واکنش‌ها به پوشش شبنم نعمت‌ زاده در دادگاه مفاسد اقتصادی ادامه دارد

رنجنامه‌ای برای چادر

ای کاش آن چادر مشکی را سرش نمی‌کرد و برای این که بگوید من خوبم و معصوم، آن‌طور رویش را کیپ نمی‌گرفت.
کد خبر: ۱۲۲۸۷۷۵
رنجنامه‌ای برای چادر

ای کاش شهامت داشت و با همان مانتوی مشکی و روسری صورتی و آن عینک آفتابی که عادت داشت می‌گذاشت روی سرش، می‌آمد در جلسه دادگاه و می‌گفت بله، این منم، دختر وزیرسابق، آقازاده‌ای که شرکت دارویی قلابی تاسیس کرده‌ و از تولید‌کننده‌ها خریدهای کلان کرده‌ام و بعد 200چک بی‌محل داده‌ام دستشان، من، منِ اخلالگر ِ مفسد اقتصادی.

اگر این‌طور رفتار می‌کرد شاید فقط دلمان به حال پول‌هایی که ناحق و ناروا از کانال رانت‌ها و رابطه‌ها به جیب این زن و همدستانش ریخته شده می‌سوخت، ولی امان از آن چادری که سرش بود، امان از آن همه فریب زیرچند متر پارچه مشکی که محترم است.

مرزهای حرمت چادر البته خیلی وقت است که در این کشور توسط عده‌ای شکسته. تنها حرف رضاشاه را نمی‌زنیم که دنبال کشف حجاب بود، بلکه حرف فیلم‌های ساخته شده در این سال‌ها، سریال‌هایی که روی آنتن رفت، آنچه روی پرده‌ سینماها آمد و دادگاه‌های مفاسد اقتصادی را می‌زنیم که شور ماجرا را حسابی درآورده‌اند.

زن متهم پرونده فساد پتروشیمی مگر نبود که وقتی گند کارهایش درآمد به طرفه‌العینی از کشور فرار کرد و بعد عکس‌هایش با لباس‌های چنین و چنان پخش شد که به عکس‌های متظاهرانه او با چادر ذره‌ای ربط نداشت؟ مگر همه ما یک عالم فیلم و سریال ندیده‌ایم که زن قصه چادری است و بدبخت، یک توسری خورده، زنی فرودست و فقیر، زنی اُمی و خرافاتی که همیشه درتقابل است با زنی پولدار و خوش پوش و معمولا فرهیخته و دانا؟ کجای دلمان بگذاریم این همه درد را‌؟ به چه زبانی بگوییم چادر که اسمش حجاب برتر است و جزئی از فرهنگ ما ملت، غریب است و مهجور. جایگاه چادر در کشور ما دارد روی لبه تیغ راه می‌رود، می‌گوییم تیغ چون همه جور ترکشی دارد سمتش می‌آید و از همه طرف دارد می‌خورد؛ هم از اقتصاد، هم از اجتماع و هم از فرهنگ، دغل بازان و ریاکارانی که مفسد اقتصادی‌اند که بمانند.

دادگاه منهای چادر

آن کاریکاتوریستی که زن متهم پرونده پتروشیمی را بعد از فرارش از ایران با چادری بر سر نقاشی کرد که مثل یک خیمه روی کوهی از دلار ایستاده بود، داشت به این طریق دق دلش را از آن اختلاس بزرگ نشان می‌داد، ولی خواسته یا ناخواسته به چادر هم توهین کرد، او چادر را کرد اسباب فریب، کرد پوشش آدم‌های دزد و این تصویر در ذهن خیلی‌ها ماند.

درد درست همین جاست، این جور نگاه‌ها به چادر دردش مثل درد نیشتر است. چرا کسی به خودش نمی‌گوید آن اخلالگری که چادر به سر کرده و رو گرفته و مثلا خودش را معتقد به مقدسات نشان می‌دهد، دارد از این چادر استفاده ابزاری می‌کند پس تقصیر اوست، نه تقصیر چادر.دو ماه پیش اما عده‌ای که دلشان برای حجاب و عفاف می‌تپید، چون از مدت‌ها قبل مطمئن بودند از چادر می‌شود استفاده‌های ابزاری کرد، نامه‌ای نوشتند به رئیس قوه قضاییه و در آن هم گله کردند و هم پیشنهاد دادند.

اینها اعضای انجمن تولیدکنندگان محصولات حجاب بودند که روز اول تیر به ابراهیم رئیسی نامه نوشتند که چادر به‌عنوان حجاب برتر، فراتر از یک پوشش ساده،‌ نمادی از عفت‌گرایی و مظهری ازحضور اجتماعی زنان مومن است در حالی که از قدیم تا امروز عده‌ای به دنبال اعتبارزدایی از چادر و انگاره‌سازی نادرست از زنان چادری بوده و هستند.

اعضای این انجمن درد اصلی‌شان این بود که متهمان و مجرمان را با پوشش چادر در محاکم قضایی حاضر می‌کنند درحالی که معنی این حرکت چیزی به‌جز اعتبارزدایی از چادر نیست.

بعد از دو ماه و نیم از ارسال این نامه به قوه‌قضاییه، دیروز مهدی جوادی، رئیس انجمن تولیدکنندگان محصولات حجاب که در این مدت هم به سخره گرفته شدن چادر در پرونده فساد پتروشیمی و هم در پرونده دارویی دختر وزیرسابق را دیده است به ما گفت با این که اعلام آمادگی کرده‌ایم تا پوشش مناسب زنان متهم در بازداشتگاه‌ها و محاکم قضایی را طراحی و تولید کنیم، ولی فعلا از قوه قضاییه خبری نیست و فقط روایتی موجود است از این که می‌گوید نامه انجمن به اداره کل فرهنگی این قوه ارجاع شده است.امان از این سیکل‌های اداری و معطل ماندن کارها! نتیجه‌اش همین می‌شود که یک اخلالگر اقتصادی که مال و جان مردم را آلت دستش کرده و تا زیر بینی آلوده به حق‌الناس است، چادر سرش می‌کند و در دادگاه ادعای پاکی می‌کند، بعد هم قاضی مسعودی، قاضی پرونده مجبور می‌شود به خبرنگاران توضیح دهد این خانم دلش می‌خواسته با چادر در دادگاه ظاهر شود و کسی نمی‌تواند مانعش شود.

اگر نامه انجمن، اگر حساسیت تولید‌کنندگان محصولات حجاب در این باب جدی گرفته می‌شد، به‌خصوص که رئیس قوه قضاییه نیز شفاها اعلام کرده با حذف چادر به‌عنوان پوشش زنان متهم موافق است، آن وقت این حجاب برتر، این تکه اصیل از فرهنگ ایرانی، بازیچه مفسدان و مضحکه خلق‌ا... نمی‌شد.

چادر در دام گرانی

چادر اما درد زیاد دارد. زخم‌های فرهنگی و اجتماعی‌اش که ریشه تاریخی دارد و آشناست، ولی زخم اقتصادی‌اش مربوط می‌شود به همین اواخر، به نوسانات ارز و گرانی دلار،‌ دردی که کم‌کم آن‌قدر شدت گرفت که اسدا... سلیمانی، مدیرعامل انجمن تولیدکنندگان محصولات حجاب حالا به ما می‌گوید از حداقل۵۰۰ تولیدکننده فعال محصولات حجاب و عفاف در کشور، یک‌سوم‌شان در یکی دو سال اخیر تعطیل شده‌اند و آنها که مانده‌اند تضمینی نیست که از این به بعد بازهم بمانند. او می‌گوید گرانی مثل خوره افتاده به این بازار که هم تولید‌کننده‌هایش در رنجند و هم خریدارانش، بانوانی که به گفته او، چون از پس خرید چادرهای گران برنمی‌آیند یا با همان‌هایی که دارند، می‌سازند یا سراغ محصولات بی‌کیفیت‌تر می‌روند.

جوادی، رئیس انجمن نیز در شگفت است با این که نرخ ارز پایین آمده پس چرا قیمت چادر پایین نمی‌آید و بعد خودش پاسخ می‌دهد خب در مورد همه کالاها چنین است.

چادر مشکی کالایی با وابستگی شدید وارداتی است، جوادی می‌گوید کارخانه‌های داخلی اگر با همه ظرفیت اسمی خود نیز کار کنند در نهایت 10 تا 15 درصد نیاز داخل را پاسخ می‌دهند درحالی که همین کارخانه‌ها از بابت مواد اولیه به خارج وابسته‌اند و نوسانات ارزی و تغییر سیاست‌های وارداتی دولت به‌شدت بر کارشان اثر می‌گذارد.

او از مشکلات گمرکی می‌گوید،‌ از ترخیص نشدن کالاها، از ماندن عدل‌های پارچه در گمرکات و خاک خوردن‌شان برای ماه‌ها، بعد هم شاید خوردن انگ قاچاق به آنها و گیر و گرفتاری‌های بعدی.

او می‌گوید همه اینها را که با هم جمع کنیم، می‌شود کمبود پارچه چادری در بازار و نرسیدن مواداولیه به دست تولید‌کننده‌ و بعد هم گرانی چادر مشکی که فشارش بر زنان محجبه می‌آید.

چادر مشکی به ظاهر چهار پنج متر پارچه ژاپنی، کره‌ای، تایلندی یا حتی پاکستانی است، ولی حرف درباره‌اش زیاد است، به‌خصوص حرف خطاب به متولیان فرهنگی این کشور که داعیه دفاع از حجاب را دارند.

مریم خباز - جامعه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۱
مظفر
Iran, Islamic Republic of
۱۰:۳۱ - ۱۳۹۸/۰۶/۲۷
۰
۰
احسنت.
درد یكی دوتا نیست.
به سخره گرفتن حجاب ، استفاده ابزاری از آن ، توهین به چادر ، چه در فیلمها و سریالها و چه در دادگاهها ، گران كردن چادر ، تعطیلی تولیدكنندگان ....همه و همه ،كاری رضاخانی است
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها