در چند ماه گذشته فضای اقتصاد ایران آمیخته با ادبیات مربوط به تک نرخی شدن ارز در سال آینده بوده است
کد خبر: ۳۸۴۴
عده ای با تاکید بر ضرورت این مهم ، چنین مطرح می کنند که با یک نرخی شدن ارز، دیگر اثری از رانت خواری نخواهد بود؛ عده ای دیگر هم ضمن تاکید بر مزایای تک نرخی شدن ارز، بر نحوه اجرایی شدن آن با عنایت به واقعیات اقتصاد ایران و تجربه های گذشته ، تامل ویژه داشته ، مسوولان اقتصادی را از هر نوع اقدام شتابزده در این خصوص بر حذر می دارند. هم موافقان اقدام عاجل و هم عده ای از طرفداران اقدام تدریجی و سنجیده ، در مثالهای خود نرخ ارز را که اقتصاد باید در تک نرخی شدن به سمت آن هدایت شود، همین نرخ موسوم به واریز نامه ای ذکر می کنند. دولت هم در محاسبات خود و در پیش بینی های مربوط به بودجه سال هشتادویک نرخ دلار را در مقابل ریال ، حول و حوش ارز واریز نامه ای فعلی تعیین کرده است و با اتخاذ یک شیوه حسابداری سعی دارد در سال آینده به آرزوی دیرین خویش در یک نرخی کردن ارز جامه عمل بپوشاند. نکته دیگری که در حاشیه یک نرخی شدن خودنمایی می کند، آن است که با مطرح کردن وجود یارانه برای حاملهای انرژی ، این گونه استدلال می شود که قیمت هر لیتر بنزین به قیمت خلیج فارس حدود20 سنت است و بنابراین با نرخ ارز واریزنامه ای ، این میزان برابر لیتری 160 تومان برای بنزین می شود و لذا اکنون که بنزین لیتری 45 تومان عرضه می شود، پس دارای یارانه است: در خصوص سایر موارد و مقولات هم با همین نرخ ارز بحث و استنتاج صورت میگیرد.اما نکته ای که معمولا مغفول می افتد، آن است که ارزش واریزنامه ای هر دلار که حدود800 تومان در سازکار فعالیت های تجاری و بازرگانی و گاه اقتصادی است ، کجا تعیین شده و یا از کجا آمده است؛بدیهی است نمی توان گفت این نرخ ، نرخ تعادلی بازار رقابتی است ؛ زیرا بازار ارز از حیث عرضه ، یک بازار انحصاری و در دست دولت است و همگان می دانند که در بازارهای انحصاری و یا شبه انحصاری می توان در قیمت تاثیر گذاشت ؛ لذا قیمت ارز که در اقتصاد مطرح و بر سر زبانها افتاده است ، قیمت تعادلی یا بازاری آن نیست . همین نکته کافی است تا به این معنی برسیم که نرخ فعلی ، هر چه باشد"واقعی نیست بر این اساس ، سوال دیگری مطرح می شود که آیا می توان رژیم تک نرخی ارز را در اقتصاد اجرا کرد؛ اما نرخ را بر پایه یک نرخ غیر واقعی و مصنوعی گذاشت ؛ بدیهی است پاسخ به چنین پرسشی منفی نیست ؛ یعنی می توان گفت : بله اگر اهداف مشخص شده در جهت راه اندازی اقتصاد ایجاب کند، برای مدتی نرخ ارز را در میزان معینی که در رسیدن به اهداف ما را کمک می کند، تثبیت می کنیم و یا به وضعیتی در می آوریم که کمترین نوسان را داشته باشد. اما همواره به یاد داشته باشیم که این نرخ غیر واقعی و "مصنوعی " یک نرخ مبتنی بر سیاستگذاری اقتصادی است اکنون نوبت طرح پرسش دیگر می رسد: با نرخ حدود واریزنامه ای برای هر دلار، اقتصاد ایران کدام اهداف را تعقیب می کند؛ آیا با این نرخ ، به نفع تولیدکنندگان هزینه های تولید را کم می کنیم ؛ پاسخ منفی است آیا با این نرخ ، صادرات غیر نفتی افزایش می یابد؛ پاسخ منفی است ، هم آمارهای سالهای اخیر حکایت از کم تاثیری این رابطه دارد و هم اقتصادی که تولید در آن به دلیل بالا بودن هزینه تولید ناشی از قیمت دلار، بالا نیست و امکان صادرات پیدا نمی کند. آیا با این نرخ ، اشتغال تشویق می شود؛ پاسخ منفی است ؛ زیرا اشتغال هم عمدتا معطوف به روند تولید است آیا با این نرخ ، هزینه های دولت تامین می شود؛ البته جواب تا حد زیادی مثبت است اما آیا هدف از یک نرخی شدن ، تامین هزینه های دولت است ؛ لازم است در این ایام حساس، اقتصاددانان ضمن دفاع از یک نرخی کردن ارز، به این سوال هم پاسخ دهند که قیمت موثر هر دلار معطوف به اهداف فعلی اقتصاد کشور چقدر است؛
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها