ظل السطان یکی از بسیار پسران ناصرالدین شاه در تاریخ سرگذشت مسعودی به تفصیل از شکارهای گوناگون خود حکایت می کند و شاید شکار این شاهزاده قاجار در شبه جزیره میانکاله مازندران از همه لحاظ شنیدنی تر باشد.
کد خبر: ۳۴۶۷۷
او به نام حفاظت از منطقه مازندران در مقابل شورشیان ترکمن پا به 35 کیلومتری شرق شهرستان ساری امروز می گذارد و اردویی بزرگ در این جزیره کوچک برپا می کند و 40 روز در آنجا به شکار و تفریح می گذراند.
این شکارچی قهار می گوید: از تفنگداران ما شخصی نبود که شکاری نزده باشد. در آنجا 6 هزار قرقاول ، 35 ببر (جمعیت ببر حداکثر 2 تا 3 برابر این تعداد در منطقه بوده است)، 18 پلنگ ، 150 مرال (گوزن قرمز) و تعداد زیادی شوکا (گوزن کوچک) شکار کردیم.
البته او اضافه می کند پدر تاجدارش پس از او طی سفری به مازندران به این جزیره آمد و دیگر از شکارهای زیاد منطقه خبری نبود.
این شکارها، نابودی جنگلهای هیرکانی و از بین رفتن آرامش تالاب های منطقه ، همگی دست به دست دادند تا دیگر نشانی از بی آزارترین ببر جهان نباشد، ببری که حتی یکبار حمله آن به انسان ها در منطقه دریای خزر به طور رسمی اعلام نشده است...


چندی پیش مسوولان موزه تاریخ طبیعی دارآباد تهران با خرید پوست یک قلاده ببر خزری آن را در موزه به نمایش عموم گذاشتند.
شاید بتوان گفت اولین باری که اروپاییان با ببر خزری آشنا شدند، زمانی بود که شکسپیر در نمایشنامه مکبث از ببر هیرکانی (خزری) سخن به میان آورد.
ببر خزری مویی پرپشت تر و روشن تر از ببر هندی دارد و از لحاظ جثه شاید به اندازه ببر بنگال و یا کمی بزرگتر باشد.
نوارهای روی پوست ببر علاوه بر افزایش قدرت استتارش شناسنامه او نیز محسوب می شود و مانند اثر انگشت در انسان ها، شکل این نوارها برای هر ببر متفاوت است.
ببر خزری به نام Panthera tigris virgata در گذشته نه چندان دور در سواحل دریای خزر، منطقه قفقاز، استان خراسان تا شمال افغانستان و سواحل دریاچه های آرال و بالخاش و آسیای مرکزی و حتی مناطقی در نزدیکی مرز ایران و ترکیه پراکنش داشته است.
چندی پیش با انتشار خبر دیدن ردپای ببر خزری در منطقه ای نزدیک مرز ایران و ترکیه ، امیدوار شدیم که شاید این شکارچی زیبا را بار دیگر از نزدیک ببینیم.
به احتمال زیاد آخرین ببر خزری در ایران در بیشه ای نزدیک به روستای آق قمیش شکار شده است. این روستا در 10کیلومتری شرق کلاله ، سر راه مینودشت به بجنورد (مسیر مشهد) قرار دارد.
این ببر را سروان احمد هنرور در سال 1332 شکار کرد. از آن زمان به بعد خبرهای متعددی درباره حضور این ببر شنیده شد که بیشتر آنها ناشی از حضور پلنگ آسیایی در منطقه بود که به اشتباه ببر خزری نامیده می شد.
سازمان محیط زیست احتمال حضور این ببر را در جنوب شهر علی آباد کتول ، منطقه حفاظت شده «جهان نما» و منطقه حفاظت شده «پرور» در استان سمنان می داد. اما پس از بررسی های وسیع هیچ ببری در جنگهای اطراف مشاهده نشد.
البته در دهه 1970 میلادی آخرین ببر خزری دیده شده در منطقه ها کاری (Hakkari) ترکیه بوده است. ببر، هشت زیرگونه دارد که امروز فقط 5 گونه از آنها قابل مشاهده اند.
ببر بنگال ، ببر هندی ، ببر سیبری ، ببر چین و سوماترا را می توان در طبیعت دید، اما ببر چین بسیار نادر است و از ببر سیبری تنها 200 قلاده باقی مانده است. ببر خزری ، ببر کوچک بالی و ببر جاوا نیز ظاهرا منقرض شده اند.
تنها ببری که به ببر خزری شباهت زیادی دارد، ببر سیبری است که از لحاظ جثه بزرگترین و سنگین ترین ببر جهان به شمار می رود و حدود 300 کیلوگرم وزن دارد.
طعمه های ببر خزری ظاهرا گراز وحشی ، مرال و شوکا، گورکن ، پرندگان و خرگوش بوده است ؛ اما باید به این نکته اشاره کرد که ببر ممکن است هر چهارپایی را شکار کند و گاهی دیده شده که حتی سیاه گوش (گربه وحشی) نیز طعمه ببر سیبری شده است.
کینون ، شکارچی اروپایی ، اولین کسی است که از منطقه پارک ملی گلستان که 90 سال پیش شناخته شده نبود یاد می کند.
او در این منطقه یک ببر خزری شکار می کند که طول پوستش 3 متر و 51 سانتی متر و به اندازه یک ببر نر بنگال بزرگ بود.
به طور کلی ببرها نسبت به از بین رفتن زیستگاه بسیار آسیب پذیرند و اگر پارک ملی گلستان 600 سال پیش حفاظت شده اعلام می شد، امروز ببر خزری در منطقه حضور داشت.
امروز در جهان 5400 تا 7000 قلاده ببر وجود دارد که به اعتقاد بسیاری از کارشناسان با از بین رفتن زیستگاه های این گوشتخواران در اواسط قرن بیست و یکم دیگر شاهد حضور آنها نخواهیم بود.
ببرها از هر 8 بار حمله ، یک بار طعمه را به چنگ می آورند، اما شیرها هر 4 بار و یوزپلنگ ها هر 2 بار موفق به شکار طعمه می شوند.
بنابراین ببرها به زیستگاهی انبوه از گیاهان و جانوران نیاز دارند که در صورت از بین رفتن زیستگاه به دامها و انسان ها حمله کنند (در این حالت 5 درصد آدم خوار می شوند).
از پارک ملی 1300 کیلومتر مربعی ساندرابانز در هند، سالانه اخباری مبنی بر شکار انسان ها توسط ببرها به گوش می رسد که علت آن حضور انسان در قلمروی (2600 کیلومتر مربعی) ببرهاست.
البته ببرهای پیر یا دندان شکسته که توانایی شکار ندارند، به شکار انسان ها می روند. در سالهای دهه 1970 میلادی ببر هندی جمعیت زیادی داشت که یکباره این جمعیت 140 هزار قلاده ای ، به 2 هزار قلاده کاهش یافت.
در دهه 80 با آموزش بومیان و حمایت از آنها جمعیت ببر هندی افزایش یافت و به 4 هزار قلاده رسید و در این گام با تشویق گردشگران خارجی به دیدن این گربه زیبا، مسوولان پارکها توانستند از این طرحها حمایت مالی جدی کنند.
ببرهای ماده قلمروی در حدود 20 کیلومتر مربع و نرها 60 تا 100 کیلومتر مربع را با ادرار و مدفوع خود علامت گذاری می کنند تا ببرهای دیگر از حضور آنها آگاه شوند و از برخوردهای فیزیکی بین آنها جلوگیری شود.
ببرها در ارتباط آوایی خود، با خرخر و غرش کردن احساسات خود را در حالت عصبانیت به ببرهای دیگر منتقل می کنند. آنها با ارتباط بدنی و با استفاده از حس لامسه ، ترس ، تهاجم ، شادی و خواسته های جنسی خود را به ببرهای دیگر بیان می کنند.
در حالت تهاجم گوشهای ببر تیز می شود و دندان های خود را به حریف نشان می دهد. این حیوان در حالت دفاعی دم خود را دراز می کند و گوشهایش پهن و دندان هایش نمایان می شود.
زمان جفت گیری در فصل زمستان است و ببر ماده تنها چند روز آمادگی جفت گیری دارد. دوران بارداری ماده ببر 103 روز برآورد می شود که در هر بار زایمان 3 تا 4 توله به دنیا می آید.
توله ببرها همگی با چشمهای بسته به دنیا می آیند. 8 هفته طول می کشد تا توله ها با مادرشان از لانه بیرون بروند و تا 2 سالگی با مادرشان زندگی می کنند.
وظیفه نگهداری از توله ها با مادر است و در این مدت ببر نر جدا از آنها زندگی می کند. با استفاده از تحقیقات علمی که در معرفی دوباره گونه های جانوری و در زمینه مدیریت ژنتیک انجام می گیرد، می توان روزی این ببر خزری را به زیستگاهش بازگردانند.
اما بیشه های میانکاله و درختان انار وحشی آنجا امروز خالی از حضور پرقدرت ببر خزری است.
بهرنگ امین تفرشی
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها