چگونه می توانیم روحیه شاد در خود پدید آوریم

یک بهانه کوچک برای خندیدن نباید زیاد سخت گرفت برای غصه خوردن تا بخواهی سوژه هست

کد خبر: ۱۴۵۸

سرزمین غم تنها جایی است که مسافرت کردن به آن هیچ خرجی ندارد، ولی هزینه ماندگار شدن در آن را باید از جیب طول عمر خود پرداخت کنی . خداوند انسان را شاد آفریده و شادی را برای کسانی که تسلیم قوانین الهی هستند، به عنوان یک نشانه مطرح می کند.اگر خدا نمی خواست انسان شاد باشد، او را از ابتدا در بهشت که سمبل همه شادیها و لذتهاست ، قرار نمی داد. ولی خود انسان بتدریج به دلیل سرکشی و تسلیم نشدن در برابر قواعد، شادی را از خود سلب کرد.تمامی همت روان شناسان در سراسر جهان این است که عوامل و موانع شاد زیستن را شناسایی کنند، دردهای عاطفی را التیام بخشند و روشهایی را ابداع کنند تا در پرتو آن انسان بتواند به سازگارترین شکل زندگی کند.انسان اگر نتواند قواعد درست زیستن را بشناسد، نمی تواند ادعای زندگی شاد را داشته باشد.البته اگر شادی را از زندان لذتهای زودگذر و آنی سطحی نگر و تفکر یا زندگی تک بعدی خارج کنیم ، تسلیم شدن در برابر قواعد معتبر برای انسان شادی در پی دارد.مریم عتیقه زاده خانه دار در این زمینه می گوید: هنر بهتر زیستن و شاد بودن بستگی به نگرش انسان نسبت به خود و محیط اطراف دارد؛ یعنی هر کس با توجه به توقعات خود از زندگی ، می تواند پایه های زندگی خصوصی خود را پیریزی کند.به قول قدیمی ها، "زندگی را هر طور که بگیری ، همان گونه با تو رفتار می کند "اگر به زندگی با خوشبینی و یکرنگی و صفا نگاه کنی ، حتما شادیهای زیادی را برای تو به ارمغان خواهد آورد و بالعکس اگر با بدبینی و یاس به آن نگاه کنی ، مسلما جز ناکامی حاصلی نخواهی داشت.به عقیده این خانم خانه دار، با گذشت ، اغماض ، صبوری و تحمل و یکرنگی ، خلوص و حسن نیت می توان شاد بود و شاد زیست.وی اضافه می کند: افراد شاد مدیریت زمان را به عهده دارند و همین امر آنها را خوشحال می کند، به عبارت دیگر کسانی که وقت و زمان کارها و فعالیت های خود را خوب برنامه ریزی می کنند، می توانند از زندگی حداکثر استفاده را ببرند و خوب زندگی کنند. از نگاه این خانم خانه دار کسانی که وقت شناس و کارآمد هستند و زمان بیرون از منزل و درون منزل را خوب برنامه ریزی می کنند، از زندگی شان رضایت دارند، بعکس افراد ناشاد وقتشان اغلب خالی ، باز و غیرمتعهدانه است ، انجام کارها را غالبا به تعویق میاندازند و بیکفایت هستند.امروز زمانی است که باید از فرصتهای زندگی استفاده کرد، دنیا بزرگ است و به اندازه بزرگی اش مشکلات فراوان دارد، با چشم پوشی از اشتباهات گذشته و به دست آوردن تجربیات موثر آینده ، می توانیم دنیای کوچکمان را به دنیا بزرگ پیوند بزنیم وبا داشتن روحیه ای شاد و مفرح ، احساس تنهایی و غمگینی را از زندگی بزداییم.باید امروز را غنیمت شمریم ، شاید فردا دیر باشد....بهجت خواجه عنایتی کارمند بانک ، گرفتاری های زندگی ماشینی را عامل اساسی شاد نبودن افراد می داند و می گوید این گرفتاری ها باعث شده که مردم حتی فرصت سرخاراندن هم نداشته باشند ، به عقیده وی ، افراد به دنبال بهانه هستند تا اعصاب خود و دیگران را خرد کنند و خوشی و آسایش را از یکدیگر سلب کنند، در حالی که اگر واقعا کسی می خواهد شاد باشد، ابزارهای زیادی برای شاد بودن در اختیار دارد.وی اضافه می کند: شب و روز برنامه های به اصطلاح طنز از رادیو و تلویزیون پخش می شود، اما نمی دانم چه سری است که شادی حقیقی را در هیچ کس نمیتوان دید.عنایتی ادامه می دهد: از همین جا می توان فهمید که این شادیها ظاهری است و هرگز به عمق جان آنها رسوخ نکرده است . شاید علت این باشد که مردم شادی را در جایی می جویند که بواقع در آنجا وجود ندارد.به عقیده این خانم کارمند، برای شاد بودن نباید از دنیای اطرافمان شروع کنیم ، بلکه شادی را باید در درون جست و به آن دست یافت و این مساله جز با گرایش به زندگی معنوی میسر نیست.از دیدگاه دکتر شاهین سلطانی ، بین شادی و استرس و بروز بیماری های مختلف ، ارتباط مستقیمی وجود دارد.به عقیده وی کسانی که به بیماری های سرطان ، ناراحتی های قلبی ، سردرد و... مبتلا می شوند، کسانی هستند که در معرض تجربیات پراسترسی بوده اند و معمولا در جامعه به عنوان افرادی رقابت جو، عجول، افسرده ،بی حوصله ، عصبی و خشمگین معرفی شده اند. بعکس افرادی که صبور و ملایم ، آرام ، شاد و خوشحال و راضی بوده اند، کمتر به بیماری های مختلف روانی ، جسمی مبتلا میشوند.دکتر سلطانی معتقد است : افسردگی ، عصبانیت ، پرخاشگری و نبود آرامش فکری باعث می شود که سیستم ایمنی بدن سرکوب شود و فرد در مقابل انواع عفونت ها و بیماری ها، مقاومت کمتری داشته باشد.وی اضافه می کند : بسیاری از مردم در مواجهه با سرطان دچار استرس می شوند که موجب کاهش احساس لذت از زندگی و اختلال در تغذیه و خواب می شود و همین امر به طور مستقیم و غیر مستقیم سیستم ایمنی را در برابر حمله سلولهای سرطانی تضعیف می کند، در حالی که کسانی که از سوی اقوام و خویشاوندان خود مورد حمایت قرارمی گیرندو روان درمانی می شوند، فرصت بیشتری برای مبارزه با این بیماری مییابند.دکتر سلطانی یادآور می شود، تنها رعایت بهداشت محیط، تغذیه و خواب نمی تواند در ایجاد سلامت موثر باشد، بلکه محیط آرام و مطلوب و به دور از استرس و فشار هم می تواند موجب سلامت فرد شود.به عقیده وی ، ما به همان اندازه که به ورزش و خواب و تغذیه اهمیت می دهیم ، باید به دور بودن از هیجانات و برانگیختی های ناگهانی عاطفی نیز اهمیت بدهیم و این میسر نمی شود، مگر با فراگیری شیوه های برخورد مناسب با استرسها.از نگاه این پزشک ، مردم برونگرا احساس خوشحالی و رضایت بیشتری میکنند.این گونه افراد خودشان را دوست دارند و مطمن هستند که دیگران هم آنها را دوست دارند، در روابط اجتماعی موفقند،اغلب شغل خوبی دارند، در ازدواج موفق هستند و دوستان زیادی دارند. آنها دوست داشتن را بیشتر تجربه می کنند واز حمایت های اجتماعی بیشتری برخوردار می شوند در حالی که آدمهای درونگرا اغلب محزون ، افسرده ، عصبی و غمگین هستند و مشکلات را برای خود بزرگ میکنند.مهین توکلی روان شناس در این زمینه معتقد است : داشتن هدف در زندگی ، به تمامی فعالیت های روزمره حتی سرگرمی ها،ورزشها، بازیها و... عمق و معنا میبخشد.به عقیده وی ، اگر می خواهیم در زندگی خود پیشرفت کنیم ، باید هدفهای دورتر و بزرگتر را انتخاب کنیم . برای رسیدن به آن اهداف دیررس ، هدفهای کوچکتر و مقصدهای نزدیکتری را مشخص کنیم . بعد باید بکوشیم که اهداف کوچکتر را یکی بعد از دیگری به نتیجه برسانیم تا در نهایت به هدف اصلی دست یابیم و چقدر شیرین و لذتبخش است تلاشهایی که آدم در تمام این مراحل می کند؛ هم تلاشهای موفق و هم تلاشهای ناموفق که آغاز گامهای محکمتر بعدی است.این روان شناس اضافه می کند: ما در زندگی خود می توانیم اهدافی را انتخاب کنیم که متناسب با توانایی و ظرفیتمان باشد و برای رسیدن به آن اهداف دست به کار شویم و بعد از دستیابی به آن ، تلاش برای رسیدن به هدف بعدی را در برنامه کار خود قرار دهیم.توکلی در انتخاب هدف به ظرفیت و توانایی های افراد اشاره می کند و می گوید: در کنار همه این مسائل نکته مهم دیگری وجود دارد و آن اهدافی است که انتخاب می کنیم که باید با ظرفیت ها و توانایی هایمان متناسب باشد. بنابراین هر شخص بعد از آن که هدفی متناسب با ظرفیت خویش انتخاب کرد، باید به ذهن و فکر خودش شک وتردید راه ندهد، بلکه برای رسیدن به آن هدف تلاش کند.به عقیده وی ، عمل به نیات و افکار صحیح ، آرامش و اطمینان را به قلب و روح انسان حاکم خواهد کرد. انتخاب هدف متناسب با ظرفیت و توان خود روش و الگوی بسیار خوبی برای غلبه بر ترسهایی است که گهگاه انسان به طور ناخودآگاه در خود احساس میکند.این خانم روان شناس می گوید: برخی افراد سرگذشت انسانهای موفق و خوشبخت را مطالعه می کنند و قصد دارند علل پیشرفت و موفقیت آنان را کشف کنند. این سرگذشت ها و داستان ها حتی اگر بسیار جذاب و خوب هم نوشته شده باشند، کمکی به انسان نخواهند کرد، مگر این که ما خود بخواهیم و با تمام وجود علل موفقیت آنان را درک کنیم ، پیام آن را دریابیم و در زندگی خود به کار گیریم . بیایید از همین حالا دست به کار شویم.