محمد حسن ملک مدنی شاید هیچ گاه فکر نمی کرد که اینقدر زود تنها شود. او بازرگان ثروتمندی است که با کرباسچی به تهران آمد و در سایه ماند و با رفتن او نیز موقعیت شخصی خود را از دست نداد. اما ملک مدنی ، این روزها خسته و افسرده است . وقتی در پاسخ به سوالها، پاشنه کفشش را به زمین می زند و وسایل مقابلش را روی میز می کوبد و گهگاه فریاد را چاشنی جملات خود می کند، احساس رنجشهای او در فضای اتاق می پیچد.او، مدتی قبل که برای مصاحبه خبری به شبکه دوم سیما آمد، این گونه عصبی و افسرده نبود.
کد خبر: ۱۳۶۹۱
آیا گروه ابراهیم اصغرزاده در شورای شهر، آرامش را از او گرفته اند یا حمایتهای بی رمق مسوولانی که در طبقات فوقانی ساختمان بلندمرتبه وزارت کشور نشسته اند و دعوای نهاد جامعه مدنی شورا را با مدیر منتخب همان شورا، به آرامی می نگرند و گاهی به این اختلافات ، از ته دل می خندند؛ بحث را از نظام شورایی و شورای شهر آغاز می کنیم . به عنوان شهردار منتخب شورای شهر، این سیستم را تا چه اندازه پاسخگوی نیازهای کلانشهری مثل تهران می دانید و به درستی آن اعتقاد دارید؛ این که مردم در اداره محیط زندگی خود نقش داشته باشند یک اصل درست و قابل دفاع است ؛ اما در وضع موجود، نواقصی وجود دارد: یکی قانون شهرداری هاست که متاسفانه با وضعیت موجود سازگاری ندارد. در آن قانون ، صحبت از درشکه ، رختشوی خانه و حمام عمومی و اینگونه چیزهاست و اصلا مسائل جدید در آن انعکاس پیدا نکرده ؛ این قانون مربوط به سال 1334است . مطلب بعدی ، بحث مدیریت شهر است . ما باید روشن کنیم که می خواهیم در شهر مدیر داشته باشیم یا نه . در وضع فعلی ، شوراها در شهرهای بزرگ بشدت ناکارآمدند و بیشتر شورای شهرداری اند، تا شورای شهر. اختیارات آنها در ارتباط با شهرداری است ، نه شهر؛ آنها در ارتباط با پلیس ، انتظامات ، تربیت بدنی ، فرهنگ ، بسط و توسعه اماکن فرهنگی ، حمایت از مصرف کننده و اقتصاد شهر فاقد اختیارند. این که ما شهرداری را وسط بگذاریم و به اسم مشارکت مردم ، آن را به ضد خودش تبدیل کنیم ، ارزیابی مثبتی نیست . اینها باید با همدیگر دیده شود و تکلیف کار را مشخص کرد. ما هم این حرفها را قبول داریم ؛ اما بالاخره این قضایا و مشکلات به شهر آسیب می رساند. اختلافاتی که امروز میان شورا و شهرداری ایجاد شده ، ضررش به شهر و مردم برمی گردد. این سیستم شورا را یا باید قبول کرد و یا نه . نمی شود از یک طرف بگوییم شورا خوب است و از طرف دیگر شاهد تعطیلی شهرداری ها باشیم . تکلیف چیست ؛ حالا که قانون اصلاح نشده ، شوراها را تعطیل کنیم ؛ من از شما می پرسم اگر انتظارات ما درباره اداره شهر، از سوی شورای شهر برآورده نشد، چه کسی باید پاسخگو باشد؛ اگر شورا ناکارآمد شد، چه کسی پاسخگوست ؛ چه کسی مسوول است ؛ چه کسی باید این اشکال را رفع کند؛ در قانون پیش بینی نشده است ؛ یک زمانی شهر و محیط زندگی برای ما اصل است که باید همه مسائل باعث شود این محیط رو به بهبود رود. درست کردن شهرداری و شورای شهر، هدف نیست ؛ بلکه وسیله است تا محیط زندگی بهتر اداره شود. اگر بهتر اداره نشد، باید بازگشت کنیم و اصلاحاتی انجام دهیم . الان وقت آن اصلاحات فرارسیده ؛ به هر حال شهر مشکل دارد؛ مردم شهر باید قضاوت کنند که عملکرد شورا و شهرداری مطلوب بوده است یا نه . وضع شهر تهران رو به بهبود نیست ؛ مشکلات تهران رو به افزایش است . همه این قضایا به گردن شورای شهر است ؛ در مجموع تصمیم گیری در شهر تهران دچار اختلال است . من نه می خواهم وارد قضاوت جزیی شوم و نه می خواهم برداشت شخصی کنم . اگر شهر دچار مشکل شد، چه باید کنیم ؛ ما می خواهیم شهر را درست کنیم یا صرفا می خواهیم شورا را درست کنیم ؛ ما اگر سنگ شهرداری را به سینه می زنیم ، می خواهیم این دستگاه را برای خدمت به مردم تجهیز کنیم . اگر شهرداری نمی تواند خدمت کند، باید آن را منحل کرد. آقای ملک مدنی ! اگر به جای همه این کارها رای گیری می کردیم تا مردم ، خودشان به صورت مستقیم شهردار را انتخاب کنند، بهتر نبود؛ بالاخره باید یک جایی برای شهر تهران تصمیم بگیرند. ما متناسب با بزرگ شدن شهرمان ، وسایل ، امکانات و جایگاه تصمیم گیری مهیا نکرده ایم . این تدبیر، وظیفه کیست ؛ اینها در تعامل با یکدیگر است . دنیا در این زمینه ها تجربه دارد و ما می توانیم از تجربیات آنها استفاده کنیم . البته اگر بخواهیم این کار را نیز ابتر انجام دهیم ، باز هم نمی توانیم شهر را اداره کنیم . نمی شود با ملاحظه کاری تصمیم گیری کرد. نتیجه این می شود که چند مامور که از دولت حقوق می گیرند، زنگ خانه ها را می زنند. اینگونه است که مسائل عمده شهر، مثل آلودگی هوا بر زمین می ماند. چرا نمی توانیم تصمیم بگیریم ؛ آیا از یک تشکیلات موقت می توان انتظار اخذ تصمیمات درازمدت و عقلایی داشت ؛ این که شدنی نیست . ما اول باید شهر و خطوط اصلی آن را تعیین کنیم ؛ باید بگوییم از شهر چه انتظاری داریم ؛ ببینیم می خواهیم هزینه های شهر را واقعی بگیریم یا غیرواقعی ؛ مردم باید هزینه ها را بدهند یا دولت می خواهد کمک کند؛ امکانات این شهر در دست مدیریت شهر است و یا این که پراکنده است ؛ در وضعیت فعلی ، همه انتظار دارند از این شهر بهره برداری بکنند تا به مقاصد خودشان برسند. می گویند بگذارید ما در این شهر شریک شویم تا منفعت مالی کسب کنیم ؛ اینها شدنی نیست و برای شهر معضل ایجاد می کند. از این کلیات بگذریم و بپردازیم به مسائل اخیر شهرداری . نحوه انتخاب شما به عنوان شهردار تهران چه بود و چه رایزنی هایی پیش از انتخاب شما به عنوان شهردار صورت گرفت ؛ من نامزد پذیرفتن این مسوولیت نبودم . اعضای محترم شورای شهر در تماسهایی که با من داشتند، ضمن رعایت احترام ، پاسخ منفی شنیدند. آقایان حجاریان و عطریانفر به نمایندگی از اعضای شورای شهر به منزل من آمدند و از من دعوت کردند؛ اما من خواهش کردم مرا انتخاب نکنند. من تاکید کردم که اگر یک نفر مخالف باشد، من نمی آیم . در اولین جلسه با اعضای شورای شهر، خواهش کردم مرا انتخاب نکنند. به هر حال فکر می کنم که طرفین عقل و شعور داشتند و انتخاب کردند. میثاق و پیمان ما، خدمت به مردم و موضوعمان هم شهر تهران است . من هیچ گاه نه ابراز تمایل کردم و نه نامزد بودم ؛ اما این مسوولیت را پذیرفته ام . متاسفانه در مخالفت های اعضا، حرف مدون ، مکتوب و کارشناسی ای ندیدم ؛ تماما برخوردهای انتقادی است . فکر می کنید چرا؛ مگر اهداف حزبی ، شخصی و یا چیزهای دیگری پشت قضیه است ؛ آسیب شناسی شورا، کاری تخصصی است و متخصصان باید قضیه را بررسی کنند تا ببینند عیب و ایراد از کجاست . تا ما خواسته هایمان را از یک دستگاه مشخص نکنیم ، نمی توانیم عملکرد آن را بررسی کنیم . چیزی که من می توانم بگویم ، این است که در مقوله هایی که دوستان اظهار مخالفت می کنند، هیچ چیز کارشناسی و مکتوب ، درست یا غلط، وجود ندارد و دیدگاهشان به طور روشن بیان نمی شود. مثلا درباره تراکم و قیمت مسکن ، تنها به وضع موجود اعتراض می کنند و نمی گویند که چه کار کنیم ؛ خب ما هم خودمان معترضیم . این طور که کار، عملی نمی شود. با هو و جنجال که نمی شود نتیجه گرفت . شهر را که نمی توان این گونه درست کرد. از یک جمع موقتی که تخصص لازم را نداشته باشند، نمی توان انتظار داشت دیدگاه های کلان و چشم انداز آینده شهر را مشخص کنند. از من تنها هم نمی توان انتظار داشت چنین کاری بکنم . شهر تهران یک سند می خواهد که امروز فاقد آن است ؛ اصلا نمی دانیم این شهر سیاسی است ، اقتصادی است ، فرهنگی است و یا توریستی یا نظامی . خودمان نمی دانیم این شهر باید خلوت شود و یا شلوغ و متراکم تر. تا زمانی که روشن نشود چه کسانی از پرداخت حسب السهم خود در تهران معاف هستند، نمی توان کاری کرد. تصمیم گیری های امروز ما عملا با مشکل روبه روست و تنگناهایمان روز به روز در بخشهای گوناگون ، حادتر می شود. شما گفته اید اعضای شورا برای دعوت از شما، چک سفیدامضا وفرش قرمزبرای زیرپایتان وعده دادند؛درباره این تعبیری که مطرح کرده اید، بیشتر توضیح دهید. من با آقای عطریانفر درباره اختیارات تام صحبت کردم و خود آقای رئیس شورای شهرقول اختیارات تام را از سوی شورای شهر به من داد . بقیه اعضا هم از این قول آقای مهندس عطریانفر اطلاع داشتند؛ بله ، در جریان بودند. خودشان همه چیز را می دانند ؛ از خود آقای عطریانفر بپرسید. مسائل روشن بود. اصلا بنا هم بر همین است . اگر می خواهید کسی بدون اختیارات بیاید، خب از خودتان باشد. من که نیامدم وارد این دعواها شوم . من دلم می خواهد شهرداری بشدت کار کند و این شهرداری هم می تواند؛ ولی بعضی ها نمی گذارند. شهرداری می تواند خدمت کند و تاثیرگذار باشد؛ اما بر سر منفعت این شهر دعواست ، بر سر خدمت به مردم دعوا نیست ؛ دعوا بر سرمنفعت گروهی و شخصی است . اگر منافع این شهر را در نظر بگیریم ، می شود کار کرد. آقای شهردار! تصمیم شما مبنی بر توقف یکباره فروش تراکم ، جنجال و حرف و حدیث های بسیاری میان اعضای شورا ایجاد کرد. اصلا نمی خواهم وارد این بحث شویم که باید درباره تراکم چه کرد؛ سوال من این است که آیا قبول دارید عده ای با سوئاستفاده از رانت اطلاعات خود، دست به اقداماتی زدند و پولهای هنگفتی به جیب آنها سرازیر شد - کاری ندارم که این عده دوست شما بودند، دوست اعضای شورا بودند و یا دوست هرکس دیگری - آیا چنین اتفاقی افتاده است یا نه ؛ شما سوالتان را به گونه ای مطرح کردید که من نمی توانم یک بعدی جواب بدهم . وقتی شما شرایط ویژه ای را قرار می دهید؛ هیچ محدودیتی برای استفاده از آن وجود ندارد و این شرایط با یارانه هم هست ، شهر را نیز دارید ارزان می فروشید؛ تمام کسانی که مختصری عقل و شعور اقتصادی داشته باشند، متوجهند که این خرید تراکم برای آنها صرفه اقتصادی دارد. بحث توقف فروش تراکم موضوعی نبوده که من شروع بکنم ، مدتها این بحث را مطرح می کردند؛ از محورهای اصلی منشور شهر تهران ، توقف فروش تراکم است . بپرسید چرا الان آن را مخفی می کنند؛ تجارت و سود بردن ، هوشیاری استفاده از ظرفیت ها را می طلبد. هر بازرگان و اقتصاددانی اگر اصول استفاده از فرصت ، شرایط، موقعیت و بازار را در نظر نگیرد، شکست می خورد. خب ، تراکم هم برای آنها سود داشته و آنها وارد این عرصه شده اند. با این وضع ، وقتی اجازه می دهید شریک شهر شوند، قطعا استقبال می کنند و تراکم را می خرند. چه علتی باعث شد که حدود 2سال پیش قیمت فروش تراکم در شمال شهر، کمتر از نصف شود؛ چرا نمی پرسید چرا این اتفاق افتاد؛ قیمت تراکم را تازه در مناطق پایین شهر هم بالا بردند؛ نتیجه این شد که مناطق پایین رها شد و در مناطق شمال ، ازدحام به وجود آمد. سیر خرید تراکم بیانگر این است که عده ای به طور طبیعی تلاش می کردند از این فرصت استفاده کنند. این مساله مربوط به یک ماه ، 2ماه و یا 3ماه پیش نبود؛ سیر خرید تراکم در 4سال گذشته بشدت صعودی بوده است . حالا مگر می شود گفت اگر فردی 3سال پیش هم تراکم خریده ، از چیزی خبر داشته است ؛ جریان تراکم که 6ماه و 20روز و یک ماه نبوده است ، این مسائل مربوط به 10سال گذشته است . تا مقوله تراکم شناخته نشود، نمی توان درباره آن قضاوت کرد. مگر می شود تراکم را خرید و رو نکرد. تراکم در مدیریت من و قبلی ها روی پلاک مشخص می شود. حالا فرض کنیم افرادی هم از این فرصت استفاده کردند و قبلا تراکم خریداری کرده اند، مشخص است که چه کسی و در کجا خریده است . این حق طبیعی آنها بوده که از یک امکان قانونی استفاده کنند. ما منکر حق طبیعی آنها که نیستیم ؛ حرف اینجاست که می گویند این عده افراد خاصی بوده و به بعضی ها وصل بوده اند. خیر، وقتی می خواهند به حقیقتی ضربه بزنند، تلاش می کنند آن راشخصی کنند. تراکم چیزی نیست که آن را بخرند، در جیبشان بگذارند و 10سال بعد روکنند. تمام این پلاکها، سوابق و مشخصات در کامپیوتر ثبت شده است و سند و مدرک آنها موجود است . کدامیک از دوستان و همکاران شما - چه در شورای شهر و چه در شهرداری - از تصمیم توقف فروش تراکم با خبر بودند؛ هر کدام از مناطق 21گانه ما، یک کشور است . این طور که نمی توان تصمیمات آن را متزلزل کرد و به مردم تهران ظلم کرد. خود اعضای شورای شهر از این اقدام خبر داشتند و همراه من بودند. همه آنها؛ تمام آنها نه ؛ اکثریت آنها. اعضای شورا، مدافع و پشتیبان تصمیم من بودند. پس چرا الان حرفشان عوض شده است ؛ همه آنها زیر حرفشان نزده اند. اکثریت شورا و شهرداران مناطق از این قضیه مطلع بوده اند. اصلا این تصمیم جمعی بوده و فردی و شخصی نبوده است . سند این حرف شما کجاست ؛ آیا جایی هم مدون شده و صورتجلسه ای وجود دارد؛ مصوب یعنی چه ؛ مثلا وقتی یک حساب خالی شد، می گویید سند و دستور خالی شدن آن کجاست ؛ محور تراکم ، جمعیت است . سقف جمعیت برای هر منطقه تعریف شده است و خیلی پیش از این ها می بایست فروش تراکم را متوقف می کردند، کسی نبود تصمیم بگیرد. امروز فروش تراکم در 14منطقه شهر تهران به روال گذشته ادامه دارد؛ من از این معترضان می خواهم دیدگاه هایشان را بگویند. مواضعشان را روشن کنند؛ از آنها می پرسم که چرا قیمت فروش تراکم را در شمال شهر نصف کردند؛ چرا توضیح نمی دهند؛ حرف ما که روشن است ؛تراکم یعنی کم شدن پارک ، کم شدن خیابان ، کم شدن اماکن ورزشی ، تراکم یعنی سر سفره شهر نشستن . بعضی ها ادعا می کنند که با وجود تمام این حرفها، باز هم در این مدت تراکم را - البته با روشها و حرف و حدیث های خاصی - در همان مناطقی که ممنوع شده ، فروخته اید؛ احتمال این که در شهری بزرگ مثل تهران ، اشکال و ایراد وجود داشته باشد، فراوان است . به هر حال مرجعی وجود دارد که رسیدگی کند. این آقایان بیایند رسما و کتبا بگویند تا هیات تحقیق و تفحص مجلس به آن رسیدگی کند. یعنی احتمال آن را منتفی نمی دانید؛ نخیر، احتمال هر چیزی وجود دارد. ما که نباید بترسیم ؛ ما باید برای شهر تصمیم بگیریم . ما تصمیم گرفته ایم فروش تراکم را منطقی و عقلایی کنیم و در این کار هم مصمم هستیم و منافع عامه مردم را در نظر گرفته ایم . معلوم است عده ای ضررهای هنگفتی کرده اند. آنها می خواهند بدون پرداخت سهم الشرکت ، در شهر سهیم شوند. خب ، گله مند می شوند، هو و جنجال می کنند، جوسازی می کنند و مشکل به وجود می آورند. اصلا خود شماها باید مدعی شوید که ما چرا تراکم را غیرمنطقی فروخته ایم ؛ من نمی دانم شما چرا مدعی نیستید؛ با وجود به اظهارات شما، گویا در سرفصلی از بودجه امسال شهرداری که 700میلیارد تومان منظور شده ، 550میلیارد تومان نیز به عنوان فروش شهر و تراکم در نظر گرفته شده است . من به جزییات بودجه نمی پردازم . نگاه ما به بودجه ، نگاه کاری و برنامه ای است . اگر از شهرداری توقع کار بیشتری داریم ، باید بودجه اش را نیز افزایش دهیم ؛ اما اگر می خواهیم به جمع آوری زباله ها بسنده کنیم ، که هیچ ؛ می توان به حداقل کفایت کرد. با این اعداد و ارقام نمی توان در تهران کار جدی کرد. وضع درآمد شهرداری بشدت ناپایدار است . آنها که برای شهر عارضه ایجاد می کنند، عوارض واقعی خود را نمی پردازند و حقوق مردم لطمه می بیند. عده ای می خواهند بدون این که در شهر ملک داشته باشند، در شهر شریک شوند و با هو و جنجال نیز حقوق خود را نپردازند. اگر مردم شهر حرفی ندارند، خب بسم الله ؛ نباید مغلطه کرد؛ بلکه باید مردم را به طور شفاف از مسائل آگاه کنیم . در ضمن اگر از فروش تراکم عایدی به دست می آوریم ، نباید آن را صرف هزینه های جاری کنیم ؛ باید با آن اعتبار، شهر را خرید. آقای ملک مدنی ! یکی از اعتراضاتی که برخی اعضای شورای شهر به شما و شهرداری دارند، انجام معاملات بالای 100میلیون تومان ، بدون نظر شورای شهر است . آیا قبول دارید که چنین اقداماتی را با وجود قوانین موجود، انجام داده اید؛ اینجا باید تعریف کرد که این فقط مربوط به شهرداری است یا مربوط به کل سازمان های شهرداری . اگر از آقایان به طور شفاف بپرسید، خواهند گفت که اختیار شهردار تهران باید از اختیارات مدیرعامل شهروند و شرکت واحد هم کمتر باشد. سوال کنید؛ اگر نگفتند. لااقل اجازه دهید شهردار تهران به اندازه موسسات وابسته خودش ، اختیار تصمیم گیری داشته باشد. مغلطه نکنید. از شما خواهش می کنم از اینها بپرسید، اختیارات مالی شهردار تهران بیشتر است یا مدیرعامل محترم بهشت زهرا(س )، این چه جور مطرح کردن مسائل با مردم است ؛ این سر مردم کلاه گذاشتن است . این چه هو و جنجالی است ؛ یعنی شما مدعی هستید که اختیار شهردار تهران ، از موسسات زیر دستش کمتر باشد؛ خود شما این حرف را قبول دارید؛ بر فرض که بپذیریم ؛ ولی اگر شما قانون را رعایت نکنید و فردا قوه قضاییه ، سازمان بازرسی یا هر جای دیگر سراغتان بیایند، فکر می کنید قبول کنند که شما به دلیل اعتقاد به یک اصل به گفته خودتان درست ، خلاف قانون عمل کنید؛ یعنی آنها هم این جواب شما را قبول می کنند؛ من به هیچ وجه خلاف قانون عمل نکرده ام . مگر خودتان نمی گویید شورای شهر، بودجه امسال شهرداری را تصویب نکرده و تنخواه شما نیز تمام شده است ؛ حالا شما چگونه هزینه می کنید؛ خب ، چه کار کنم ؛ به چه کسی بگویم ؛ مگر می شود شهر را تعطیل کرد؛ قانون چه می شود؛ ما احساس مسوولیت می کنیم . ما نمی خواهیم شهر تهران را به هم بریزیم ؛ اما عده ای می خواهند شهر تهران را به هم بریزند. هزینه نکردن و کار انجام ندادن که به نفع مردم تهران نیست ؛ یعنی من به این دلیل که چند نفر با هم دعوا دارند، شهر را تعطیل کنم ؛ این حرفها مایه تاسف است . شما بعدا برای این کارها جواب خواهید داشت ؛ اگر بخواهیم به خودمان فکر کنیم ، باید همه چیز را تعطیل کنیم . باید برای یک دستمال ، قیصریه ای را به آتش کشید. من به این آقایان توصیه می کنم از منافع شخصی شان دست بردارند و به داد این شهر برسند. مردم ، خدمتگزاران واقعی خود را می شناسند و خوب می فهمند چه کسی برای آنها کار می کند. یکی دیگر از انتقاداتی که علیه شما مطرح می کنند، این است که می گویند شما در پروژه های عمرانی ، منابع مالی و بودجه شهرداری را تلف می کنید؛ آیا منتقدان شما تا به حال نمونه هایی از این دست در اختیار شما قرارداده اند یا فقط کلی گویی است ؛ یک بار هم گفتم ، یک منطقه شهرداری تهران از بعضی کشورها هم بزرگتر است ؛ نمی شود دیمی و بدون بضاعت و کارشناسی درباره آن اظهارنظر کرد. ما زمانی به عنوان منتقد ایراد می گیریم ؛ اما زمانی باید به عنوان یک مرجع ، تصمیم بگیریم ؛ تصمیم گیرنده که نمی تواند منتقد باشد. چرا این آقایان ، اینها را با هم قاطی می کنند. خب ، تصمیم بگیرید؛ کار را درست بکنید. تصمیم بگیرید بگویید نه ! در فضای هو و جنجال که هیچ کدام از اینها درست نمی شود. معلوم است که آن موقع ما فقط به یک معترض اجتماعی تبدیل می شویم ؛ به یک منتقد پرخاشگر. ما از تصمیم گیرنده انتظار تصمیم داریم و نه توقع انتقاد. در این شهر اشکالات فراوانی وجود دارد؛ اما باید به آنها رسید. باید مشکلات را حل کرد. باید به سخن نخبگان ، خبرگان و کارشناسان گوش کرد. همه چیز را که نمی توان بازیچه اهداف شخصی کرد. آقای ملک مدنی ! همه این اهداف ، شخصی و سیاسی است یا مسائل مالی هم در آن دخیل است ؛ قطعا دخیل است . مدیرعامل سازمان پارکها به من گزارش کرده که آقایان 50درصد رای های مربوط به پرونده باغها را شکسته اند و گفته اند که غیرباغ است . خب ، مردم اینها را از چشم شهرداری می بینند، با آن که شهرداری هیچ دخالتی در این قضیه ندارد. جزییات این خبر را از مدیرعامل ما بگیرید و بررسی کنید که این آقایان چگونه 50درصد رای های پرونده باغها را شکسته اند.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها