صنایع کشور در چه وضعی است؛ آینده آن چگونه است؛ آیا باید از آینده مایوس شد؛ یا می توان از میان تنگناها و سختیها راهی به سوی روشنایی و امید جست؛اسحاق جهانگیری گرچه به اقتضای شغلش و سروکار داشتن با سخت افزارها
کد خبر: ۱۵۳۷۱
،باید جدی به نظر برسد اما بیش از حد انتظار، شاداب و سرزنده و صمیمی است . پیش از انجام مصاحبه هم معلوم بود که فرصت یک ساعته برای پاسخگویی به همه پرسشها مناسب نیست و باید پاسخها را نیمه کاره گرفت و رفت . جهانگیری تقریبا از همه مشکلات سخن گفت اما می خواست بگوید برای هر مشکلی راه حل وجود دارد. پاسخهای وزیر صنایع را می خوانید: با توجه به صحبتهای اخیر رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور مبنی بر عدم تحقق درآمدهای دولت به میزان 20هزار میلیارد ریال که حاکی از وجود کسری بودجه در سال جاری است ، شما چشم انداز صنعت کشور را چگونه می بینید؛ آیا به آنچه در حال وقوع است ، خوشبین هستید یا خیر؛ بودجه ، عملکرد مستقیم دولت طی یک سال است و به طور حتم کسری بودجه ، افزایش طرحهای عمرانی و یا حتی افزایش بودجه جاری ، تبعات مستقیمی در بخش صنعت و معدن و همچنین کل اقتصاد کشور دارد. برای این که از وضعیت فعلی صنعت کشور باخبر شویم ، باید به 3یا 4شاخص اصلی اشاره کرد. طبق آمار بانک مرکزی ، در حالی که رشد اقتصادی کشور در سال 80به 8/4 درصد رسیده ، رشد بخش صنعت 10درصد و بخش معدن 6/9درصد بوده است ؛ در صورتی که طبق برنامه سوم ، رشد بخش صنعت باید 7/7درصد و بخش معدن عددی کمتر از 7/7درصد می بود. این بدان معنی است که رشد ارزش افزوده صنعت و معدن در سال 80، از هدف برنامه سوم بالاتر بوده است . براساس اهداف دولت ، در سال 80باید 99هزار شغل ایجاد می کردیم که این رقم به 157هزار رسیده است . میزان سرمایه گذاری در بخش صنعت و معدن نیز بالای 10درصد بوده است . جالب اینجاست که انگیزه سرمایه گذاری در این بخش همیشه به نحو مطلوب وجود داشته است و بر تعداد مراجعان اخذ مجوز تاسیس واحد صنعتی روز به روز افزوده می شود و در 6ماهه اول امسال ، امضای قراردادهای تاسیس شهرکهای صنعتی توسط بخش خصوصی حدود 90درصد رشد کرده است . به هر حال ، ارزیابی عمومی این است که وضع صنعت تحت تاثیر اصلاحاتی که در کل اقتصاد کشور رخ داده و آزادسازی ، رشد مثبتی یافته است . با توجه به این صحبتها نتیجه می گیریم که تبعات کسری بودجه در بخش صنعت و معدن محسوس نبوده است . ما اساسا از بودجه دولت استفاده چندانی نمی کنیم ؛ فقط حدود 2تا 3میلیارد تومان برای حقوق کارمندان وزارتخانه و حدود 30تا 40میلیارد تومان هم برای برخی از طرحهای صنعتی دریافت می کنیم که مجموع آنها بیش از 5یا 6طرح نیست که درمجموع حدود یکی دو درصد از بودجه دولت را شامل می شود و بنابراین تاثیر چندانی نمی تواند داشته باشد. معنای کسری بودجه این است که ممکن است پروژه های عمرانی کشور کند شود؛ وقتی هم پروژه های عمرانی کند شود، تقاضای این پروژه ها برای تامین مصالح ساختمانی از کارخانه های صنعتی کم می شود و وقتی تقاضا کم شود، به طور طبیعی بخش صنعت هم با مشکل روبه رو خواهد شد؛ بنابراین از این منظر تاثیر غیر مستقیم می گذارد. خصوصی سازی یکی از اهداف مهم دولت در سال جاری است ؛ به طوری که یکی از راههای جبران کسری درآمد دولت ، واگذاری شرکتهای دولتی عنوان شده است و طبق برنامه در اسرع وقت این شرکتها واگذار می شوند. شما در این زمینه چه برنامه ای دارید؛ براساس ماده 115قانون برنامه و بودجه ، دولت مکلف است در طول برنامه پنجساله سوم ، تمام موانع غیرتعرفه ای را به موانع تعرفه ای تبدیل کند. به بیان دیگر، موانع غیرتعرفه ای که تا پیش از برنامه وجود داشت ، این بود که اگر کسی می خواست کالایی را وارد کشور کند، باید از وزارت صنایع اجازه واردات می گرفت ؛ اما تعرفه ها پایین بود و وزارت صنایع نیز با سختگیری در صدور مجوز، مانع واردات می شد. این سیستم ضررهای زیادی داشت که یکی از آنها این بود که صنعتگر نمی دانست بالاخره به لحاظ اقتصادی کدام کالای خارجی برای رقابت مناسب است ؛ دوم این که باعث به وجود آمدن رانت می شد؛ یعنی عده ای ارتباطاتی برقرار می کردند و از آن طریق ، مجوزهایی برای واردات به دست می آوردند و کالاهایی که وارد می شد، به علت پایین بودن تعرفه ها، قیمتهای پایینی داشتند؛ در نتیجه مجموعه ای مثل وزارت صنایع و معادن که یک مجموعه سیاستگذار در کشور است و باید کارشناس هایش در بخش صنعت و معدن سیاستگذاری کنند، به مجموعه ای تبدیل می شد که باید بنشیند و منتظر بماند تا یکی بیاید و به او مجوز بدهد و دیگری هم بیاید و اجازه ترخیص کالا را بگیرد. بنابراین وزارت صنایع با این انگیزه که قانون برنامه و بودجه را باید در اسرع وقت به اجرا درآورد، با همکاری وزارت بازرگانی ، مجوز 4هزار و خورده ای تعرفه را لغو و به تعرفه تبدیل کرد؛ یعنی 2هزار و 700، 800تعرفه ای که وزارت صنایع در سال 79مجوز آنها را صادر کرده بود، در حال حاضر به 200تعرفه رسیده است که البته در مورد اینها هم به وزارت بازرگانی پیشنهاداتی داده ایم و داریم روی آن بحث می کنیم . البته مصلحت نیست برخی از تعرفه ها مثل تعرفه های وزارت بهداشت ، مخابرات و یا دستگاه های دیگر را لغو کنیم و نظر آن وزارتخانه هم برای ما مهم است . در حال حاضر واردات از نظر ما قانونمند است و نیازی به مراجعه به وزارت صنایع و معادن نیست و افراد باید در وزارت بازرگانی ثبت سفارش کنند و طبق تعرفه ای که مشخص شده ، واردات انجام می گیرد. می توان نتیجه گرفت که فضا برای واردات بازتر شده است . فقط بازتر نشده ؛ بلکه واردات قبلی رانتی بوده که در اختیار عده ای محدود قرار داشته است و می توانستند با تعرفه پایین ، سود بالایی به دست بیاورند؛ الان دیگر وضعیت کاملا شفاف است . فرض کنید تعرفه تلویزیون یا یخچال قبلا 5درصد بوده و اجازه واردات را نیز باید وزارت صنایع صادر می کرده و شما که اجازه ورود 500یخچال را می گرفتید، وقتی آنها را وارد بازار ایران می کردید، سود خوبی به دست می آوردید؛ اما الان آن 5درصد به 50درصد تبدیل شده است و دیگر همه آزادند و می توانند کالا وارد کنند و میان شما و آن بازاری برای واردات فرقی نیست . بازاری می سنجد که اگر بخواهد یخچال وارد کند، می صرفد یا نه . نتیجه این که الان گفته می شود واردات آزاد شده . واردات کالاهای تعرفه ای که ما آن را آزاد کردیم ، زیادتر از قبل نشده است ؛ فقط دیگر یک عده خاص نمی توانند اقدام به واردات کنند و فضا کاملا شفاف شده است . به نظر شما آزادسازی واردات برای صنایع کشور یک خطر محسوب نمی شود؛ اگر تعرفه ها را منهای توجه به صنایع کشور در نظر بگیریم ؛ مسلما مشکل ساز خواهد بود. ما مجبوریم صنایع مان را تمرین بدهیم که اگر روزی عضویت در سازمان تجارت جهانی را قبول کنیم ، با مشکلی روبه رو نشویم . الان در حال تمرین هستیم و این تمرین این گونه نیست که بگوییم واردات این کالاها با تعرفه پایین امکانپذیر است . در واقع ، تعرفه های ما همان تعرفه هایی است که تولیدکنندگان عنوان کردند و بسیاری نیز اعتراض کردند که تعرفه های ما بالا نیست ؛ در حالی که این طور نیست . تعرفه های ما در حال حاضر حدود 28درصد است ، یعنی مشابه اغلب کشورها. یعنی مطابق فرم جهانی است ؛ البته نه مانند کشورهای اروپایی یا صنعتی که تعرفه های آنها حدود 10درصد است ، بلکه ما خودمان را با کشورهایی چون چین و هند مقایسه می کنیم ؛ با کشورهایی که فقط در مقاطعی این کار را شروع کرده اند، نه آنهایی که چند سال از فعالیتشان در این زمینه می گذرد. این کشورها صنایعشان وارد فضای رقابتی شده است ، قیمت کالاهایشان پایین آمده و کیفیت کالاها نیز بالا رفته است و به یک نقطه رقابتی تری رسیده اند. به هر حال ، تعرفه های ما موردنظر تولیدکنندگان است و هر جا که به تعرفه ها اعتراض کردند، از دولت اجازه گرفتیم و با توافق وزارت بازرگانی آن را اصلاح کردیم . ما اصل را بر این گذاشتیم که در این مرحله از سود داخلی حمایت کنیم و معتقدیم که باید تا آخر برنامه ، این سیستم تعرفه ای را مدیریت کنیم . ولی آنچه تولیدکننده ها را ناراحت می کند، ورود کالای بدون تعرفه است که احتمالا از نوع کالای انباری است و در مناقصه های بین المللی با قیمتهای پایین عرضه و فروخته شده اند. این کالاها به صورت قاچاق وارد کشور می شود و تعرفه ای هم پرداخت نمی کنند. این کالاها هستند که به تولید داخلی لطمه جدی وارد می کند. مواضع مقام معظم رهبری و رئیس جمهور درخصوص برخورد با این بخش ، بسیار امیدوارکننده است ؛ ولی آثارش تاکنون بسیار کم بوده است . ما امیدواریم با این تصمیمات جدید که اتخاذ شده بتوانیم راههایی پیدا کنیم که جلوی این بخش از واردات را بگیریم . ما با واردات رسمی کشور، مشکلی نداریم . آیا درخصوص تعرفه واردات ، این قانون جدید نمی تواند مانع قاچاق شود؛از یک منظری واقعا همین گونه است . فرض کنید تا به حال وزارت صنایع به خاطر دفاع از تولید، به یک کالایی اجازه ورود نمی داده و عده ای هم تمایل داشتند آن کالای خارجی در داخل کشور باشد؛ لذا از راههای غیررسمی آن را وارد می کردند. حال ما با واردات رسمی این نگرانی را برطرف کردیم ؛ یعنی گفتیم اگر کسی متمایل به داشتن فلان کالای خارجی در منزل خود است ، دیگر نیازی به اجازه ما ندارد، با این تعرفه می تواند وارد کند. این ، یعنی این که ما جلوی قاچاق را گرفتیم ؛ ولی از آنجا که قاچاق از هزینه کمی برخوردار است و تعرفه و عوارضی پرداخت نمی کند و قیمتهای آن نیز به دلیل نبود کنترل کالا پایین است ، در نتیجه خیلی ها به جای واردات رسمی ، از طریق قاچاق به واردات این کالاها می پردازند. شما برای این که از صنایع کشور حمایت کنید و آنها نیز بتوانند در مقابل ورود کالاهای خارجی ، توان مقاومت داشته باشند و بتوانند کالایی بهتر از خارجی ارائه کنند، چه تسهیلاتی در نظر گرفته اید؛ این در حالی است که ما بسیاری از صنایع کشور از جمله صنایع نساجی را به علت نبود توان لازم برای ادامه حیات ، در حال ورشکستگی می بینیم . هیچیک از صنایع ، در حال ورشکستگی نیست . صنایع کشور بایستی از طرف دولت حمایت شوند، آن هم به این دلیل که اصولا مشکلاتی که پیش روی بخش صنعت ماست ، در اثر سیاست هایی است که دولت آن را اتخاذ کرده است . البته دولت در برنامه 5ساله سوم ، بخشی از این مشکلات را برطرف کرده است . صنعتگر ما تا 2سال پیش قرار بود مالیات 64یا 65درصد پرداخت کند و هیچ کس هم نمی پذیرفت که در یک کاری سرمایه گذاری کند و 70درصد از سود آن سرمایه گذاری را یکجا به دولت بپردازد. مسلما این مانعی جدی برای تولید و توسعه کشور بود. حالا این رقم نسبت به رقم گذشته ، نرخ معقولی پیدا کرده است ؛ یعنی 25درصد. از یک طرف کم شدن مالیات ها به نفع صنعتگر است ، ولی از طرف دیگر آقای ستاری فر معتقدند که موجب تحقق نیافتن درآمدهای دولت در سال 81شده است . مثل این که وقتی یک مشکلی را حل می کنند، مشکل دیگر را به وجود می آورند. به این دلیل است که اقتصاد، یک مجموعه به هم پیوسته است و یک مجموعه به هم پیوسته ، سلسله مشکلات ریشه ای و اصلی دارد. وقتی کسی آمادگی ندارد گیر ریشه ای و اصلی اقتصاد کشور را حل کند، احتمالا وقتی مشکل راحل می کند، مشکل دیگری درست می کند. البته درخصوص مالیات ، نرخ 25درصد در دنیا، نرخ معقولی است این گونه نیست که یک کار استثنایی خاص در ایران شده است . به همین خاطر است که آمار سرمایه گذاری بالا رفته است ، که آن هم به این دلیل است که صنعتگر فکر می کند که دولت با او گفتمان معقولی را شروع کرده است . دیگر قرار نیست دولت ببیند که یک صنعتگر چگونه پول در می آورد و بعدازدستش بگیرد؛لذاصنعتگر علاقه مند می شود که سرمایه گذاری کند و وقتی دولت سیاست هایی اتخاذ می کند که منجر می شود موانع از سر راه صنعتگر برداشته شود، مسلما کارها خوب پیش می رود. حال فرض کنید اگر قانون کار اصلاح شود، بخشی دیگر از موانع صنعت نیز بر طرف می شود. به عنوان مثال صنعتگرها از تعرفه بالای تامین اجتماعی نگرانند. یکی از اصلاحاتی که باید صورت بگیرد، همین موضوع است . الان آموزش و پرورش کمبود دارد، 2درصد عوارض از صنعت می گیرد؛ شهرداری دچار مشکل می شود، از صنعت عوارض می گیرد ؛ می خواهیم طرحهای عمرانی خوب اجرا کنیم ، از صنعت عوارض می گیریم . همه اینها دست و پای صنعت را بسته است بغیر از اینها صنعتگر دیگر حمایتی از دولت نمی خواهد. او می گوید قید و بندهای اضافی را از دست و پای من بردارید، می گوید من مثل همه دنیا تولید می کنم ، مالیات پرداخت می کنم و به اشتغال و رشد اقتصادی کشور کمک می کنم ، سود هم می برم . ما باید گیرهای بخش صنعت را برطرف کنیم . همان طور که می دانید، ما در زمینه صادرات غیرنفتی موفق نیستیم همان گونه که درآمدمان وابسته به نفت است ، صادرات ما هم صادرات نفتی است . یکی از دلایل عدم توسعه صادرات غیرنفتی نیز عدم موفقیت ما در صنایع کشور است . وقتی صنایع ما بتوانند کالایی را تولید کنند که این کالا قابل عرضه در کشورهای دیگر باشد و بتواند به لحاظ کیفی قابل رقابت باشد، مسلما ما در زمینه این گونه صادرات نیز مشکلی نخواهیم داشت ، ولی متاسفانه این گونه نیست . حرف شما منطقی است . برای این که بخواهیم در بازارهای بین المللی حضور داشته باشیم ، باید دو، سه کالای مشخص داشته باشیم که از لحاظ کیفیت و قیمت ، حرف اول را بزند. ولی واقعیت آن است که بازار جهانی براحتی در اختیار کالاها و کشورهای مختلف قرار نمی گیرد، فقط مساله این نیست که صنعتگران ما نمی توانند کالایی تولید کنند که قابل عرضه در بازار جهانی باشد. مثلا تعرفه هایی که برخی بازارها برای کشورهایی چون کشور ما گذاشته اند، بسیار بالاست ما اگر بخواهیم محصولات صنعت نساجی خودمان را به اروپا ببریم ، باید با ترکیه رقابت کنیم ؛ چون ترکیه نیز سالهاست محصولات نساجی خود را وارد اروپا کرده است . برای این کار هم مجبوریم 14درصد تعرفه اضافه بپردازیم ؛ یعنی قیمت محصولات ما 14درصد از محصولات ترکیه باید پایینتر باشد تا بتوانیم با ترکیه رقابت کنیم . یا همچنین در کشورهای حاشیه خلیج فارس . بنابراین یک سلسله پارامترهای غیراقتصادی وجود دارد که موجب وجود برخی محدودیتهای تعرفه ای برای حضور ایران در بازارهای جهانی شده است ، از سوی دیگر ما یکسان سازی نرخ ارز را در داخل کشور داشتیم . ما هم طرفدار تثبیت نرخ ارز هستیم ؛ ولی در این 3سال تورم به 12الی 13درصد رسیده است . حال فرض کنید شما یک تولیدکننده ای بودید که کالایی را تولید می کردید که قیمت آن نیز یک دلار بود و قیمت کالای شما هم با توجه به این که در این 3سال ، قیمت خیلی از کالاها در بازار جهانی کاهش پیدا کرده است ، رشد نزولی نداشته است ؛ ولی طی این 3سال گذشته 50درصد تورم داشتید. این به معنای آن است که در این مدت ، 50درصد بر هزینه تولید کالای شما اضافه شده است و امروز آن را به 800تومان می فروشید، در واقع فروش شما تغییری نکرده است ؛ ولی هزینه اش 50درصد افزایش پیدا کرده است . اگر پارامترهای اقتصادی ، خوب تعریف نشود و همه چیز در یک عرضه و تقاضای واقعی شکل نگیرد، نتیجه اش همین خواهد شد که گفتم . 2سال است که قیمت ارز ثابت مانده است ، آن وقت خیلی از صادر کننده های ما که الان صادرات کالا دارند، دیگر سراغ صادرات نخواهند رفت ؛ یعنی صادر کننده تا نقطه ای که احساس کند برایش ضرری ندارد و حتی سر به سر هم شود، پیش می رود. او با قیمت پایین شروع کرده تا توانسته کارش را در بازار جا بیندازد. حیف است که بازاری را که با این همه سختی به دست آورده ، از دست بدهد. باید بپذیریم که بخش صنعت ما یک بخش درونگرا بوده است و باید آن را به بخش برونگرا تبدیل کنیم . برای تغییر روش و تغییر سیاست ، هزینه هایی را باید پرداخت کنیم . یکی از این تغییرات ، این است که صنعت ما باید ابتدا در داخل کشور بتواند با کالای خارجی رقابت کند. به همین خاطر است که قبول کردیم سیستم تعرفه ای در داخل کشور اجرا شود و صنعتگران ما فکر کنند که در یک محیط بسته می توانند خیلی راحت تولید و با هر قیمتی که خواستند عرضه کنند. لازم است بفهمند که چگونه باید قیمتها را پایین بیاورند و کیفیت کالاها را نیز بالا ببرند.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها