قلب محزون او برای زندگی و همه ارزشهای انسانی فریاد می کشد. او می خواهد به دنبال دل گمشده خویش تا کوی دوست به جستجو پردازد چگونه توصیف کنم موجودی را که به من آموخت انسان تا کجا می تواند فرا رود بزرگ باشد و بزرگ شود
کد خبر: ۵۸۶۷
و او که همه ابرهای عالم ، شب و روز در دلش می گریستند و او که وارستگی روح شاگردانش را در فرسودگی جسم خود می جست برای ایثار همه آنچه که داشت ، رنج برد و درهای آسمان پهناور اندیشه و مفاهیم زندگی را به رویم گشود و با همه زبان جانش ، فهمیدن ، درک کردن ، دیدن عمیق دیدن دوست داشتن ، لطیف بودن ، عفت روح ، آزادی ، شرف پاکدامنی ، استواری ایمان و هنر انسان بودن را به من نشان داد.از طلوع تاریخ تا کنون چه بسیار انسانهایی که با نثار شورانگیزترین تپشهای قلب و روحشان که مجموعه حیات معنوی آنها بوده است به همنوع خود، به این گمگشته ناآشنایی به طریقی چیزی آموخته اند، لیکن در میان این عده که تعالی روح مردم و ترقی فرهنگ و تمدنشان حاصل فرسودگی روح و جسم آنها بوده است ، معلم مقامی بس رفیع دارد؛ چرا که هیچ جامعه ای بدون او قادر به دستیابی به هیچیک از نهادهای فرهنگی ، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی نبوده است.دریغ است که قدر و منزلت کسی را که برای اولین بار، همفکر کردن را به ما آموخت و هم فن انسان بودن را، ندانیم و نشناسیم من او را مخاطب می کنم و می گویم:تو ای آموزگار بزرگ درسهای شگفت من ای راهب تنها در انبوه دنیا پرستان و ای عارف حق در جمع ریاکاران و بی مایگان من وارث توام در این شهر و کوله بار اندیشه هایم را که به من امانت سپرده ای به شاگردانم نثار می کنم
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها