در نگاهی گذرا به مواضع طرفین مناقشه هسته ای ایران ، دو طرف یک دلیل ثابت برای اصرار بر حفظ موضع خود دارند.
کد خبر: ۱۲۷۲۶۶

دلیل ایران این است که ایران عضو ان.پی.تی است ، تمامی فعالیت های هسته ای اش صلح آمیز است و تحت نظارت آژانس بین المللی انرژی اتمی کار می کند و تاکنون هیچ گزارشی از سوی مدیرکل آژانس مبنی برانحراف برنامه های هسته ای از مسیر صلح آمیز ارائه نشده است ؛ لذا حق قانونی ایران است که از فناوری هسته ای به صورت صلح آمیز آن استفاده کند.
در جبهه مقابل ، صرف نظر از اتهام زنی های بی اساس برخی از آنها مانند امریکا - که ایران را به تلاش برای دستیابی به سلاح هسته ای متهم می کنند - یک دلیل برای مخالفتشان ذکر می شود و می گویند: درست است که تاکنون نشانه ای از انحراف در مسیر صلح آمیز بودن برنامه های هسته ای ایران مشاهده نشده ؛ اما ممکن است در صورت تثبیت این فناوری و تسلط ایران به تولید سوخت هسته ای و غنی سازی ناگهان مسیر صلح آمیز تغییر کند و به سمت مصارف نظامی منحرف شود؛ لذا ما به ایران بی اعتماد هستیم ، بنابراین واژه بی اعتمادی درد اصلی طرف مقابل است و وقتی درد را بشناسیم ، می توانیم به دنبال درمان بگردیم.
اما باید توجه داشت واژه بی اعتمادی در جبهه مقابل یک معنای ثابت ندارد. برخی کشورهایی که با برنامه های صلح آمیز ایران به عنوان بی اعتمادی مخالفت می کنند، به این دلیل است که تصویری که از ایران و نظام آن در ذهنشان ایجاد شده و عمدتا به دلیل تبلیغات سوئ و عملیات روانی دشمنان ایران پدید آمده ، تصویر صحیحی نیست و به اشتباه تصور می کنند، ممکن است ایران از این فناوری استفاده سوئ کند. دوای درد این نوع بی اعتمادی ، مقابله با جو تبلیغاتی دشمنان از طریق استفاده مناسب از ابزار رسانه ای و تبلیغاتی و استفاده موثر از ابزار دیپلماتیک با هدف توجیه و ارائه تصویر صحیح و زدودن اطلاعات غلط از اذهان آنهاست.
اما دسته دومی که دچار سندرم بی اعتمادی شده اند، کشورهایی هستند که تصور می کنند ایران با تسلط به فناوری هسته ای دارای قابلیت ممتازی در منطقه می شود و از این امتیاز به منظور رقابت های منطقه ای استفاده خواهد کرد و به این وسیله حوزه نفوذ خود را گسترش می دهد و برای آنها مشکل ایجاد خواهد کرد.
دوای این نوع بی اعتمادی در درجه اول استفاده صحیح از روشهای دیپلماتیک و گسترش سطح مناسبات و در نهایت توجیه طرفهای مقابل است.
در این نوع بی اعتمادی رفتار و گفتار مسوولان ارشد و نمایندگان ایران و اظهارنظرهایشان نقش اساسی دارد و با ظرافت و دقت کافی باید سوئتفاهم را که گاهی دارای ریشه های سنتی و دیرینه است ، از بین برد.
دسته سوم کشورهایی که دچار بیماری بی اعتمادی هستند، از واژه بی اعتمادی تنها به عنوان سرپوشی مودبانه برای نیت و خواسته واقعی خود استفاده می کنند، در حالی که آنچه واقعا در نظر دارند به دلیل وقیحانه بودنش نمی توانند بیان کنند و نیت واقعی آنها این است که ما نمی خواهیم ایران قوی و پیشرفته باشد زیرا وجود ایران قدرتمند و آباد با منافع ما در تعارض است.
برای درمان سندرم نوع سوم بی اعتمادی نه زبان توجیه و تبلیغات کارساز است و نه زبان منطق و دلیل. برای درمان این نوع بی اعتمادی باید مقاومت و پایداری را برای حفظ حقوق خود در دستور کار قرار دهیم و پشتوانه مردمی را که مهمترین تکیه گاه نظام پس از اعتماد و تکیه به خداوند است ، حفظ کنیم و از احساسی کردن موضوع که باعث فرسایش ذهنی ملت می شود، خودداری کرده و با اقتدار و مقاومت در صیانت از حقوق خود ادامه مسیر دهیم.
البته روشهایی در عرصه دیپلماتیک و گفت و شنودهای سیاسی وجود دارد که می تواند به عنوان مسکن این نوع بیماری بی اعتمادی عمل کند و تعارضات منافع را کاهش دهد؛ اما محور اصلی همان پایداری ملی است و راههای سیاسی و دیپلماتیک به عنوان راههای فرعی و کاهش دهنده تنش باید مدنظر باشد. به عبارتی درمان این نوع بی اعتمادی ، تحمیل اراده از طریق اعمال قدرت نرم و وادار کردن طرف مقابل به پذیرش حقوق ملی است.


مهدی کرمی
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها