«پدرم ، شکرالله بابان ، نویسنده و گوینده اخبار سیاسی بود و به خاطر تسلط به زبان کردی خبرها را به این زبان ترجمه و اجرا می کرد.
کد خبر: ۱۱۳۸۹۲
احساس قرابت ما به رادیو و تلویزیون از حرفه پدر سرچشمه می گرفت و به علت تعلق خاطر ایشان به ادبیات و شعر به این سمت و سو نیز کشیده شدیم .» بابک بابان فقط 9سال داشت که پدر بازنشسته شد، اما او هم همانند برادر بزرگش همه برنامه ریزی های زندگی اش را برای رسیدن به گویندگی تدوین کرد. همکاری او با شبکه جهانی جام جم آغاز شد و هم اکنون اخبار ورزشی شبکه خبر را می خواند.

از همان ابتدا کارتان را با گویندگی خبر ورزشی آغاز کردید؛

بله. در قسمت ورزشی «جام جم» 3 نفر بودیم . یکی سردبیر آقای حمید قاسمی که خیلی به من کمک کرد و دیگری دوست خوبم فرشید حسینی. من کارم را از آرشیو و تهیه کنندگی خبر که با تهیه کنندگی تولید فرق می کند آغاز کردم و بتدریج با کار دبیری هم آشنا شدم و پس از مدتی هم گویندگی خبر کابین را به من دادند.

چرا در شبکه خبر باز هم گویندگی ورزشی را ادامه دادید؛

شبکه خبر که تاسیس شد حمید قاسمی همراه گروه رفت که ورزشی این شبکه را پوشش دهد و من هم به خاطر علاقه و تحصیلاتم که در حوزه ورزشی بود باز هم گویندگی خبر ورزشی را ترجیح دادم. اطلاعاتم در حوزه های سیاسی زیاد خوب نیست.

پس به تخصصی شدن حرفه گویندگی اعتقاد دارید؛

بسیار زیاد. غیر از این که مردم عادت می کنند و آن فرد را با زمینه کاری خاصی می شناسند برای خود فرد هم راحت تر است. من وقتی با موضوعی آشنا هستم جملات آن را بهتر ادا و کمتر واژه ها را گم می کنم. در حالی که اگر به حوزه ای مانوس نباشم حتی در بیان درست آن مشکل دارم چه رسد به القایش.

بعضی از همکاران شما مدعی هستند که به همه حوزه ها مانوسند.

احتمالا توانایی اش را دارند. من همین هم که هستم زیاد است ، چون رشته های ورزشی متنوع و تخصصی هستند و ما باید در حدی که در بحث نمانیم و کار را ادامه دهیم اطلاعات داشته باشیم.

گوینده خبر در تلویزیون بازیگر هم هست؛

بازیگر که نیست ، ولی نوع خبر در تلویزیون یک نوع بازی است. گاهی خبری می خوانیم که برای ما ناراحت کننده است ، ولی نباید این حس را منتقل کنیم و هیچ فعل و انفعالی در فرم صدا و حالت صورت نباید پیش بیاید.

این بایدها و نبایدها از کجا می آید؛ واقعا نمی شود قالبهای قدیمی را کنار گذاشت؛

قالبی که باعث می شود گوینده حالت خشک به خودش بگیرد فرق می کند با قواعدی که باید رعایت شود. من حق ندارم سلیقه شخصی ام را در خبر پیاده کنم.

ولی در مواردی این کار را می کنید؛

خب در موارد خاصی مثل این که ایران افتخاری کسب می کند خب آن خبر را با افتخار و پیروزمندانه می خوانیم.

پس برای همان قالبها هم تبصره قائل هستید؛

آن شعف متعلق به ملت ایران است و نباید مستتر شود. یا فرض کنید وقتی کسی به مقدسات ما توهین می کند ما باید خبر را به گونه ای بخوانیم که بیننده را دعوت کنیم به این که خودش قضاوت کند.

غیر از همه آنچه از گذشتگان خود و با عنوان چارچوب های خبر آموختید چه شیوه جدیدی که از آن خودتان باشد وارد کار کرده اید؛

هنوز خیلی زود است برای این که بگویم سبک خاصی دارم ؛ ولی به نظرم هر کس وارد هر کاری می شود باید قواعد و چارچوب های آن را کاملا یاد بگیرد و با آنها مطابق شود، بخصوص در گویندگی که از قدیم مرسوم بوده که خشک و رسمی خبر بخوانیم. حالا اگر من عمق و حساسیت کار را فهمیدم ، با قواعد هم کاملا آشنا شدم می توانم بتدریج از این قالب خشک بیرون بیایم و با بیننده راحت تر شوم.

حرف من این است که این قالبها دستورالعمل غیرقابل تغییر که نیستند؛

ما در کشوری زندگی می کنیم که روابط، متعارف و شناخته شده هستند. در خیلی از شبکه های خبری دنیا چون روابط آدمها و شرایط زندگی و شیوه بیان فرق می کند گوینده شاید نباید سرش را تکان بدهد، حرکت کند و... این حالتها برای مردم آنها عادی است ، ولی ما حتی در خیابان هم که به هم می رسیم دست روی سینه می گذاریم و سر را خم می کنیم. پس نباید از گوینده خبر توقع داشت بیاید پشت میکرفون خودش را تکان بدهد.

اتفاقی که الان بخصوص در شبکه خبر افتاده و برای شکستن آن قالبها، نوع نزدیک شدن به مخاطب به گونه ای است که حتی ایجاد دلزدگی می کند.

خب به توانایی گوینده هم بستگی دارد. پس از صحبت های رهبر معظم انقلاب که فرمودند گوینده ها اینقدر خشک پشت میکرفون قرار نگیرند، برای نزدیک شدن به مخاطب تلاشهایی آغاز شده است ، ولی همه چیز به توانایی گوینده بستگی دارد که چگونه چارچوب را بشکند و چه سبکی را ارائه کند که از آن طرف بام هم نیفتیم.

شما می توانید از آن قالبها جدا شوید؛

سخت است ، ولی می شود عادت کرد.

پس به شکستن چارچوب های قدیمی معتقدید؛

بله معتقدم. یک مقداری آمدیم بیرون یک مقدار دیگر هم جا دارد. خیلی از گوینده ها این کار را کردند و موفق هم بوده اند.

گویندگی خبر از شما آدم خشنی نساخته است؛

خشن که نه ، ولی یک مقدار حالت صحبت کردن ، رفتار و حتی نگاه کردن به اطراف را تغییر داده است.

نگاهتان چطور شده است؛

دقیق تر به موضوعات نگاه می کنم که قبلا این طور نبودم. شاید سنم رفته بالا، اما فکر می کنم کارم خیلی تاثیر داشته است. حتی حالت صحبت کردن تغییر می کند، چون گوینده نباید فعلها را بشکند و باید واژه ها و جملات را به طور کامل بیان کند. خب مجبورم در حالت عادی هم این طوری صحبت کنم که مقابل دوربین از دستم در نرود.


فاطمه رحیمی
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها