چین و قدرت محدود کردن مبادلات تجاری ایالات متحده در سطح جهان؛

سیاست تجاری ترامپ؛ عاملی برای زوال آمریکا

پیش بینی کردن درباره آینده ایالات متحده آمریکا معمولا کاری منطقی تلقی نمی‌شد چرا که ساختارهای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، و ... پیچیده تر از آن است که دقیقا محاسبه کرد این کشور رو به کدام سمت می رود. اما 10 سال پیش کارشناسان حوزه های مختلف در رابطه با افول قدرت آمریکا و ایجاد تغییرات جدید در نظم جهانی پیش بینی های حساسیت برانگیزی را ارائه داده بودند. اکنون که ترامپ خود را برای دومین دوره ریاست جمهوری اش بر ایالات متحده آمریکا آماده می کند این پیش بینی که مربوط به 10 سال پیش کاملا واضح به نظر می رسد. در این میان یکی از موضوعات حساسیت برانگیز مقایسه عملکرد بین دوران ترامپ و اوباما است.
کد خبر: ۱۲۱۷۱۹۴
ترامپ و وعده های اقتصادی بر زمین مانده

به گزارش جام جم آنلاین ، سوال های مهمی در حوزه های مختلف در رابطه با دونالد ترامپ وجود دارد و اینکه او چگونه ایالات متحده آمریکا را به عنوان قدرت برتر جهانی رو به سمت افول و زوال برده است.

با تمام این اوصاف نکته دیگری که در وضعیت کنونی ایالات متحده آمریکا مورد بررسی قرار می گیرد این است که ترامپ در مقایسه با دوران ریاست جمهوری اوباما چه کرده است؟ در واقع مقایسه آماری رئیس جمهور کنونی با سابق چگونه است و هر کدام چه عملکردی در حوزه‌های مختلف از خود بر جای گذاشته اند؟ در این مطلب بر روی موضوعاتی همانند شغل و تولید ناخالص داخلی تکیه شده است.

شغل بیشتر، شغل کمتر

از وقتی دونالدو ترامپ با وعده ایجاد شغل بیشتر برای آمریکایی روی کار آمد 3 سال می گذرد. آیا وعده های او مبنی بر ایجاد شغل بیشتر در ایالات متحده عملی شده است؟ ترامپ به دنبال ایجاد تدریجی224 هزار موقعیت شغلی جدید در این کشور توئیت کرد:‌ شغل ها، شغل ها، شغل ها. اما واقعیت این است که ایجاد شغل در دوره ترامپ نسبت به دوره اوباما کاهش یافته است. موقعیت های شغلی به وجود آمده نیز به گونه ای نیست که بتوان آن را به طور کامل به دوره ترامپ ارتباط داد.

اقتصاد از سال ۲۰۱۰ به طور مداوم شغل ایجاد کرده‌است و این رقم در سال ۲۰۱۴ به اوج خود رسید (دوره اوباما) یعنی زمانی که شرکت‌ها ۳ میلیون شغل (251 هزار مورد در هر ماه) به وجود آوردند.

در دوره ترامپ و در نظر گرفتن 12 ماه اخیر و بر اساس آمارگیری های مختلف به ازای هر ماه 2.3 شغل ایجاد شده که به معنای 2.3 میلیون شغل است. به هر حال آنچه مشخص به نظر می رسد این است که حداقل در سال 2019 موضوع اشتغالزایی در آمریکا با کاهش روبرو شده است.

اما باز هم این سوال وجود دارد، چه کسی در زمینه ایجاد شغل بیشتر در آمریکا موفق تر بود؛ ترامپ یا اوباما؟ پاسخ قاطعانه بسیاری از کارشناسان به این سوال اوباما است. اما پاسخ عاقلانه تر چیزی است که در سطور پیشین به آن اشاره شد. پس از رکورد اقتصادی ویرانگر بین سال 2007 تا 2009 ساختار اقتصادی به سمتی پیش رفت که ایجاد موقعیت های متعدد شغلی بخشی از آن است. در واقع کاهش یا افزایش موقعیت های شغلی ارتباط چندانی با موضوع سیاست ندارد.

به هر حال ترامپ آنچه را که از دوره اوباما در رابطه با سیاست های شغلی مانده بود را برداشت. آمارهایی که همواره ارائه می شود متاثر از عملکرد دوره قبلی است و هیچ رئیس جمهوری در طول تاریخ کشور ایالات متحده آمریکا بی نیاز از عملکرد و آمار رئیس جمهوری قبلی نبوده است.

مقایسه تولید ناخالص ملی در دوران دو رئیس جمهور

یک واقعیت اقتصادی دیگر در دوران ریاست جمهوری دونالدو ترامپ نسبت به دوران باراک اوباما وجود دارد و آن هم این است که تولید ناخالص ملی این کشور در زمان ترامپ هنوز بهتر از دوران رئیس جمهور قبلی نشده است. ترامپ سخت درتلاش است تا بتواند فاصله موجود بین تولید ناخالص ملی دوران خودش با اوباما را جبران کند. او هنوز در دوران نخست ریاست جمهوری اش به سر می برد و در حالی که مشخص نیست او در دوره بعدی هم به عنوان رئیس جمهور در کاخ سفید حضور داشته باشد یا خیر تلاش می کند این فاصله را جبران کند.

شاخص سهام اس اند پی 500 و تفاوت در دو دوره

شاخص های سهام در هر دو دوره ترامپ و اوباما بسیار متفاوت است. در دوره اوباما وضعیت بهتر بود. شاخص سهام اس اند پی 500 در دوره نخست ریاست جمهوری باراک اوباما به 2.2 درصد رسید این در حالی است که شاخص همین سهام در دوره نخست ریاست جمهوری دونالد ترامپ به میزان 0.9 درصد است.

ترامپ و معضلات سه ساله

از سه سالی که از دوران ریاست جمهوری ترامپ می گذرد برخی از مسائل هنوز پررنگ هستند و اصلا در این دوره شدت یافتند. نخستین مشکل به این برمی گردد که بیش از نیمی سفیدپوست های بزرگسال ، افزایش جمعیت غیرسفیدپوست ها را تهدیدی برای فرهنگ آمریکا می دادند که اعتقادی صد در صد نژادپرستانه است. در واقع ترامپ نه تنها اقدامی برای فروکش کردن تب نژادپرستی در این کشور انجام نداده که حتی موجبات افزایش آن را رقم زده است. از سویی 60 درصد آمریکایی ها اکنون بر این عقیده اند که کشورشان دیگر حرف اول را در جهان نمی‎زند و قدرت خود را تا حد قابل توجهی از دست داده است. 65 درصد از مردم آمریکا نیز بر این عقیده هستند که کشور آمریکا از لحاظ سیاسی به شدت چند پاره شده است.

48 درصد از مردم ایالات متحده آمریکا هم باور دارند سران سیاسی این کشور در حل مشکلات مختلف کاملا ناتوان هستند.

منبع: فوربس

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها