مدیران منشور و توصیه‌های مدیریتی پیامبر اکرم (ص) را به دقت مطالعه کنند

به گزارش جام‌جم آنلاین- قلب فرهنگ، عقاید و ارزشها است و تمایز و هویت فرهنگ‌ها همین جا شکل می‌گیرد و تغییر در عقاید و ارزش‌ها است که فرهنگ را دچار یک تحول ماهوی می‌کند و اگر بخواهیم رفتار افراد درست باشد باید در ارزشها و عقاید تجدید نظر کنیم چرا که قلب فرهنگ ما، عقاید و ارزشها است.

آیا ارزشهای اجتماعی ما ثروت و قدرت است؟ آیا شأن و منزلت افراد پول آنها است؟ آیا به زیبایی و تحصیلات آنها است؟ یا به تقوا و ایمان و درستکاری آنها است به عبارتی آیا کسی که اختلاس می‌کند ارزش و منزلت و احترام بیشتری دارد یا کسی که می‌تواند و اختلاس نمی‌کند؟! مشکل ما این است که ارزشهای ما در برخی از حوزه‌های فرهنگی و جغرافیایی در حال تبدیل شدن به ارزشهای غربی است؛ بنابراین اگر بخواهیم فرهنگ اصیل خودمان را حفظ کنیم باید عقاید و ارزشهایمان را هر چه بیشتر دینی و نزدیک به عقاید و ارزشهای دینی کنیم. ارزش اجتماعی و احترام افراد نباید مبتنی بر ثروت باشد؛ نباید مبتی بر ثروت باشد؛ نباید مبتنی بر قدرت باشد؛ نباید مبتنی بر مسایل دنیوی باشد؛ اگر ارزشها و عقاید دینی حاکم شد می‌توانیم بگوییم که از یک وضعیت مطلوب برخوردار هستیم. استراتژی مهم پیامبراکرم (ص) این بود که به دنبال تحول در قلب فرهنگ (عقاید و ارزشها) بودند و اینگونه موفق شدند تحول ایجاد کنند؛ وقتی که در رفتارها تحول ایجاد شد، در همه روابط اجتماعی هم خود به خود تحول ایجاد می‌شود.

انقلاب ما توانست تحول عظیمی ایجاد کند، باید تلاش کنیم که از طریق جامعه پذیری و نظام آموزشی و از طریق رسانه و فیلم و سریال‌ها و همه عوامل و کارگزاران، عقاید و ارزشهای دینی را در جامعه حاکم و این تحول را حفظ و تقویت کنیم و این مهمترین کاری است که می‌شود انجام داد.

اعتقاد من این است که اگر مسئولین مربوطه روی این توصیه‌های مدیریتی کار کنند و با توجه به روایات و منابع موثق استخراج کنند و به عنوان دستورالعمل به دست کسانی دهند که به عنوان مدیر منصوب می‌کنند و نظارت هم کنند، وضع و حال مردم و جامعه خیلی بهتر می‌شود.

هر کس که حق نصب مدیر دارد و انشاء و قلمش می‌تواند مدیری را نصب کند نخست باید خودش این منشور و توصیه‌های مدیریتی پیامبر اکرم (ص) را به دقت مطالعه کند و به دقت این معارف را به دست آورد و بعد هر کسی یا کسانی را که انتخاب می‌کند، نسبت به این موارد آشنا کند.

در این مرحله رفتارها، رفتارهای شدیدی می‌شود البته همین رفتارهای شدید هم به این معنا نبود که به یکباره دست به شمشیر ببرند بلکه می‌آمدند و با هر هرگونه تسلط دشمن مخالفت می‌کردند؛ به عنوان نمونه رسول خدا (ص) نشسته بودند و در همین حین داشتند یک جنازه یهودی را از همان مسیر می‌بردند پیامبر خدا که نشسته بود تا متوجه این صحنه شد به یکباره ایستادند این افراد بعدها فکر کردند که به احترام جنازه آدم باید بلند شود اما ائمه اطهار (ع) می‌فرمایند که پیامبر اکرم دوست نداشتند که حتی جسد یک دشمن از بالای سرشان عبور کند یعنی همین مقدار هم نمی‌خواستند حتی پس از مرگ دشمن، کسی تصور کند که دشمن می‌تواند بر ما نفوذ کند یا دشمن می‌تواند بر ما مسلط باشد.

حجت‌الاسلام ابراهیمی پور عضو هیئت علمی مؤسسه امام خمینی (ره)