جام جم آنلاین - دکتر محمدجواد لاریجانی هیچ پرسشی را بی پاسخ نمی گذارد ضمن این که هیچ پاسخی را بدون تامل بیان نمی کند. با دقت و وسواس ، دنبال واژه ها می گردد گویی با هر کس حرف می زند او را دیپلمات می یابد.
کد خبر: ۱۹۱۱۷

تحولات سیاسی منطقه و دنیا را زیر نظر دارد و تقریبا خبرها را ساعت به ساعت دنبال می کند. شاید تحولات مربوط به تئوری های علم فیزیک و ریاضیات محض را هم ، همین طور پی بگیرد و نیز دگرگونی های جهان فلسفه را و اخیرا هم رخدادهای عالم قضا و حقوق بشر را.او در مرکز تحقیقات فیزیک ، پژوهش های محققان را می خواند. در دانشگاه ،به دانشجویان طراز اول ریاضیات در مقطع دکترا درس می دهد و در قوه قضاییه ، کاری شبیه دیپلماسی انجام می دهد. با این که پرسشهای فراوانی داریم اما ترجیح می دهیم اوضاع بحرانی عراق را محور گفتگو قرار دهیم . آنچه در پی می آید حاصل پاسخ های وی به پرسشهای جام جم است که شنبه 21دی ماه در روزنامه به چاپ می رسد.بخش اول این گفتگو را در جام جم آنلاین می خوانید:

آقای دکتر، نظرتان در خصوص تحولات منطقه و استقرار نیروهای نظامی امریکا در خلیج فارس و آینده این تحولات چیست؛
در خصوص منطقه خلیج فارس ، دو بحث وجود دارد؛ یکی عملیات نظامی و اعمال فشار نظامی علیه عراق است و دیگری ، بحثی که درباره هدف بعدی امریکا مطرح است و گفته می شود که بعد از عراق نوبت ایران است . ابتدا در مورد مساله دوم توضیح می دهم . این بحث ، که پس از عراق ، نوبت ایران است ، یک بحث رایج است و محافل غربی و بویژه رسانه های گروهی امریکا به این بحث دامن می زنند. در داخل نیز برخی از افراد به این عقیده رسیده اند. لیکن ، من فکر نمی کنم که چنین اقدامی احتمال بالایی داشته باشد. پرسش این است ، که این اقدام نظامی تا چه حد منافع و برنامه های امریکا را در ایران محقق خواهد ساخت؛ پاسخ به این پرسش ، می تواند ملاک پرسش بعدی باشد که آیا امریکا به ایران حمله خواهد کرد یا نه؛ وقتی این ملاک را مورد بررسی قرار دهیم ، می بینیم که این امر، قریب و محتمل نیست . البته ، امریکایی ها دنبال این هستند که نظام جمهوری اسلامی را مضمحل نمایند؛ اما معلوم نیست که آنان از طریق نظامی این هدف را دنبال کنند. بلکه آنان می خواهند که کشور از داخل ، در آستانه ای از فروپاشی قرار گیرد و بعدا با کار نظامی این پروسه را تکمیل کنند. بنابراین ، اگرچه سیاست امریکا بر این متمرکز است که نظام را ساقط کند، ولی استراتژی آنهااین است که کشور را به سرحد انفجار داخلی برسانند و چنانچه انفجار داخلی نتواند اهداف آنهارا محقق نماید، در آن صورت یک تحرک سریع ، کوتاه و محدود خارجی را در دستور کار قرار خواهند داد. شرایط فعلی ، به هیچ وجه چنین چیزی را نشان نمی دهد ؛ یعنی امریکایی ها، نمی توانند روی از هم پاشیدگی درونی در کشور حساب کنند واز سوی دیگر، هرگونه تحرک نظامی علیه ایران ، انسجام داخلی کشور را بالا می برد. به این ترتیب این ادعا که بعد از عراق ، نوبت ایران است که مورد تعرض امریکا قرار خواهد گرفت ، به نظر من دارای مبنا و پایه نیست . اگر ما می خواهیم که این احتمال را ضعیفتر از آنچه هست ، بنمایانیم ، راهش این است که همه جناح های سیاسی پاسخ بسیار قوی و منفی نسبت به دخالت های خارجی به کشور ارائه کنند و همه یک «نه » بزرگ به امریکا بگوییم و پشت سر رهبری یا صفوف فشرده بایستیم . چنانچه احتمال کمی برای حمله امریکا وجود داشته باشد، موضعگیری متحد و یکپارچه ما، این احتمال را بسیار ضعیفتر خواهد کرد.
پیش بینی شما درباره احتمال حمله امریکا به عراق چیست ؛
اگر ما این فرض را بپذیریم که امریکا درصدد است رژیم عراق را سرنگون کند و چنانچه این فرض صحیح باشد، بنابراین امریکا، صددرصد به عراق حمله خواهد کرد و شرایط جهانی - اگر نگویم که مهیاترین است - بسیار مهیاست . امریکا بخصوص پس از حوادث امروز یازدهم سپتامبر، در چارچوب مبارزه علیه تروریسم ، برای خود یک توجیه بین المللی به وجود آورده است . امریکایی ها در حال حاضر نهایت سوئاستفاده را از این موضوع می برند. بنابراین امریکا با مقدمات نظامی و آمادگی های وسیع خود که در حال حاضر در حال تحقق است ، سرانجام به عراق حمله خواهد کرد.
آیا امریکا می تواند بین مبارزه با تروریسم و حمله خود به عراق ربطی قائل شود؛
مجموعه اقدامات نظامی برون مرزی امریکا بعد از یازدهم سپتامبر، تحت پوشش مبارزه با تروریسم انجام گرفته است. راهبرد وقیح و مبتذلی را که امریکا اخیرا تصویب کرده و بر مبنای آن ماموران «سیا» می توانند مخالفان امریکا را در خارج خاک این کشور ترور کنند، در چارچوب همین قاعده می گنجد. طبیعی است این کار خلاف منشور سازمان ملل و خلاف حقوق بشر و همه حقوق بین المللی است . با این حال این مصوبه را در چارچوب جنگ با تروریسم تایید کردند. پس جنگ با تروریسم ، به یک محمل و پوششی برای پیشبرد اهداف نظامی امریکا مبدل شده است.
آیا امریکا واقعا درصدد حذف صدام است؛
به نظر من امریکا درصدد حذف صدام است ؛ ولی این نظر، بدون چالش هم نیست . رژیم صدام در دوران ننگین حیات خود تا به حال منافع خاصی را برای امریکا تامین و فراهم کرده است و این کاربری را به نظر من ، می تواند داشته باشد: اولا رژیم صدام آمادگی دارد که توسط امریکا علیه همسایگان خود مثل ایران ، سوریه و عربستان به کار گرفته شود. ثانیا، رژیم صدام باعث شده که کشورهای عربی در خلیج فارس دوشیده شوند و تا به حال امریکا میلیاردها دلار از این کشورها تحت بهانه حفظ امنیتشان ، گرفته است . ثالثا رژیم عراق مستمسک و بهانه خوبی برای امریکا جهت حضور وسیع نظامی در منطقه فراهم کرده است . این فواید از نظر امریکا، در رژیم عراق موجود است تا زمانی که این رژیم تحت مهار و کنترل باشد و به عبارت دیگر دندان های آن کشیده شده باشد، به نفع امریکاست . سوال عمده این است که آیا می توان برای همیشه صدام را دریک قفس نگه داشت یا نه ؛ پاسخ این پرسش این است که این امر امکانپذیر نیست . در چند سال گذشته و بویژه قبل از حوادث امروز یازدهم سپتامبر، اکثر کشورهای جهان بویژه کشورهای اروپایی درصدد برقراری ارتباط با رژیم عراق برآمدند. بنابراین ، امریکا باید یکی از دو گزینه را انتخاب کند: صدامی که از قفس بیرون آمده باشد و یا حذف صدام . از نظر من ، حذف صدام برای امریکا، شیرین تر است.
آیا امریکا می تواند وقایع افغانستان و سناریویی را که در آن کشور منجر به حذف طالبان شد، در عراق ، مشابه سازی کند؛
ما این فرض را پذیرفتیم که امریکا درصدد حذف صدام است. حال سوال این است که چگونه می توان صدام را حذف کرد؛ مدل ساده این است که صدام به شکل طالبان حذف شود. چون رکورد و سابقه صدام از لحاظ ظلم و جنایت ، کمتر از طالبان نیست . بنابراین ، مردم از این رژیم سرخورده هستند و با مشاهده تحرک خارجی ، خودشان نیز اقدام خواهند کرد. این مدل ، امریکا را نسبت به اجرای عملیات خود تشویق می کند. ولی به نظر من ، اجرای این مدل ، براحتی صورت نمی گیرد. صدام از نظر خشونت ، چیزی کمتر از طالبان ندارد. اتفاقا صدام چیزی بیشتر از طالبان دارد و آن عبارت است از برخورداری از یک شبکه وسیع امنیتی - نظامی که طالبان فاقد آن بودند. بنابراین ، فکر می کنم ، امریکا خود را برای یک مرحله سخت تری آماده کرده است که درگیری را با صدام چند ماه طول بدهد. احتمالا امریکا در عملیات خود، از نیروی هوایی خود به طور وسیع استفاده می کند. شاید احتمال بدهد که ظرف یک ماه کمر مقاومت ارتش صدام را بشکند و به محض این که آثار اضمحلال و از هم گسیختگی را در ارتش عراق مشاهده کند، برخی از تعرضات زمینی به تنهایی و یا با مشارکت معارضان عراقی - راه بیندازد. لذا من فکرمی کنم امریکا، خود را برای یک نبرد سخت تری نسبت به افغانستان ، آماده می کند.
طبعا این جنگ توام با تلفات و هزینه های مادی و انسانی زیادی خواهد بود...
البته این امر بستگی دارد به میزان مقاومت صدام . اگر مقاومت صدام ، مانند آنچه در کویت با آن فضاحت از خود نشان داد،باشد، قطعا رژیم او فرو خواهد پاشید. امریکایی ها با هزینه خیلی کم در کویت به هدف خود رسیدند ؛ ولی اگر صدام مقاومت وسیع تری را به نمایش بگذارد، چنین مقاومتی برای جورج بوش - که در آستانه انتخابات قرار دارد- یک ریسک و خطر بزرگی خواهد بود. اگر اجساد کشته شدگان امریکایی به واشنگتن برود، هر کدام از آنهابه منزله تیری خواهد بود که به او شلیک خواهد شد و مشکلات زیادی برای وی ایجاد خواهد کرد. به هر حال این امر به تصمیم ، اراده و خواست سربازان صدام برای مقاومت مربوط می شود.
بحث صدام را با پرسش دیگری دنبال کنیم و به مرحله بعد از سرنگونی صدام بپردازیم . آیا امریکا می تواند وحدت ملی عراق را پس از فروپاشی رژیم عراق حفظ کند و آیا سیستم فدرالی برای این امر مناسب خواهد بود؛
این که عراق پس از صدام ، چگونه خواهد بود، تا حدودی به چگونگی سرنگونی صدام ربط پیدا می کند. در عین حال ، من سناریوهای مختلفی را محتمل می دانم . چه بسا، امریکا مایل باشد که عراق بیشتر از ظرفیت یک رژیم فدرالی ، دستخوش تقسیم شود. مثلا به جای یک عراق ، چند تا کویت کوچک تشکیل شود. اگر مقاومت صدام چند ماه طول بکشد،این بدان معنی است که نیروهای زیادی وارد عراق خواهند شد. عراق کشور بزرگی است و امریکایی ها، احتمالا خود را برای حضور قوی نظامی و سیاسی در عراق آماده می کنند تا گروههای مورد نظر خود را در عراق حاکم کنند.این حضور ممکن است تا مدتی برای آنان هزینه نداشته باشد؛ ولی آنان می دانند که باید به حضور خود خاتمه دهند. شرایط آن موقع ، غیر قابل پیش بینی است . مثلا واکنش کردها، ترکیه و گروههای داخلی را نمی توان پیش بینی کرد، به هر صورت امریکایی ها وقتی صدام را سرنگون می کنند تا مدتها گرفتار مسائل بعدی آن خواهند بود.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها