چه کسانی ازانفجارهای امریکاوجنگ افغانستان سود می برند؛
کد خبر: ۱۶۵۹

همانگونه که روزنامه نیویورک تایمز نوشته است ، مقامهای انتظامی ظاهرا اسناد و شواهد چندان معتبری که ثابت کند گروه بن لادن حملات روز یازدهم سپتامبر را به راه انداخته است ، در اختیار ندارند.اگر ما به قانون و عدالت پایبند باشیم ، در مواقعی که جرم و جنایتی رخ می دهد، از اجرای عدالت از سوی قربانیانی که نفرت شدیدی علیه عاملان جرم و جنایت دارند، حمایت نمی کنیم ؛ برای مجازات مجرمان شواهد و مدارک مطالبه می کنیم ؛ جنجال و هیاهو را نمی پذیریم ؛ بدون اثبات جرم ، کسی را مجرم تلقی نمی کنیم ؛ چون مجرم به شمار آوردن افراد، بدون در نظر گرفتن این موارد قضاوتی بدوی و غیرقابل قبول است ؛ مگر آن که وحشت و صدای طبل جنگ و جدال ، عقل ما را مختل کرده باشد. در مورد حوادث امروز یازدهم سپتامبر گروه های افراطی متعددی وجود دارند که ممکن است مسوول این حوادث امروز باشند. صدور سریع حکم مجازات پیش از مشخص شدن قطعی عاملان این حوادث امروز ، در واقع نادیده گرفتن اصول اولیه عدالت است . جرم باید ثابت شود و هیچ کس را نمیتوان به صرف مظنون نقض بودن به ارتکاب جرمی، مجازات کرد.قوانین بین الملل در چنین مواردی دستورالعملی صریح دارد: مساله را به شورای امنیت سازمان ملل متحد ارجاع دهید؛ چون این شورا براساس منشور ملل متحد که مهمترین قانون بین الملل دوران معاصر به شمار می رود، می تواند اقدام مقتضی را به عمل آورد. شورای امنیت سازمان ملل متحد تشکیل جلسه داده و به اتفاق آرا، حملات تروریستی را محکوم و قطعنامه شدیداللحنی تصویب کرده است ؛ اما قطعنامه شورای امنیت برخلاف ادعای احتمالی امریکا، توسل به زور بویژه به کارگیری یکجانبه زور را تجویز نکرده است.در عبارت پایانی قطعنامه شورای امنیت آمده است ، شورا به مساله رسیدگی کرد که این عبارت در دیدگاه دیپلماتیک حاکم بر سازمان ملل آن چنان که فیلیپس خبرنگار این سازمان می گوید، به معنی آن است که تصمیم گیری تنها باید از سوی این شورا صورت گیرد و هیچ یک از کشورها به تنهایی حق تصمیم گیری ندارند. منشور سازمان ملل متحد به صراحت به کشورها حق داده است تا از خود دفاع کنند؛ یعنی امریکا حق داشت هواپیمای تروریست ها را سرنگون کند؛ اما دکترین دفاع از خود به هیچ وجه به کشورها این اجازه را نمی دهد که به حملات هوایی گسترده تلافی جویانه مبادرت کنند؛ به ویژه در مواردی که این گونه حملات تلافی جویانه ، به چرخه بیانتهای خشونت بی حد و مرز منجر خواهد شد.اگر آن گونه که گفته می شود بن لادن شیطان نابغه ای است که مسوول حملات یازدهم سپتامبر است ، در آن صورت وی و همدستان اصلی او در گوشه ای منتظر نخواهند نشست که ارتش امریکا بیاید و آنها را از پای درآورد. همگی می دانیم که آنها پایگاه های آموزشی خود را ترک کرده اند )نیویورک تایمز19 سپتامبر(. آنها ممکن است به غارهای نامعلومی در کوههای افغانستان پناه برده باشند یا به یکی از روستاهای افغانستان رفته و خود را به شکل روستاییان درآورده باشند یا این که خاک افغانستان را ترک کرده باشند. آیا بمب افکن ها و موشکهای کروز امریکا واقعا قادرند بن لادن و همقطارانش را پیدا کنند؛ بعید به نظر می رسد که امریکا اطلاعات لازم را درباره مخفیگاه بن لادن و همقطارانش به دست بیاورد.اکنون یافتن بن لادن و همقطاران وی احتمالا دشوارتر از پیش خواهد بود. جنگ به هیچ وجه مناسبترین شیوه برای سرکوب عاملان این حملات نیست و احتمال این که عاملان حملات یازدهم سپتامبر در ردیف قربانیان اصلی این جنگ قرار گیرند، بسیار بعید است.کشته شدن تعداد زیادی از انسان های بی گناه در حملات یازدهم سپتامبر بود که دقیقا سبب شد تا این حملات ماهیت تروریستی و هولناک پیدا کنند. اگر قتل عام هزاران امریکایی به بهانه تلاش برای ایجاد اختلال در اقتصاد این کشور و وادارکردن آن به تغییر سیاست هایش ، اقدامی غیراخلاقی است ، کشتار هزاران نفر از مردم افغانستان به بهانه وادار کردن بن لادن به تغییر سیاست های خود نیز با همین استدلال ، اقدامی غیراخلاقی تلقی می شود. دولت امریکا تعداد زیادی هواپیمای جنگی و کشتی های موشک انداز به منطقه گسیل داشته است ؛ در حالی که در افغانستان هدف ارزشمندی برای حملات نظامی وجود ندارد. بی تردید غیرنظامیان قربانیان اصلی حملات گسترده نظامی خواهند بود؛ غیرنظامیانی که نه تنها از حملات اخیر تروریستی به امریکا بی خبرند؛ بلکه احتمالا از وجود بن لادن در کشورشان نیز اطعی ندارند.استفاده از نیروی زمینی احتمالا کشتار بی هدف را کاهش می دهد؛ اما بعید است که حملات گسترده هوایی امریکا به افغانستان ، فاجعه انسانی هولناکی در پی نداشته باشد.هر چند تصاویر مربوط به بمب افکن هایی که بر فراز افغانستان به پرواز درآمده اند و مردمی را که عمر متوسط آنها حدود چهل و پنج سال است و از انواع محرومیت ها رنج می برند، هدف قرار می دهند، به اندازه کافی هولناک است ؛ اما باید به خاطر داشت که مرگ و محرومیت اشکال مختلف دارد. حتی بدون بمباران گسترده ، اگر تهدید به هدف قرار دادن افراد غیرنظامی یا اعمال فشار علیه کشورهای دیگر به اختلال در کمک رسانی به افغان ها منجر شود، در آن صورت قحطی پدید آمده در افغانستان ممکن است تا اواسط زمستان یک میلیون یا تعداد بیشتری از مردم این کشور را به کام مرگ بفرستد. آیا با وجود این ، حمله نظامی به افغانستان، واکنشی مناسب علیه تروریسم محسوب میشود؛چه عاملی سبب می شود که مردم ، زندگی خود را وقف تروریسم ضد امریکایی کنند و حتی حاضر شوند تا در این راه ، جان خود را فدا کنند؛ بی تردید علت این کار پیچیده است ؛ اما به طور قطع احساس خشم و سرخوردگی از نقش امریکا در خاورمیانه ، عامل تعیین کننده ای محسوب می شود. اگر امریکا وارد جنگ شود، تعدادی از تروریست ها کشته خواهند شد؛ اما به همراه آنها تعداد بی شماری افراد بی گناه ، نیز جان خود را از دست خواهند داد. هر یک از این افراد بی گناه ، بستگان و دوستانی دارند که خشم و سرخوردگی آنها از امریکا شدت خواهد یافت و صفوف تروریست ها بیش از پیش این گونه افراد را به خود جلب خواهد کرد. این بار اعضای جدید گروههای تروریستی ، تنها افغانی ها نخواهند بود، برای بسیاری از مسلمانان در سراسر خاورمیانه ، جنگ به مثابه حمله به اسلام تلقی خواهد شد و دقیقا به همین علت است که بسیاری از کشورهای مسلمان متحد امریکا از این کشور می خواهند که خویشتنداری نشان دهد. نکته جالب توجه این که به نوشته نیویورک تایمز، طبل جنگ که در دیگر نقاط کشور بشدت طنین افکنده است ، در خیابان های نیویورک بسختی به گوش می رسد )نیویورک تایمز20 سپتامبر(، شهر نیویورک مصایب طاقت فرسایی متحمل شد؛ اما بسیاری از ساکنان این شهر می دانند که کشتار تلافی جویانه مردم خاورمیانه ، ضریب امنیت آنها را افزایش نخواهد داد؛ بلکه برعکس ، به افزایش عملیات تروریستی در خاک امریکا منجر خواهد شد و تعداد بیشتری از انسانهای بیگناه را دچار مصیبت خواهد کرد.واکنش اسرائیل در برابر تروریسم ، برای اسرائیلی ها امنیت بیشتر به ارمغان نیاورده است . واکنش های تلافی جویانه در مقابل اقدامات تروریستی نیز در دیگر نقاط جهان ، امنیت بیشتر در پی نداشته است . در واقع این احتمال وجود دارد که عاملان حملات تروریستی اخیر در امریکا، دقیقا خواهان واکنش گسترده امریکا بودند تا تمامی منطقه خاورمیانه بی ثبات شود و این وضعیت به شکل گیری میلیون ها داوطلب برای سرنگونی حکومت ها در سراسر جهان اسلام بینجامد. چه این حملات تروریستی از سوی گروه القاعده بن لادن صورت گرفته باشد یا گروه یا گروههای افراطی دیگر مسوول این حمله باشند؛ به هر حال جنگ ممکن است دقیقا به نفع آنها تمام شود و امنیت را از همگان سلب کند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها