مدیریت خانه های سلامت ،محل نگهداری دختران فراری از وظایف سازمان بهزیستی است دکتر راه چمنی با توضیحاتی درباره این خانه ها به مساله زنان خیابانی می پردازد.
کد خبر: ۱۹۵۲۳
موضوع برگه های ارمغان بهزیستی و واگذاری بخشهایی از خدمات بهزیستی به بخش خصوصی نیز مورد توجه رئیس سازمان است و او بی میل نیست که درباره آنها سخن بگوید.
از خانه سلامت بگویید؛
خانه سلامت دختران که هر کسی که از طریق نیروی انتظامی به ما معرفی شود ، ما آنها را نگهداری می کنیم ؛ البته این کار مراحلی دارد ، یعنی این که وقتی نیروی انتظامی چنین شخصی را گرفت ، او را به اورژانس های ما می آورد ، در کلینیک ها و اورژانس های اجتماعی ما پرونده تشکیل می شود، یک مدتی به عنوان قرنطینه در آنجا نگهداری می شوند ، مددکار ، روان شناس و پزشک کار می کنند تا بالاخره به نوعی احراز هویت شوند که پدر و مادرشان چه کسانی هستند ، از کجا فرار کرده اند ، از کجا آمده اند و اگر توانستند در این مدت موقت ، خانواده آنها را پیدا کنند، دختر را به خانواده برمی گردانند، اما اگر خانواده از نظر قانونی صلاحیت نگهداری دختر فراری را نداشت ، دختر را به صورت دایمی نگهداری می کنند؛ البته خیلی از این دختران یا اصلا اطلاعات نمی دهند و یا به عمد اطلاعات نادرست می دهند و به هیچ وجه نمی شود خانواده آنها را پیدا کرد. آنها هم بعد از دوره موقت به خانواده های سلامت به عنوان محل نگهداری دختران فراری سپرده می شوند، تا زمانی که برای اینها سرپرستی پیدا شود، یعنی خانواده اش پیدا شود و صلاحیت خانواده اش تایید گردد وگرنه ما طبیعتا اینها را نگهداری می کنیم ، مدرسه می فرستیم و کارهای مختلف فرهنگی ، آموزشی ، تربیتی ، درمانی و خدمات رفاهی برای آنها انجام می دهیم که اینها احساس کنند در خانواده خودشان هستند.
این گونه مراکز برای آنهایی خوب است که خودشان می خواهند ؛ ولی آیا شما اجباری برای نگهداری این گونه بچه ها در آنجا دارید؛
یا نه آنها براحتی می توانند فرار کنند. خوب این نوعی طبقه بندی است . بسیاری از بچه هایی که در این مراکز هستند به دلیل مشکلات خانوادگی و نداشتن سرپرست با صلاحیت از طرف دادگاه به ما معرفی می شوند و اصلا فراری نیستند.
یعنی دخترانی که بنا به میل خودشان فرار می کنند ، می توانند براحتی از این مراکز دوباره به همان خیابان برگردند؛
مواردی که احتمال فرار آنها وجود دارد را مددکاران ما با آنها صحبت می کنند تا فکرشان را عوض کنند. مددکاران ما مدام مراقب آنها هستند و این طوری نیست که براحتی فرار کنند. حالا ممکن است از این 25مرکز چند تا مورد این چنینی هم گزارش شده باشد.
آقای دکتر خیلی جالب بود زمانی که شما تعداد زنان خیابانی را 3هزار نفر می دانستید ، معاونتان همزمان چندین برابر آن را اعلام کرد ؛ اما نکته دیگری که نابسامانی عمیق تری را در سازمان بهزیستی نشان می داد ، بحث نگهداری و ساماندهی اینهاست . توضیح شما درباره این نابسامانی ها و تناقضات چیست؛
در رابطه با ارائه آمار در بحث آسیبهای اجتماعی باید خیلی محتاط بود ، مثلا ما سالانه طبق پرونده هایی که داریم ، یکهزار و 800دختر فراری داریم . حالا ممکن است بعضی جاها آمارهای دیگری ارائه کنند و هیچ استانداردی دراین باره وجود ندارد.
این یکهزار و 800نفر کسانی بودند که مراحل قانونی را گذراندند و بعد به شما معرفی شدند. می دانید ممکن است تعداد واقعی چندین برابر این رقم باشد؛
قطعا ، ولی ما نمی توانیم تخمین بزنیم . اینها را نمی شود سرشماری کرد، بنابراین ما در رابطه با زنان خیابانی هم ، همین مشکل را داریم . ما تعداد زنان خیابانی را آن تعداد می دانیم که در مراکز ما آمده و ما برای آنها پرونده تشکیل داده ایم ؛ ولی این که یک کسی برود و به صرف پرونده جرایم منکراتی ، آماری را ارائه دهد، نمی توان آن را واقعی دانست و همه آنها را جزو زنان روسپی به حساب آورد. فرض کنید یک کسی منکراتی بود و یک بار هم با کسی دیده نشد؛ ولی این روسپی نیست که ما بخواهیم وی را به عنوان زن خیابانی تلقی کنیم . پرونده منکراتی بوده است . خیلی از افراد ممکن است مشروب بخورند و به آنجا (دادگاه) بروند و شلاق هم بخورند و اینها جزو پرونده منکراتی هستند. ما اینها را نمی توانیم به عنوان زنان روسپی و خیابانی تلقی کنیم . ما آنهایی را که مشخص است و پرونده دارند ، پیگیری می کنیم و خیلی از آمارهایی که برخی می گویند تخیلی است ، یعنی اصلا آماری که کسی بیاید بگوید و قسم بخورد که سرشماری کرده است ، وجود ندارد. من عادتم نیست که بیایم حرفی را بزنم که مثلا تیتر درشت هم در روزنامه بشود؛ ولی واقعیت نداشته باشد. و با استنباط بگویم درست نیست.
برای این افراد چه فعالیت هایی انجام داده اید؛
بعد از انتقال آنها به مراکز بهزیستی یکسری فعالیت هایی انجام می شود ، از لحاظ فرهنگی ، روانشناختی ، تربیتی و بهداشتی و هر آنچه که معمولا به یک خانواده مربوط می شود. ما دنبال توانمندی اینها نیز هستیم که زمینه هایی را برای اینها درخصوص مقدمات تشکیل خانواده و ازدواج فراهم کنیم . در حال حاضر روش و طرح جدیدی به نام T.Cرا اجرا کردیم که از جدیدترین متدهای دنیاست.
همان طرحی که برای معتادها بود؛
مشابه همان طرح است که مخصوص زنان ویژه است و نمونه آن در خرم آباد در حال اجراست و نتایج مثبتی داشته است و توانسته اند خیلی از این زنان را اصلاح کنند و به جامعه برگردانند و زمینه تشکیل خانواده را برای آنها فراهم کرده اند.
در تهران چه اقداماتی انجام داده اید؛
ما در تهران 3-2 تا از این مراکز داریم.
این مراکز سالانه چند نفر را ساماندهی می کنند؛
ما 18مرکز در کل کشور داریم ؛ اما این مراکز اصلا تابلو ندارند. نه مراکز مربوط به زنان نه مراکز مربوط به دختران فراری ، چون درست نیست. از این 3مرکزی که شما می گویید 2مرکزش تقریبا به حالت نیمه تعطیل است؛
منظور شما از نیمه تعطیل چیست؛
یعنی تقریبا تعطیل است ، یعنی این که کسی در آنجا وجود ندارد و مرکزی به نام امیدوار وجود دارد که با وجود این که ساختمان بسیار بزرگی در فرمانیه است با کلی هزینه و مددکار و روان شناس در این مرکز شاغل اند؛ اما من با کلی مشکلات که توانستم مجوز ورود به این ساختمان را بگیرم ، دیدم در این مرکز هیچ زن ویژه ای نگهداری نمی شود ، مگر 4-3 تا پیرزن روانی ، وقتی از رئیس مرکز سوال کردم که چرا اینجا کسی نیست ، پاسخ داد ما هیچ تاکیدی برای نگهداری از آنها نداریم و آنها به دلیل خوگرفتن با چنین حرفه ای و درآمدی که از این راه دارند ، براحتی مجددا به خیابان برمی گردند و ما هیچ کاری نمی توانیم کنیم .
من 2ماه پیش ، از این مرکزی که شما می گویید بازدید کردم. در آنجا حدود 15-16 نفر مددجو وجود داشت . با توجه به این که این مرکز ظرفیت کمی دارد.
آقای دکتر این روش تا چه حد موثر است؛
ما در حال حاضر در مشهد 100زن خیابانی را تحت پوشش داریم . ادعا نمی کنیم که هر زنی را که به ما تحویل می دهند ، ما می توانیم به شرایط گذشته اش برگردانیم . خیلی از اینها اختلالات روانی یا مشکلات جدی اخلاقی دارند. اینها را نه می توان در زندان نگه داشت و نه در جامعه رها کرد و نه خانواده هایشان آنها را می پذیرند. اینها افراد نرمالی نیستند که بتوان طی یکی دو ماه آنها را اصلاح کرد و به جامعه بازگرداند.
البته منظور من این نبود. ببینید شرایط آن مرکزی که من دیدم ، اسفناک بود. چه از نظر بهداشتی و چه امکانات.
ما چاره ای نداریم ، وقتی ساختمان و امکانات نداریم ، شما می گویید چه کار کنیم.
حتما باید چنین مرکزی در یکی از گران قیمت ترین خیابان های تهران باشد؛
ما مالک ساختمان نیستیم . ساختمان از اموال مصادره ای بنیاد مستضعفان است که فعلا در اختیار ماست . بسیاری از ساختمان هایی که ما در شمال تهران داریم ، مال خودمان نیست ، اموال مصادره ای است.
از این بحث بگذریم و به بحث معلولان بپردازیم . طبق گفته شما دولت سالانه 55میلیارد تومان برای معلولان هزینه می کند. چطور می شود با چنین هزینه ای هنوز برآورد دقیقی از تعداد معلولان در کشور وجود نداشته باشد؛
آمار معلولان براساس اسنادی که داریم حدود 2میلیون و 600تا 700هزار نفر است.
این آماری است که شما تهیه کرده اید یا سازمان بهداشت جهانی؛
آمار براساس استانداردهای سازمان بهداشت جهانی است ؛ اما همین آماری هم که داریم براساس سرشماری های واقعی نیست . ما از این تعداد معلولان فقط حدود 500هزار نفر را تحت پوشش داریم و بقیه آنها به دلیل محدودیت منابع اعتباری از هیچ حمایتی بهره مند نیستند. حدود 40هزار معلول را در مراکز شبانه روزی نگهداری می کنیم و بیش از 100هزار نفر را که در خانواده هایشان هستند به آنها کمک مالی می کنیم و در مجموع سالانه به حدود 500هزار نفر خدمات ارائه می دهیم.
برای هر معلول سالانه چقدر هزینه می کنید؛
بستگی به نوع معلولیت دارد. نابینایان ماهانه حدود 50هزار تومان هزینه دارند، معلولان ذهنی حدود 90تا 100هزار تومان ، ضایعات نخاعی 120تا 150هزار تومان و...
آقای دکتر شما با بودجه ای 55میلیارد تومانی فقط یک سوم معلولان کشور را پوشش می دهید ، آن هم در شرایطی که همان یک سوم هم بشدت ناراضی اند. شما به هر معلولی که در خانواده نگهداری می شود ، ماهی 10هزار تومان می دهید؛
پول نداریم ، چه کار کنیم . ببینید ما 40هزار معلول در مراکز شبانه روزی داریم با ماهانه 100هزار تومان هزینه . برای هر نفر سالانه چقدر هزینه می شود. پس ببینید این هزینه هایی که دولت به ما می دهد، دردی از ما دوا نمی کند و ما هم هیچ وقت ادعایی نداریم که در سطح استانداردهای بین المللی هستیم.
بودجه سالانه کل سازمان بهزیستی چقدر است؛
حدود 170میلیارد تومان.
آقای دکتر این بودجه چقدر شود شما راضی می شوید و دیگر هر نابسامانی را به گردن بودجه و نبود امکانات نمی اندازید؛
ما 2تا 3برابر این مبلغ را پیشنهاد داده بودیم ؛ دولت هم محدودیت هایی دارد. در سال 5درصد به این بودجه اضافه می کنند که با توجه به تورم ، این پاسخگوی نیازهای ما نیست.
در مجموع بهزیستی سالانه به چند نفر خدمات ارائه می دهد؛
کل مجموعه ای که به طور مستمر خدمات می گیرند، حدود یک میلیون و 400هزار نفر هستند و خدمات موردی و غیرمستمر سالی 2میلیون و 500هزار نفر می شود.
در مورد بیماران روانی که ساماندهی آنها جزو وظایف بهزیستی است و شما هنگام تصدی این پست قول داده بودید که تا پایان برنامه سوم ، 15هزار بیمار روانی مزمن را ساماندهی کنید ، در چه مرحله ای هستید؛
ما تا به حال 22هزار بیمار روانی مزمن را شناسایی کرده ایم. از این تعداد تاکنون نزدیک به 10هزار نفر ساماندهی کرده ایم و 76مرکز شبانه روزی درمانی و بازتوانی و 15مرکز روزانه ایجاد کرده ایم و مابقی را هم از طریق پرداخت کمک هزینه به خانواده ها تحت پوشش داریم . من فکر می کنم اگر اعتبار ما اعتبار مناسبی باشد در 2سال باقیمانده از برنامه بتوانیم 12هزار نفر باقیمانده را ساماندهی کنیم . پیش از شروع این طرح در سال 70 در کل کشور 3هزار و 500تخت برای بیماران روانی وجود داشت ، در صورتی که الان 10هزار نفر را طی یک سال توانستیم ساماندهی کنیم.
از ارمغان بهزیستی چه خبر؛ بعد از یک دوره که بشدت روی آن تبلیغ می شد یک دفعه به فراموشی سپرده شد؛
به فراموشی سپرده نشد ، اگر حتی الان هم صداوسیما حاضر به همکاری باشد که حتی در قبال دریافت پول ، این آگهی ها را به عنوان آگهی های تجاری پخش کند ، ما استقبال می کنیم . الان حدود 18ماهی می شود که صداوسیما به هیچ وجه آگهی های ما را پخش نمی کند.
چرا؛
ما جلسه ای هم با دکتر لاریجانی داشتیم و صحبت کردیم . ایشان اعتقاد دارند چون این ماجرا فرهنگ بخت آزمایی را به نوعی در جامعه گسترش می دهد ، صداوسیما بنا ندارد مبلغ این قضیه باشد. هر چند خود ایشان هم اعتقاد داشتند این قضیه از نظر شرعی اشکالی ندارد.
زمانی که شما به این سمت منصوب شدید ، گفتید که قصد دارید خیلی از بخشهای مربوط به سازمان بهزیستی را به بخشهای خصوصی واگذار کنید. این سازمان در طی یک سال و اندی تا چه حد در این زمینه پیشرفت کرده است؛
سازمان بهزیستی در مورد واگذاری تصدی بخش دولتی به بخش غیر دولتی شاید در واقع اولین سازمان در این زمینه باشد. بسیاری از دستگاه های دولتی با وجود آن که گفته اند باید تصدی ها را به بخش غیر دولتی واگذار کنند ، این کار را انجام ندادند؛ ولی در حال حاضر بهزیستی قریب به 800مرکز توانبخشی درمانی و اجتماعی اش را از طریق بخش غیر دولتی اداره می کند. تقریبا بیش از 3000مهد کودک از طریق بخش غیر دولتی اداره می شود.
یعنی شما می خواهید به این روند ادامه دهید؛
غیر از این در طی یک سال گذشته بیش از 170مرکز دولتی سازمان بهزیستی را به بخش غیر دولتی واگذار کردیم و پیمان مدیریت را به بخش غیر دولتی . گسترش این سیاست جزو سیاست های ماست و ما آن را ادامه می دهیم و بر اساس ماده 26قانون که مجلس شورای اسلامی اختیارات خوبی را به ما داده است ، برای گسترش بخش غیر دولتی فعالیت می کنیم . ما 75مرکز درمانی و بازتوانی معتادان را به بخش خصوصی مجوز دادیم که آمادگی داریم به این مراکز یارانه ترک اعتیاد هم بدهیم . به 76مرکز درمانی و بازتوانی بیماران روانی مجوز داده ایم یارانه هم پرداخت می کنیم درباره بخش بیماران روانی مزمن به بیش از 700مرکز توانبخشی معلولان پروانه غیر دولتی داده ایم ، که بیش از 30هزار معلول ما را اداره می کنند و ما به آنها یارانه پرداخت می کنیم . ما به منظور خصوصی کردن بهزیستی و واگذاری های امور دولتی به بخش غیر دولتی بیش از دستگاه های دیگر عمل کرده ایم و فعال تر بودیم و با وجود این که این بخش جزو بخشهای حاکمیتی دولت است و معلول و کودکان بی سرپرست را در واقع خود دولت باید به آن برسد؛ ولی خود ما برای این که تصدی گری را کم کنیم آمدیم یارانه به بخش غیر دولتی پرداخت کردیم و اینها را از طریق بخش غیر دولتی داریم اجرا می کنیم و آن را گسترش می دهیم . الان فعالیت های پیشگیری از اعتیاد را در تمام استان ها با موسسات غیر دولتی قرارداد ببندند و با الگویی که سازمان بهزیستی به موسسات غیر دولتی می دهد، همه فعالیت های پیشگیری از اعتیاد را بخش غیر دولتی انجام دهد و نیاز نیست که دولت آن را انجام دهد. درباره کودکان خیابانی نیز اعلام کرده ایم و آگهی داده ایم که آمادگی داریم پروانه فعالیت را برای بخش غیر دولتی صادر کنیم و به آنها هم کمک کنیم و یارانه پرداخت نماییم.
بخش غیر دولتی تقریبا تشکل های غیر دولتی هستند؛
نه بخش غیر دولتی از نظر ما خصوصی ، تعاونی و خیریه است ؛ سه تا معمولا بخش غیردولتی است.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها