وقتی از یاران و همراهان گذشته اش می پرسم ، چشم هایش به دور دست آسمان خیره می شود. نمی دانم چه می بیند که لحظاتی بعد سرش را پایین می اندازد؛ انگار می خواهد دیدگانی را که اشک ، آنهارا پر کرده است پنهان کند.«هر وقت عکسهای جبهه را نگاه می کنم ، دلم می گیرد. آخر، از آن همه دوست و همرزم صمیمی
کد خبر: ۱۴۷۵۲
، فقط من مانده ام و محسن .» این جمله را با صدایی که می خواهد از بغض بترکد می گوید و بعد هم برای آرامش خاطر خود اضافه می کند: «شاید هم این تقدیر خداست که از 500 فرمانده آن روزها، تنها ما مانده باشیم .» دوستان نزدیکش و حتی بچه های وظیفه ، او را «آقا رحیم » می شناسند. اگر به درجات نظامی آشنا نباشی باورت نمی شود که او درجه سرلشکری دارد و چندین مدال فتح بر سینه اش بدرخشد، ضمن آن که تحصیلاتش را تا مقطع دکتری به پایان برده است . او ترجیح می دهد در هوای آزاد و روی صندلی هایی که از سالهای دور در حیاط ساختمان ستاد فرماندهی کل سپاه آفتاب می خورند، با ما حرف بزند. نه از زرق و برق خبری هست و نه از تشریفات . حرفهایش شیرین است و باعث می شود که از پذیرایی ساده او که یک استکان چای و یک دانه خرما را شامل می شود، غافل بمانم . لبخند را گویی از روز اول بر چهره اش کاشته اند و جز در هنگامی که می خواهد با جدیت و صلابت از توان دفاعی کشور سخن بگوید، خنده اش را پنهان نمی کند. «آقارحیم » یا همان که در خبرها او را سردار سرلشکر پاسدار دکتر سیدیحیی صفوی می خوانند، خود را مدیون 200هزار شهید و 300هزار جانبازی می داند که بسیاری از ما تنها نام همت ، باکری ، جهان آرا، زین الدین ، فهمیده و... را در خاطر داشته باشیم . در آستانه روز پاسدار هستیم و چند روزی بیشتر از هفته دفاع مقدس نگذشته است . بد نیست بحث را از 8سال دفاع مقدس و دستاوردهای آن برای جمهوری اسلامی شروع کنیم . دید جهانی نسبت به ملت ما پس از هشت سال دفاع مقدس این است که ملت ما در مقابل تهدیدات ، متحد است و انسجام دارد و برای دفاع از انقلاب و کشور حاضر به فداکاری است و بهای استقلال خود را می پردازد و آماده است تمام ظرفیت های انسانی ، اقتصادی و سیاسی اش را برای بقا و امنیت خود به کار بگیرد. در جنگ ، با این که کشور مهاجم از پشتیبانی قدرت های جهانی ، به خصوص امریکا و شوروی برخوردار بود و بعلاوه بعضی از کشورهای اروپایی و دیگران هم به عراق یاری رساندند؛ اما ما با ظرفیت بالا جنگ را اداره کردیم . من می توانم این اصطلاح را به کار ببرم که یک تقسیم کار در جنگ با ما صورت گرفته بود؛ اداره سیاسی جنگ را امریکایی ها به عهده داشتند و پشتیبانی اقتصادی آن را کشورهای عربی ؛ تامین سلاح های غیرمتعارف ، از جمله سلاح های شیمیایی را بعضی از کشورهای اروپایی پذیرفته بودند و شوروی هم پشتیبانی سیستم های هوایی و سیستم های موشکی عراق و حتی سیستم های زرهی و بازسازی و نوسازی ارتش عراق را به عهده داشت . با این همه و در مقابل این همکاری جهانی ، ایران اسلامی توانست استقلال ، تمامیت ارضی ، آرمانگرایی و اصولگرایی خود را حفظ کند. قطعنامه 598تا چه اندازه این موارد را برای ایران تامین کرد؛ چه در بعد سیاسی ، به خصوص بعد از سفرهای پرزدکوئیار که عراق را به عنوان متجاوز رسما به دنیا معرفی کرد و چه از این لحاظ که ما توانستیم به همه اهداف دفاع مقدس مورد نظرمان دسترسی پیدا کنیم ، توانستیم امریکایی ها را که این قدر دم از حقوق بشر می زدند، رسوا کنیم . سکوت امریکا و اروپا بعد از بمباران حلبچه - جدا از این که آنها در برابر بمباران شیمیایی ایران هم هیچ حرفی نمی زدند - آنها را بسیار رسوا کرد؛ کشتاری که فقط می شد آن را با کشتار هیروشیما و ناکازاکی مقایسه کرد. من خود آن زمان در حلبچه حضور داشتم و کشتار وسیع مردم و کودکان را مشاهده کردم که در حقیقت چهره دمکراسی غرب ، چه امریکا و چه کشورهای اروپایی را رسوا کرد. خوی تجاوزگری صدام بعد از جنگ با ایران ، هیچ دستاوردی برای عراق نداشت ؛ یعنی رهبری عراق نمی توانست به ملتش بگوید که چرا 8سال با ایران جنگ کرد؛ با چه هدفی ؛ مگر توانستند خوزستان را بگیرند؛ آیا توانستند اروندرود را بگیرند؛ آیا توانستند قرارداد 1975را به هم بزنند؛ نه ؛ به هیچ دستاورد سیاسی و نظامی نرسیدند؛ ولی باز بعد از ایران به کویت حمله کردند و قدرت طلبی ، جاه طلبی و توسعه طلبی خود را به همه نشان دادند. بالاخره کویت در جنگ از نظر اقتصادی به عراق بسیار کمک کرد و میلیون ها دلار به عراق داد. بنادر خود را در اختیار عراق گذاشته بود تا تجهیزات نظامی به بنادر کویت وارد شود و از راه جاده صفوان به عراق برسد. یک درس دیگر هم در رابطه با جنگ کویت خوب است بگویم و آن این که از جاده صفوان تا خود کویت حدود 120کیلومتر راه است ؛ وقتی عراقی ها می خواستند به کویت حمله کنند ساعت 5صبح لشکرهای زرهی شان به راه افتادند و پیش از ساعت 12به مرکز کویت رسیدند و حکومت کویت ساقط شد؛ یعنی کویتی ها 7ساعت دوام نیاوردند؛ در حالی که ملت ما 8سال دوام آورد. مثال دیگری می زنم ؛ فاصله شلمچه تا خرمشهر حدود 14کیلومتر است ؛ وقتی عراقی ها در تاریخ 31شهریور حمله کردند، برای طی این فاصله 14کیلومتری 48ساعت زمان در نظر گرفته و 2گردان نیرو تدارک دیده بودند که تنها گردان زرهی الحسن یکی از این دو گردان بود؛ اما این 48ساعت به 34شبانه روز مقاومت مردمی به تمام معنا بدل شد. ظرفیت استقامت ملت ما برای تمام دنیا یک درس عبرت بزرگ است که این ملت برای دفاع از خودش 8سال در مقابل دشمن می ایستد، بعد هم متجاوز را تنبیه می کند و در تعقیب او در خانه دشمن ، او را گوشمالی می دهد. اما خیلی ها درباره ادامه جنگ از آن مقطع به بعد، حرف و حدیث های مختلفی عنوان می کنند. آنچه بعد از فتح خرمشهر رخ داد، این بود که بنا به فرمان امام (ره ) برای احقاق حقوق ملت ایران و همچنین برای اطمینان از این که خوی تجاوزگری صدام بار دیگر برای ما مشکل ایجاد نکند و نیز برای گرفتن امتیاز و تثبیت قرارداد 1975که عراق حاضر به پذیرش آن نبود، ما باید وارد عراق می شدیم ؛ به این دلیل که اگر دشمن دراستراتژی شکست نمی خورد، هر آن احتمال تجاوز دوباره به ایران می رفت . تنها زمانی عراق از خوی تجاوزگری خود دست برمی داشت که استراتژی آن با شکست مواجه می شد و آن به دو شکل ممکن بود: اول ، اراده سیاسی و خوی تجاوزگری از رهبری عراق کنار می رفت و دوم ، انهدام ارتش این کشور بود تا دیگر قدرت تهاجم دوباره به ایران را نداشته باشد. من تصور می کنم شکست استراتژیک عراق در سال 65و در عملیات کربلای - 5زمانی که ما به دروازه های بصره رسیدیم - باعث شد هم عراق و هم جهان و بخصوص امریکایی ها مجبور شدند قطعنامه 598را که برای ایران امتیازاتی داشت و تا اندازه ای تامین کننده حقوق ملت ایران بود بپذیرند. بنابراین هم تنبیه دشمن و انهدام قدرت ماشین جنگی عراق و هم شکست استراتژی اش ، که می خواست خوزستان را بگیرد و نظام جمهوری اسلامی را ساقط کند، اهداف بعدی ما در دفاع مقدس بود. آنها وقتی در اهداف استراتژیک خود شکست خوردند، مجبور شدند بعد از ایران به کویت حمله کنند. این یک جمع بندی سیاسی مختصر از دوران دفاع مقدس بود. از دیگر دستاوردهای آن بگویید؛ مثل توان نظامی و جایگاه ما در صحنه بین الملل در دوران بعد از جنگ . در این جنگ ، قدرت دفاعی جمهوری اسلامی بالا رفت ؛ یعنی در این 8سال دفاع مقدس یک ارتش انقلابی مکتبی ومردمی شکل گرفت . اوایل جنگ نیروهای سپاه تجربه جنگی نداشتند؛ ولی در آخر جنگ نیروهای سه گانه زمینی ، هوایی و دریایی سپاه شکل گرفت . به غیر از نیروهای سه گانه سپاه ، بسیجی هم در اختیار داشتیم که سالهای جنگ را تجربه کرده بود. یک میلیون بسیجی در این جنگ شرکت کردند؛ یک میلیون جوان که نه تنها رزم با سلاحهای انفرادی ، بلکه کار با سیستم های موشکی و مخابراتی و نبرد بر پشت تانکها و نفربرها را یاد گرفتند. آن یک میلیون بسیجی زمان جنگ اکنون به 7میلیون بسیجی تبدیل شده ؛ این یعنی بالا بردن قدرت دفاعی کشور. نیروهای بسیجی و سپاهی در جنگ کارآزموده شدند و سازمان پیدا کردند. بدون شک شما بعد از جنگ هم بیکار ننشستید و باز هم قدرت خود را بالا برده اید. بله ، در حال حاضر 13یا 14سال از جنگ می گذرد و ما از نظر تکنولوژی نظامی به خودکفایی رسیده ایم ؛ چه ارتش ، چه سپاه و چه وزارت دفاع ما. آیا می توان این خودکفایی را به همه زمینه ها تعمیم داد؛ چه در بعد ساخت تجهیزات دریایی که الان کارخانه های کشتی سازی ما، شناورهای نظامی تولید می کنند و چه در بعد تکنولوژی ساخت موشکهای بالستیک که ما هیچ نیازی به کشورهای خارج نداریم ، این قضیه صدق می کند. هم اکنون موشکهای بالستیک توسط متخصصان ایرانی ساخته می شود و ما به تکنولوژی ساخت و تولید آنها رسیده و به عنوان یک قدرت منطقه ای شناخته شده ایم ؛ در واحدهای زرهی ، تعمیر انواع هواپیماها و هلی کوپترها هم همین طور. ما بجز موتور که در آن مشکلات کوچکی داریم ، توانسته ایم هلی کوپترهایی را در داخل کشور تولید کنیم و قدرت ناوگان هلی کوپتری خود را افزایش دهیم . این تجارب منحصر به نسل حاضر در جنگ که نیست ؛ برای بالا بردن تخصص نیروهای جوان خود چه کرده اید؛ ما تمام تجارب جنگ را به دانشگاه های نظامی مان منتقل کرده ایم و در حقیقت ، تجربه جنگ به کتاب ، درس و آموزش تبدیل شده است . نظام آموزشی ما در دانشگاه امام حسین (ع )، دانشکده های علوم و فنون نیروی زمینی ، نیروی مقاومت بسیج ، دانشکده علوم دریایی و همچنین در دانشگاه علوم پزشکی بقیه `الله (عج )، تجارب نظامی را به آموزش و تربیت دانشجویان جدید بدل کرده است . هم اکنون 20هزار دانشجوی سپاه در مراکز آموزش عالی سپاه مشغول تحصیل هستند و از تجارب جنگ که به نظر من دستاورد بزرگی است درس می گیرند. آیا ابتکاراتی که ایران در زمان جنگ به کار می بست ، در دوران سازندگی توان نظامی هم ادامه داشته است ؛ صددرصد. مثالی برای این مورد سراغ دارید؛ ما در زمینه هواپیماهای شناسایی بدون سرنشین به دستاوردهای خوبی رسیدیم ؛ به این ترتیب که این هواپیماها با برد چند صد کیلومتر می توانند هم شناسایی کنند و هم فیلمبرداری و ارسال تصویر. آنها همچنین می توانند به عنوان هواپیماهای حامل بمبهای انفجاری ، با هدفی که به آنها داده می شود در عمق چند صد کیلومتری عملیات انفجاری را انجام دهند. برای این که قابلیت نظامی کشور بیشتر برایمان مشخص شود، می توانید بگویید، به فرض برای مقابله با حمله کوتاه و چند ساعته دشمن به چند نیروگاه و پالایشگاه ، چقدر آمادگی داریم ؛ نیروهای مسلح ما اعم از سپاه و ارتش ، علاوه بر توان رزمی بالا، از قدرت باز دارندگی و قدرت آفندی بسیار خوبی برخوردارند. شاید واکنش نیروهای مسلح ما در قبال چنین تجاوزی در کمتر از چند ساعت باشد. بنابراین در بعد مقابله به مثل و درخصوص واکنش به حمله دشمن هم ارتش و هم سپاه به قابلیت های بالایی دست پیدا کرده اند. شاید تمام این توانایی هایی که شما به آن اشاره کردید، تامین کننده امنیت و ثبات کشور باشد. به عنوان فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ، چه پارامترهای دیگری را در مقوله امنیت داخلی و امنیت ملی کشور دخیل می دانید؛ بحث امنیت بخصوص در سطح بالای آن ، یعنی امنیت ملی ، از حلقه های متعددی تشکیل شده است . امنیت ملی یک کشور را سیاست خارجی ، استراتژی اقتصادی ، استراتژی فرهنگی ، استراتژی داخلی و استراتژی نظامی یا دفاعی آن کشور تامین می کند. برای این که به امنیت ملی پایدار برسیم باید دیپلماسی بین المللی و منطقه ای بسیار فعالی داشته باشیم ؛ به طوری که در روابط بین المللی و روابط منطقه ای بتوانیم آن سیاست را در جهت اهداف ملی خود و حفظ منافع ملی و حفظ استقلال خود به کار بگیریم و نیز جدا از بعد دیپلماسی خارجی نکات دیگری را در نظر بگیریم ؛ کشوری که از نظر اقتصادی ضعیف است ، قادر به دفاع از خود نیست . ما باید با بالابردن ظرفیت های اقتصادی کشورمان ، تولید قدرت کنیم . این اقتصاد برتر چه در اقتصاد داخلی و چه در اقتصاد خارجی تعیین کننده است . کشورهایی مثل ما که عمده درآمدشان به نفت وابسته است ، بیشتر آسیب پذیرند. مثالی برای شما می زنم : ما در جنگ می بایست روزانه 2میلیون بشکه نفت صادر می کردیم تا هم جنگ و هم کشور را اداره کنیم ؛ با هواپیماهایی که فرانسوی ها با خلبان به عراق اجاره دادند، عراقی ها مرتب جزیره خارک را بمباران می کردند؛ ما در مقطعی ، از صادرات روزانه 2میلیون بشکه نفت به حدود 600هزار بشکه نفت رسیدیم . طبیعتا اقتصاد هم بر اداره کشور و هم بر جنگ ، حتی بر سرنوشت جنگ و پذیرش قطعنامه از سوی حضرت امام (ره ) تاثیرگذار بود. بنابراین ما باید از اقتصاد تک پایه خارج شویم و به سمت اقتصادی برویم که از طریق آن ، از نظر تولیدات کشاورزی و صنعتی علاوه بر تامین احتیاجات داخلی قادر به صادرات بوده و در تجارت بین الملل سهم داشته باشیم . ما باید سهم خودمان را در اقتصاد جهانی معین کنیم والا اقتصاد متکی به نفت در درازمدت نمی تواند برای ما امنیت ملی را به ارمغان بیاورد. مسائل فرهنگی و اجتماعی چقدر در حصول این امنیت ، تاثیرگذار است ؛ ما و همه مسوولان دست اندرکار باید بعد فرهنگی و تهاجم دشمن به باورهای جوانان را جدی بگیریم ؛ چرا که اساس ، خمیرمایه و جوهره کشورهایی که می خواهند استقلال خودشان را حفظ کنند، فرهنگی است . به اعتقاد من ، روحیه ایمان و فرهنگ یک کشور، مانند سیمانی است که آجرهای ساختمان یک نظام را به هم پیوند می دهد. فرهنگ عمومی یک کشور شامل باورهای دینی ، باورهای ملی ، سنتها، زبان و رفتار و اخلاق عمومی مردم یک کشور است . اگر این باورها و اخلاقیات سست شود و اگر وحدت ملی به تفرقه بدل شود ما آسیب پذیر می شویم و به همین دلیل می گویم فرهنگ ، یکی از حلقه های امنیت ملی هر کشور است . کسانی که در جهت تضعیف اخلاق ، فرهنگ و ارزشهای اسلامی و ملی ما حرکت می کنند، در حقیقت در جهت تضعیف امنیت ملی حرکت می کنند. درست است که ما در بعد دفاعی مشکلی نداریم ؛ ولی شاید در ابعاد اقتصادی و فرهنگی ، به تجدیدنظر و تقویت بنیه نیاز داشته باشیم . بالاترین اصلاح در کشور، مقابله با فقر و تبعیض و فساد است . از بین بردن فقر، یکی از ابزارهای اساسی بالابردن قدرت دفاعی ماست . چگونه می شود این را توجیه کرد که در یک استان مرزی با 500هزار نفر جمعیت ، یکصدهزار نفر، یعنی از هر 5نفر یک نفر، تحت پوشش کمیته امداد باشد؛ استان های مرزی با مشکلات فراوان اقتصادی مواجه اند. ما برای حفظ استقلال و تضمین امنیت ملی مان باید برای از بین بردن فقر عمومی کشور، بخصوص در این استان ها تلاش کنیم . سرمایه های ملی ما و نفت که اساس درآمد ملی ماست ، تنها متعلق به شهرهای مرکزی و تهرانی ها نیست ؛ بلکه متعلق به مردم سیستان و بلوچستان ، ایلام و کهگیلویه و بویراحمد هم هست . انتظار مردم از دولت و مجلس فعلی آن است که با برنامه صحیح و توسعه همه جانبه ، حداقل زندگی و معیشت مردم را فراهم کنند. مسوولان باید برای چند میلیون بیکار اشتغال ایجاد کرده و به ازدواج چند میلیون دختر و پسر که به سن ازدواج رسیده اند کمک کنند چراکه این جوانان سرمایه اصلی این کشور و این نظام هستند و بایستی امید به آینده داشته باشند.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها