سالمندی یک فرآیند زیستی است که تمام موجودات زنده از جمله انسان را دربرمی گیرد گذشت عمر را نمی توان متوقف کرد ولی می توان با به کارگیری روشها و مراقبت های مناسب از اختلالات و معلولیت های سالمندی پیشگیری کرد
کد خبر: ۱۰۵۷۸
و یا آن را به تعویق انداخت ضعف جسمانی ، بر روان و اندیشه سالمند تاثیر می گذارد و او را دچار مخاطرات زیادی می کند مخاطراتی که بسیاری از آنها را وامی دارد تا بر جوانی و ایام رفته ، حسرتی تلخ ببرند هنگامی که بحث خشونت در خانواده به میان می آید، زنان و کودکان به عنوان قربانیان اصلی خشونت مطرح می شوند؛ اما کمتر از سالمندان یاد می کنند. اگرچه همسرآزاری و کودک آزاری در مقایسه با پدیده سالمندآزاری از فراوانی بیشتری برخوردار است ؛ اما این امر، دلیل نفی سالمندآزاری نیست . از آنجا که ساختار سن جمعیت در حال حاضر متفاوت از گذشته است و تعداد افراد سالمند نسبت به کل جمعیت به طور مداوم در تمام کشورها روبه افزایش است ، ضرورت دارد که توجه به سالمند و مسائل سالمندی بیش از گذشته در اولویت و اهمیت قرار گیرد بررسی اعمال خشونت نسبت به سالمندانی که در خانه زندگی می کنند، موضوعی است که از دهه هشتاد میلادی مطرح است . انجمن پزشکی امریکا تخمین می زند که در این کشور با یک میلیون و هشتصد هزار نفر از افراد مسن بدرفتاری می شود بررسی های خشونت نسبت به کهنسالان هنوز در مراحل اولیه است امروزه محققان علاوه بر خشونت های جسمانی و تنبیه بدنی ، به انواع دیگر خشونت مانند خشونت روانی شامل تحقیر، دشنام ، سرزنش ، خشونت اقتصادی و فقر، خشونت اجتماعی نظیر انزوای اجتماعی و ممانعت از برقراری روابط اجتماعی و خشونت جنسی اشاره می کنند.بیشترین خشونت هایی که درباره سالمندان عمومیت دارد، خشونت روانی است خشونت روانی شامل بی احترامی لفظی مداوم ، اذیت و آزار، تهدید، محرومیت فیزیکی ، مالی و منابع شخصی است تهدیدهای مداوم مانند دوست نداشتن سالمند، مورد پسند نبودن ، دشنام ، تمسخر و استهزای سالمند در جمع ، ممنوعیت برقراری ارتباط با دیگران ، بی توجهی نسبت به نیازهای جسمانی ، اجتماعی و روانی ، موجب بروز احساساتی چون بی میلی به زندگی ، سرزنش خود نداشتن اعتماد به نفس و نگرش مثبت ، احساس یاس ، ناامیدی و درماندگی ، ترس از مردم ، اضطراب ، احساس گناه ، احساس حقارت و در نهایت کناره گیری سالمند می شود. در مواردی هم که خشونت بین دیگر اعضای خانواده رخ می دهد، فضای رعب و وحشت حاکم بر خانه و مشاهده خشونت از سوی سالمندان ، می تواند تجربه ای از خشونت در خانه تلقی شود. برخی از سالمندان برای رهایی از خشونت، خودکشی را به عنوان آخرین راه حل انتخاب می کنند افزایش سن کارکرد دستگاه های مختلف بدن را دچار اختلال می کند و این دگرگونی ، موجب عزلت و گوشه نشینی در سالمندان می شود زیرا به خاطر ضعف جسمانی نسبت به دیگران احساس ناامنی می کنند و دوری گزیدن را بر حضور در اجتماع ترجیح می دهند همچنین تغییرات روانی مانند کاهش حافظه ، هوش و ضعف گیرنده تمایل سالمندان را به حفظ خاطرات گذشته بیشتر می کند و از آن یک مکانیسم دفاعی می سازد این مکانیسم ، سالمند را از روزگار بحرانی دوران سالخوردگی به دنیای مطلوب گذشته می کشاند و تمایل به محافظه کاری را در آنها افزایش می دهد. انسان ها با پدیده سالمندی ، برخوردهای مختلفی دارند؛ به طوری که برخی از افراد با آرامش خاطر وضعیت را قبول می کنند برخی دیگر، از برخورد با واقعیت های سالمندی گریزانند و به گونه ای غیر واقع بینانه سعی می کنند خود را از آن دور کنند برخی دیگر نیز پرخاشگرانه و با احساسی از نفرت با آن مواجه می شوند جدی ترین خطری که هر فرد سالمند را تهدید می کند، در انزوا قرار گرفتن او به وسیله اطرافیان است براساس آمارهای موجود، تقریبا24 تا28 درصد افرادی که بالای شصت وپنج سال دارند، در تنهایی به سر می برند در این حالت شخص امکان ایجاد ارتباط صمیمی و نزدیک با دیگران را از دست می دهد تنهایی بتدریج فرد سالخورده را دچار مشکلات روانی می کند سالمندانی که در خانواده و در محیطی سرشار از محبت ، صمیمیت ، قدرشناسی و احترام زندگی می کنند، سلامت روانی بهتری دارند.سالمندان و ازکارافتادگان ، به نیروی کار جامعه و خانواده متعلقند اگر بپذیریم که نیروی کار، از حرمت والای اجتماعی برخوردار است و نهایی ترین عامل تولید ارزش مادی و فرهنگی به شمار می آید، ضرورت دارد بخشی از نیروی کار که به هر دلیل نمی تواند کار کند، از سوی نهادهای حمایتی و شاغلان، تامین مالی شود.آمارها نشان می دهد که جمعیت سالمند کشور، وضعیت اقتصادی مطلوبی ندارد. در سال 65 به ازای 11 نفر پرداخت کننده حق بیمه اجتماعی ، یک نفر مستمری بگیر، وجود داشت و در سال 75 این نسبت به 8 به یک رسید در کشور ما، امید به زندگی در حال افزایش است و هم اکنون ایران دارای سهم بالایی از نسل جوان است این ترکیب سنی باعث می شود در آینده ، نسبت بازنشستگان و کهنسالان در جامعه ، به جمعیت فعال ، افزایش یابد بنابراین لازم است از هم اکنون ، حمایت های برنامه ریزی شده از سالمندان بر پایه نیازها، حقوق ، آسیبها و خطراتی که با آن مواجه میشوند، تدوین شود.موسیقی درمانی بیش از هر تکنیک درمانی دیگر، با زندگی روزمره مردم آمیخته و با نیاز و احساس آنها عجین شده است علت گرایش و علاقه مردم به موسیقی ، فطرت و طبیعت آدمی است که مجذوب موسیقی است ؛ ذات محرک و موزون موسیقی با فطرت وحدت طلب آدمی پیوندی ناگسستنی دارد مهمترین نقش موسیقی به عنوان درمان ، کمک به بهبود بیماران روانی ، عقب ماندگی ذهنی ، تقویت مهارت های معلولان و پس از آن در بیمارستان های مختلف برای سالمندان است برای سالمندانی که دنیای ذهنی پراکنده ای دارند، نظم موسیقی ، تجربه سازمان یافته مطلوبی است که می تواند آنها را از آشفتگی احساس دور کند تا توانایی پیش بینی کردن فعالیت و ارتباط با موسیقی را به دست آورند. پیش از آن که هر فردی بتواند در اجتماع رابطه مناسب و موفقیت آمیزی داشته باشد، باید ابتدا در خود احساس راحتی کند موسیقی می تواند ابزار خودبیانی را فراهم کند و احساس خود ارزشمندی را تقویت نماید موسیقی ، مراجعه سالمندان به مراکز درمانی را کم می کند و مصرف دارو را به حداقل می رساند.موسیقی سبب می شود آستانه تحمل درد بالا رود و تپش قلب ، اضطراب و افسردگی کم شود بسیاری از سالمندان در زمینه تقویت کارکرد جسمی ، به تقویت حرکتی در مفاصل مختلف افزایش توان و تحمل بدن ، تقویت و قدرت عضلات بعد از شکستگی یا بیماری نیاز دارند با موسیقی می توان راههای سرگرم کننده و لذت بخش برای رسیدن به این گونه اهداف تقویتی را یافت.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها