 انگلیس بر بیشتر شبه قاره هند به نام بهادر شاه مظفر، پادشاه شاعر بی اختیاری که از بازماندگان مغول بود، حکومت می کرد.
در مورد چگونگی شروع ماجرا نیز اختلاف چندانی وجود ندارد: سربازان هندی، اعم از مسلمانان و هندو، که در شهر میروت در مرکز هند مستقر بودند روز 10 مه علیه افسران انگلیسی خود شورش کردند و پس از کشتن آنان عازم دهلی در جنوب هند شدند. شورشیان ظفر را که در آن زمان 82 سال داشت، امپراتور هند اعلام و پرچم هند را بر بالای ساختمان مرکز انگلیسی ها در هند برفراشتند.
آنچه پس از آن رخ داد از نظر مسیرا تکرار جنگ اول استقلال هند، یعنی داستان قیام برای رهایی از شر یوغ استعمار بود. شورشیان تصور می کردند افسران انگلیسی سنت های دینی آنان را به خطر انداخته اند. در پایان، قیام حکومت انگلیس 90 سال دیگر ادامه یافت.
میسرا با اعلام این که شورش فقط به شمال هند منحصر نبود و به سراسر آن گسترش یافت ، ابعاد تازه ای به این موضوع می دهد.
وی می گوید قیام های ضد انگلیسی در جنوب تامیل نادو، نزدیک هیمالیا و مرز برمه رخ داد.
مسیرا همچنین می گوید این قیام ها تا سال ها پس از سرکوبی قیام اولیه ادامه یافت و این بر خلاف ادعاهایی است که می گوید تصرف دوباره دهلی آخرین نبرد نظامی انگلیسی ها در هند بود.
از نظر بسیاری از مردم این واقعیت که مورخان هندی به قیام 1857 از همه زوایا نگاه می کنند به خودی خود نشانه بلوغ و پختگی تاریخی است.
جان ای ویلسون استاد تاریخ جنوب آسیا در کالج کینگ لندن می گوید :" به این مساله باید در چارچوب یک هند جدید، هندی با اعتماد بیشتر ، نگاه کرد. هند حالا رابطه جدیدی با سال 1857 دارد. در دهه های 40 و 50 قرن بیستم یعنی سال هایی که گاندی و نهرو با نهضت عدم خشونت با انگلیسی ها مبارزه می کردند به شورش های فوق به عنوان مایه شرمساری نگریسته می شد اما امروز 1857 دارد بخشی از قصه ملی هند می شود. این تغییر بزرگی است."
کارل مارکس درباره اشغال هند به وسیله انگلیس می گوید مساله این نیست که آیا انگلیس حق داشت هند را تصرف کند یا نه بلکه این است که ما فتح هند را به دست ترک ها،ایرانی ها، روس ها به فتح هند به دست انگلیسی ها ترجیح می دهیم.

منبع : گاردین
مترجم : علی ایثاری کسمایی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها