بازی ایران ، اروپا و امریکا بر سر پرونده هسته ای تهران به دقیقه 90 نزدیک می شود. پس از نزدیک به 3 سال مذاکره ، طرفهای درگیر در این مساله باید تصمیمی بگیرند که تبعات آن نه تنها خود بلکه دیگر کشورها و مجامع بین المللی را درگیر خواهد کرد.
کد خبر: ۷۱۹۹۵

در این میان 3 طرف اصلی پرونده یعنی ایران ، اروپا و امریکا هریک براساس منافع ، تصورات و برداشت های خود با این مساله برخورد دارند که البته از آنجا که هدف دوطرف این مذاکرات (اروپا و امریکا) یکی است ، خط مشی مشترکی را در برخورد با ایران در پیش گرفته اند. هرچند رهیافت هرکدام تا حدودی متفاوت است . واشنگتن باور دارد باید به هر شکل ممکن در مسیر برنامه های هسته ای ایران مانع ایجاد کرد. اعمال فشارهای دیپلماتیک ، تهدید به ارجاع پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت ، فعالیت با مجاری چندجانبه مانند آژانس بین المللی انرژی اتمی ، رایزنی های دوجانبه با قدرتهای ذی نفوذی چون روسیه ، چین ، آلمان ، انگلیس و فرانسه ازجمله مواردی است که امریکایی ها سعی دارند از طریق آن برنامه های هسته ای ایران را متوقف کنند. در یک جمع بندی کلی می توان گفت اولا امریکایی ها از منظر امنیتی و نظامی به فعالیت های هسته ای ایران می نگرند، ثانیا برخورد آنها با فعالیت های هسته ای ایران سیاسی است و نه فنی ، ثالثا درخصوص مغایرت یا عدم مغایرت فعالیت های ایران با مفاد NPT فقط به تعهد کشورها نگاه می کنند و نه به حقوق آنها. نتیجه این گونه نگرش به فعالیت هسته ای ایران ، محروم ساختن ایران از دانش هسته ای است . برخلاف امریکایی ها ، اروپایی ها اندکی واقع بینانه تر به مساله هسته ای ایران می نگرند، اگر امریکایی ها دستیابی ایران را به سلاح هسته ای امری محتوم و قطعی می پندارند ، اروپایی ها آن را فقط یک احتمال و فرضیه می دانند. همین طرز نگرش باعث 2 رویکرد متفاوت در امریکا و اروپا نسبت به مساله هسته ای ایران شده است. اروپا به گفتگو تاکید دارد؛ اما امریکا برخورد و خشونت . از دید اروپا باید با ایران مذاکره کرد ، ایران را به بازی گرفت و به آن در نظام بین المللی نقش داد اما از دید سنتی ، اروپا با هرگونه فعالیت مربوط به چرخه سوخت در هر جای دنیا مخالف است . هم اکنون بیشتر فعالیت های مربوط به تولید سوخت هسته ای در اروپا و بویژه انگلیس و فرانسه صورت می گیرد و گسترش این فناوری باعث خواهد شد انحصار این فناوری از دست آنها خارج شود. در این میان و در شرایط سخت کنونی ، طرف ایرانی باید چند نکته را مدنظر قرار دهد.
اول این که بپذیرد گذر از تنگ نظری غرب برای دستیابی به دانش هسته ای کار دشواری است.
دوم این که بپذیرد چالش در سیاست خارجی یک موضوع طبیعی است و منازعه ، رقابت و همکاری 3ضلع اصلی سیاست خارجی است . دولت جدید در برخورد با مساله هسته ای باید تلاش کند منازعه به رقابت و رقابت به همکاری تبدیل شود. هر چند که شاید تحولات سیاسی و بهانه جویی های اتحادیه اروپایی ، دستیابی به توافق نهایی را در قبال پرونده هسته ای ایران غیرممکن کرده باشد ، اما طی این سه سال ، دنیا حق ایران را در بهره مندی از فناوری صلح آمیز هسته ای به رسمیت شناخته است ، توان هسته ای ایران حفظ شد و فرصتی پیش آمد که طرح یو.سی.اف تکمیل و آماده بهره برداری شود و حتی به مرحله ای برسد که ایران اعلام کند که اروپا نیز می تواند محصولات اصفهان را بخرد. ایران به عضویت گروه کارشناس بین المللی چرخه سوخت پذیرفته شد ، مذاکرات تجاری ایران و اروپا پس از چند سال به جریان افتاد و عضویت ایران در سازمان تجارت جهانی پذیرفته شد، همچنین هم اکنون در وضعیتی قرار داریم که نظام و کشور است که می تواند تصمیم گیری کند. در عرصه عملیاتی و فنی در جایگاهی قرار داریم که تمام عوامل لازم برای شروع غنی سازی و چرخه سوخت را در اختیار داریم ، تشکیلات یو.سی.اف آماده بهره برداری است و ذخیره قابل توجهی از گاز تولید شده نیز در اختیار داریم ، سانتریفیوژ هم به تعداد کافی - حداقل برای مراحل اولیه تولید سوخت - انبار شده که فقط باید تجهیز و نصب شود و تصمیمی سرنوشت ساز تا چرخ غرور ملی ایرانیان به چرخش درآید.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها