یک سال پیش در یک مناظره تلویزیونی در شبکه های ماهواره ای منطقه ، طرف مقابل گفت: کشورهای منطقه چندان از سفر آقای احمدی نژاد استقبال نمی کنند!
کد خبر: ۱۳۴۱۱۶

اینجانب پاسخ دادم: آداب دیپلماتیک و رسم و رسوم همسایگی ، چنین رویه ای را حکم نمی کند. همانجا اضافه کردم که روابط بین کشورها بویژه همسایگان براساس مصالح و منافع مشترک شکل می گیرد و نباید تحت تاثیر متغیرهای انتخاباتی (که خود به روشهای سیاسی داخلی هر کشوری ارتباط دارد) قرار گیرد. اینک مصداق گفته های حقیر، عملی شده است.
خب ، این مبنای روابط است.اما چه کسی آماده پیشقدم شدن در اجابت دعوت دیگری و سفر به کشور همسایه است؛ چه کسی ، «ریسک» «نفر اولی» را پذیرا می شود؛اصولا در عرف دیپلماتیک «نفر اول» مساله مهم و بسیار وقت گیر و گاهی همین امور شکلی و صوری ، مانع از تحقق اهداف بزرگتری می شود و از این موارد نمونه های واقعی داریم که تشریفات و پروتکل مانع تحقق منافع و مصالح نه یک و دو کشور شده ؛ بلکه منافع امت اسلامی را هم در گرو آن دچار ضربات جبران ناپذیری کرده است.اینک احمدی نژاد، ابتکار عمل را به دست گرفته و در سفر به یک کشور همسایه در اجابت دعوت رئیس دولت آن کشور پیشقدم شده است. این خود به نظر من امتیازی مثبت است.ایران و امارات در حوزه یکدیگر بسیار تاثیرگذارند و دارای حوزه های مشترک فراوانی هستند، از حوزه های اجتماعی ، تاریخی ، فرهنگی و دینی که شالوده اصلی روابط را تشکیل می دهد گرفته تا حوزه های اقتصادی و بازرگانی و حوزه های نفت و انرژی که هر دو کشور در آن منافع مشترک و تهدیدهای مشترکی دارند، تا حوزه های سیاسی و امنیتی.
برخی از حوزه های یاد شده ، خارج از اراده و اختیار مقامات دو کشورند و تغییر ناپذیر، که شامل حوزه های اجتماعی و فرهنگی و دینی است. این حوزه ها با رفتن و آمدن هر دولت و رئیسی ، ثابت و لایتغیرند. روسا و مقامات هر دو کشور وظیفه دارند از این حوزه ها مراقبت کرده و زمینه های رشد و تعالی آنها را فراهم کنند.در حوزه های بازرگانی (صادرات و واردات) تداخل اقتصادی عجیبی میان دو کشور ایجاد شده است ، که با وضع مقررات دست و پاگیر از سوی دو دولت ، نتیجه ای عاید نشده و مشکلات بخشهای عمده ای از دو کشور را باعث خواهد شد. این روابط نیازمند حمایت و هدایت سازنده اند.
در روابط سیاسی ، امارات نشان داده است که می تواند در مسیر مشارکت دادن مردم در فعالیت های سیاسی ، گامهای مثبتی بردارد و ثبات سیاسی نظام خود را حفظ کند. نه ایران درصدد تغییر نظام سیاسی امارات است و نه امارات در اندیشه اعمال فشار به نظام سیاسی ایران است.
همکاری سیاسی گسترده تر، می تواند حکایت گر اعتماد به نفس باشد.
در مسائل امنیتی ، هر دو کشور با تهدیدات خارج از منطقه مواجه اند.
پدیده تروریسم و پدیده قاچاق مواد مخدر و دیگر پدیده های سیاسی امنیتی ، قابل احصائ و محاسبه و گزینش ساز و کارهای مبارزه با آن پدیده ها هستند. ساز و کار تفاهم نامه و سپس موافقت نامه جامع همکاری های امنیتی دو کشور که مورد توجه هر دو کشور هم قرار گرفته ، راه حل مناسب و اعتمادآوری خواهد بود.
تحولات منطقه ای در افغانستان و عراق ، برای هر دو کشور، حائز اهمیت است ، گرچه امارات همسایه مستقیم آن دو کشور نیست ، اما آثار آن را بخوبی لمس می کند.
موضوع فلسطین ، برای هر دو کشور، قابل توجه است و علی رغم تلاشها و فشارهای کشورهای غربی ، امارات همچنان به اصول مورد تاکید مرحوم شیخ زاید، حاکم پیشین خود درخصوص فلسطین پایبند است و از حق مردم فلسطین در تعیین سرنوشت خود حمایت می کند.
مساله بهره برداری از انرژی هسته ای ، با توجه به مسائل و ابعاد اقتصادی و ایمنی آن مورد توجه امارات است ، بویژه آن که نفت و انرژی های فسیلی ، روبه کاهش بوده و منافع ملتهای منطقه اقتضائ می کند از انرژی های جایگزین استفاده کنند و اگر برخی رسانه های اماراتی درباره آثار و خطرات انرژی هسته ای اظهاراتی می کنند؛ اما مصوبه سران شورای همکاری خلیج فارس ، می بایست پایانی بر این اظهارات گذشته باشد.
این دیدار، نه تنها صفحه جدیدی در روابط میان 2کشور باز خواهد کرد، بلکه زمینه ساز توسعه روابط در کل منطقه خلیج فارس خواهد شد.
به نظر می رسد، در این سفر، تبادل نظر درباره همکاری های دسته جمعی سیاسی ، اقتصادی و امنیتی هم می تواند مفید و سازنده باشد.حسن نیت ها، در عمل محک می خورد و سخنها و رفت وآمدها، در برنامه های همکاری ، خود را نشان خواهد داد.


صباح زنگنه
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها