جزئیات انتقام خونین درنیمه شب

با عملیات روانی از سوی ماموران آگاهی ویژه قتل ،2 جوان متهم به قتل روزگذشته در روستای چمخاله از توابع رودسر دستگیر شدند

کد خبر: ۴۹۵۱

در آخرین روز از دیماه ، هنگامی که عقربه های ساعت ،2 بامداد را نشان می داد، پیرمردی که تاب و توان حرکت نداشت ، با مراجعه به پایگاه بسیج در حوالی میدان پاستور، اعلام کرد که دقایقی پیش فرزند او به نام فرخ با همدستی یکی از دوستانش که او را امید معرفی می کرد، همسر و فرزند دیگرش را به قتل رسانده و سپس با سرقت خودروی او از منزل متواری شده اند.با گزارش این واقعه به قاضی شعبه 1601 جنایی تهران و ماموران کلانتری فرجام ، دقایقی بعد با حضور در محل جنایت مشخص شد، عاملان این جنایت ابتدا گلبهار را غافلگیر کرده و آن گاه فرزند او را به قتل رسانده اند.در پی این واقعه ، پرونده برای رسیدگی به شعبه 10 آگاهی تهران ارسال شد و تحقیقات معلوم کرد، جوان متهم به قتل به دلیل کینه و نفرتی که از نامادری خود و فرزندش امید داشته است ، پس از روبه رو شدن با مشکلات مالی ، در چند سال گذشته به دنبال فرصتی بوده است تا از نامادری خود انتقام بگیرد. زمانی که فرخ 3 ساله بوده ، پدر او از مادرش جدا شده و چند سال بعد با گلبهار ازدواج کرده است که حاصل این ازدواج ، یک فرزند پسر به نام امید بود و چون پدر فرخ یک قاضی بازنشسته است و به ظاهر املاک فراوانی دارد، فرخ پس از مشاهده برخی تبعیض ها از سوی پدرش ، تصمیم به انتقام می گیرد و در نتیجه وی درسال 73 با تهیه یک قبضه سلاح کمری ، نامادری و برادر ناتنی خود را به زیرزمین محل مسکونی کشانده و هنگامی که به سوی آنها شلیک می کند، گلوله در اسلحه گیر می کند که با فریادهای آنها ، اهالی به کمک می شتابند و متهم هنگام فرار از سوی نیروهای پایگاه بسیج دستگیر و پس از محاکمه ، به 3 سال زندان محکوم میشود.با جمع آوری اطلاعات لازم درباره فرخ و همدستش که پس از جنایت متواری شده اند و با به دست آمدن تلفن متهم فراری ، سرهنگ شفیقی با بهره گیری از راهکارهای روانی از فرخ و همدستش خواست تا خود را تسلیم کنند؛ اما فرخ اعلام کرد که چند ساعت دیگر از مرز خارج خواهد شد و چون زندگی خود را در معرض متلاشی شدن می دیده است ، دست به این جنایت زده است . در ادامه این تماسهای تلفنی و شیوه های روانی ، ماموران متوجه شدند متهم در رودسر است ؛ لذا با عزیمت به محل ، مناطقی را که احتمال می رفت فرخ در آنجا مخفی شده باشد، به محاصره خود درآوردند. زمانی که متهم متوجه شد ماموران در یک قدمی دستگیری او هستند، خود را تسلیم ماموران دایره 10 آگاهی تهران کرد و با ارائه نشانی به ماموران ، مخفیگاه همدست او نیز شناسایی و معلوم شد، او، رضا ع نام دارد که پیش از این به امید معروف بوده است.روز گذشته )جمعه ( متهم به خبرنگار ما گفت : لیسانس فیزیک هسته ای دارم . پس از جدایی پدر و مادرم ، با انواع تحقیرها از جانب نامادری مواجه شدم ، تا این که 5 ماه پیش ازدواج کردم و چون مشکل مالی داشتم ، تصمیم گرفتم از پدرم کمک بگیرم ؛ این بود که به همراه یکی از دوستانم به نام رضا راهی تهران شدم . درون خودرو آنقدر منتظر ماندیم تا نامادری ام از منزل خارج شد و ما وارد خانه شدیم . مشکلات خود را به پدرم گفتم و زمانی که در حال صحبت کردن بودیم ، نامادری ام وارد خانه شد و با مشاهده من بنای فریاد را گذاشت و با چاقویی که در زیر چادر خود پنهان کرده بود، به سویم حمله ور شد. من هم گردنش را گرفتم و آنقدر فشار دادم تا او کشته شد. در این مدت پدرم خونسرد بود و در اتاق خود دراز کشیده بود. با مرگ گلبهار مقادیری طلا و اسناد را از خانه جمع کردیم ، ولی هنگام خارج شدن به یکباره امید )برادر ناتنی ( وارد خانه شد و من او را هم خفه کردم و سپس با خودروی دوو متعلق به پدرم از محل متواری شدیم.قاضی کوه کمره ای روز گذشته پس از ثبت اعترافات هر دو متهم ، آنان را با صدور قرار بازداشت موقت در اختیار ماموران دایره 10 آگاهی قرار داد تا پس از تکمیل تحقیقات ، هر دو متهم به پای میز محاکمه فراخوانده شوند.قاضی دادگاه در گفتگو با خبرنگار ما، از سرهنگ شفیقی ، سرگردشیرین پور، سروان افشار احسانی و کارآگاه اکبرزاده به دلیل تلاش مضاعف برای کشف این جنایت در کمترین زمان ممکن ، قدردانی کرد.