گفتگو با اعضای باند کرکس های سیاه

پنج عضو باند کرکسهای سیاه روز گذشته در گفتگو با خبرنگار جنایی جام جم ، جزییات تازه ای از اعمال مجرمانه خود را بازگو کردند روز گذشته فرصتی پیش آمد تا خبرنگار گروه حوادث امروز جام جم دقایقی را با5 جوان مجرم به گفتگو بنشیند. موارد مطرح شده در فحوای کلام هر یک از این مجرمان که با رفتار خود احساسات عمومی جامعه را جریحه دار کرده اند، قابل تامل است باشد که ماحصل این گفت و شنود زنگ هشدار را برای مسوولان جامعه به صدا درآورد و با اقدامات پیشگیرانه ، سلامت و امنیت جامعه را پاسداری کنند.پدرم ، مادرم را طلاق دادامیر ک، یکی از متهمان که روز گذشته مشخص شد دارای 3 فقره سابقه کیفری است ، درباره زندگی خود به خبرنگار ما گفت :5 سال داشتم که پدر و مادرم به دلیل اختلافات از هم جدا شدند و من آواره و سرگردان بودم و پس از همنشینی با دوستان ناباب ، دست به سرقت زدم و در18 سالگی به موادمخدر روی آوردم و چند بار نیز دستگیر شده ام.وی درخصوص جرم خود گفت : پیش از این به همراه مهدی چند بار دختران فراری را ربودیم و من امروز از رفتار خود پشیمان هستم.آن شب چه اتفاقی افتاد؛روز عید فطر بود که هر5 نفر مشروب خوردیم و به تجریش رفتیم ساعتهای آخر شب بود که یک خودروی پراید را دیدیم که سه سرنشین داشت آنها را تعقیب کردیم و سپس مهدی از خودرو پیاده شد و با معرفی خود به عنوان مامور، آنها را سوار خودرو کردیم و با انتقال به بیابان های اطراف تهران و تجاوز و ربودن اموالشان ، هر سه نفر را رها کردیم و گریختیم انگیزه شما از این رفتارهای غیرانسانی چه بود؛نمی دانم اگر فردی چنین رفتاری با خانواده شما صورت می داد، چه واکنشی نشان می دادید؛ سوالم را تکرار کنم ؛خوب معلومه ، او را می کشتیم.به مادرم گفتم !بابک خ که خود را فروشنده خودرو معرفی می کند، درباره رفتار مجرمانه خود می گوید: ما مدت زیادی نیست که با یکدیگر آشنا شده ایم و این اتفاق افتاد.آن شب چه اتفاقی افتاد؛من گول خوردم و ای کاش آن شب این اتفاق نمی افتاد. بعد از تجاوز به این 3 زن و دختر چه کردی؛برایم چندان تفاوتی نمی کرد؛ به خانه آمدم و کمی بعد دچار عذاب وجدان شدم و حتی این موضوع را به مادرم گفتم.می گویند در ژاپن بوده ای؛بله ،4 سال در آن کشور بودم در آنجا هم جرمی مرتکب شده بودی؛خیر فکر می کنی مردم چه تصوری در مورد شما دارند؛نمی دانم امروز پشیمان هستم و اگر روزی از زندان آزاد شوم ، دیگر با همه قطع رابطه می کنم چرا به التماس دخترانی که از سوی شما مورد تعرض واقع شدند، توجهی نکردید؛ سکوت.تیراندازی ماموران و دختران فراریامیر ف معروف به مهدی خودش را صافکار معرفی می کند و می گوید: چون با پدرم دعوایم شد، از خانه قهر کردم و به او گفتم که به خانه نمی آیم و بعد به همراه دوستانم برای گردش بیرون رفتم.براساس اعترافات ثبت شده در پرونده ، چند دختر فراری را ربوده ای ؛ دراین باره چه توضیحی داری؛فقط3 دختر بوده است که یکی از آنها را چند روز در خانه یکی از دوستانم نگهداری کردیم و بعد او را رها کردیم.ماجرای تیراندازی و فرار در یک ماه پیش چه بود؛3 روز از ماه رمضان گذشته بود که به همراه امیر ک سوار موتور بودیم که ماموران کلانتری به ما ایست دادند؛ ولی ما متواری شدیم . پس از تیراندازی دستگیر و تحویل ماموران دایره 18 آگاهی شدیم ، که چون شاکی نداشتیم ، پس از چند روز آزاد شدیم.فکر می کنی چه مجازاتی در انتظارت باشد؛نمی دانم ؛ اما مجازات سختی خواهد بود.انگیزه ات از این جرمها چه بوده است؛بچه های محل مرا گول زدند. آنها هندوانه زیر بغل من گذاشتند و آخر سر هم مرا بدبخت کردند.فکر می کردی روزی دستگیر شوی؛نه ، اما امروز فهمیدم که اشتباه بزرگی مرتکب شده ام.چرا به التماس و خواهش های زنان و دخترانی که از سوی اعضای باند مورد تعرض قرار می گرفتند، توجهی نمیکردید؛)سکوت ( ما چندان هم زور نمی گفتیم!وقتی چاقو را به زیر گلوی دختران و زنان می گذاشتی ، به عاقبت کار خود فکر نمیکردی؛اشتباه کردیم اما اشتباه شما زندگی دختران و زنان را تباه کرده است.سکوت چه توصیه ای به جوانانی که قدم در مسیر جرم گذاشته اند، داری؛به خدا اشتباه است و زمانی به خود می آیند که پشیمانی را سودی نیست ای کاش به حرفهای پدرم گوش می کردم و گول چرب زبانی دیگران را نمی خوردم.