وقتی منطق کارایی خود را از دست می دهد، این گونه حوادث اجتناب ناپذیر می گردد.
کد خبر: ۱۲۳۷۸۷

قریب به دو ماه است مردم لبنان با هر زبان و ادبیاتی که می توانستند سعی وافر کردند تا دولت کنونی به درخواستشان گوش فرا دهد، اما نه تنها این اتفاق نیفتاد بلکه بصورت کاملا علنی مشخص گردید امریکا تا چه اندازه در مسائل داخلی این کشور دخالت مستقیم دارد و لبنان را به صحنه بازی سیاسی خود تبدیل کرده است.
همین مساله در کنار دهها دلیل دیگر باعث شد تا تحصن وارد مرحله ای جدید که از صبح دیروز آغاز گردید، شود. یکی از مسائل مهم در این بحران ، مدت زمان آن است که باید مورد بررسی قرار گیرد. با آن که بحران وارد مرحله جدیدی شده ، اما براستی کدام دولت می تواند فشارهای مردمی را تا این اندازه تحمل کند؛ کافی است بعد اقتصادی این بحران نسبت به زمان آن مورد تحلیل علمی و سیاسی قرار گیرد.
لبنان که فاقد منابع انرژی از قبیل نفت وگاز است و حتی انرژی برق آن نیز توسط مولد سوخت فسیلی تهیه می شود.
لبنان که با جنگ 33 روزه نتوانسته چونان گذشته توریست جلب کند. لبنان که تا قبل از جنگ تا آن اندازه بدهی خارجی داشت که طبق آمار هر لبنانی ده هزار دلار بدهی خارجی داشت و پس از جنگ با رژیم صهیونیستی مشکلات مالی اش چندین برابر شد، چگونه توانسته قریب به دو ماه تحصن مردمی و اعتراضات و اعتصابات را آن هم در این حجم بالا تحمل کند؛ آیا غیر از این است که غرب به سرکردگی امریکا تمامی مشکلات مالی این دولت را به قول خود لبنانی ها با «دولارات!» حل کرده است؛
با این دیدگاه پرسش مهم دیگری مطرح می شود که اساسا منافع امریکا در این بازی سیاسی چیست؛ و با این پرسش زاویه دید بازتر شده و بحران بزرگتری به نام بحران حضور امریکا در خاورمیانه مطرح می شود. بحرانی که با فشار دموکراتها از داخل که اکثریت مجلس نمایندگان و مجلس سنا را در دست دارند و همچنین فشار مضاعف افکارعمومی ، دولت بوش را با چالشی جدی روبه رو کرده و بحران عراق که روز به روز چونان باتلاق امریکا را در کام خود فرو می برد، نقطه اوج این بحران است. با این اوضاع بحران لبنان برای امریکا مساله ای جدا از بحران عراق نیست ، بلکه لبنان حلقه ای از یک زنجیر است که از فلسطین اشغالی آغاز و تا افغانستان ادامه دارد.


سید نعمت الله اسماعیلی
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها