گفت‌و‌گو با حمید زرگرنژاد، کارگردان فیلمی که نگاهی متفاوت به دفاع مقدس دارد

حق «ماهورا» را خوردند!

تازه‌ترین ساخته حمید زرگرنژاد با نام «ماهورا» روی پرده سینما در حال اکران است. او که پیش از این هم فیلم «پایان خدمت» و همچنین ده‌ها مستند سینمایی را ساخته با ماهورا نشان داد با عشق و دانش پا به سینما گذاشته است. فیلم تازه او نمونه‌ای موفق در سینمای دفاع مقدس محسوب می‌شود که باید آن را دید و قضاوتش کرد.
کد خبر: ۱۱۷۰۳۰۲
حق «ماهورا» را خوردند!

با این کارگردان درباره ماهورا گفتوگو کردهایم تا از زبان خودش بشنویم چرا به تاریخ دفاع مقدس علاقه دارد و این علاقهمندی تا چه اندازه روی فیلمسازی او اثر گذاشته است.

چرا به تاریخ دفاع مقدس علاقهمند هستید؟

قبل از ساخت اولین فیلم بلندم یعنی «پایان خدمت» بیش از صد فیلم مستند با موضوع دفاع مقدس کار کردم و البته ماهورا را هم فیلمی صرفا دفاع مقدسی نمیبینم.

به چه دلیل ؟

ماهورا قصهای مردمی دارد بر بستر دفاع مقدس. چون حجم بالایی از فیلم به زندگی عادی و روزمره مردم میپردازد و خبر چندانی از افراد و ادوات نظامی در این فیلم نیست. ضمن اینکه جنایت جنگی موجود در این فیلم را هم نمیتوان از آن تفکیک کرد. در کل خیلی قائل به دسته بندی فیلمها نیستم که بتوانم ماهورا را صرفا به چشم یک فیلم دفاع مقدسی ببینم.

زمان اکران جشنوارهای ماهورا گفتید این فیلم را براساس واقعیت و مستندی که خودتان قبلا راجع به این موضوع ساخته بودید، به تصویر کشیدید. در این باره بیشتر توضیح میدهید؟

بله، من قبلا مستند این فیلم را با عنوان «حلقه در خاک» ساخته بودم و با این وجود نگارش فیلمنامه ماهورا چهار سال زمان برد. چون برایم خیلی مهم و حساس بود. البته از روی مستندهایی که ساختم فیلمهای سینمایی دیگری چون شب واقعه و روز سوم هم ساختهشده که هنوز هم مخاطب خودش را دارد. جریان ساخت ماهورا هم از این قرار است که در سال 87 در حال ساخت مستند «نبرد خرمشهر» در جنوب بودم که ماجرای آن اتفاق را شنیدم و بعد از آن مراحل تحقیق و فیلمبرداری شروع شد.

پس به ماهورا میتوان از جهت تاریخی هم نگاه کرد؟

بله، ماهورا را میتوان بهعنوان مستندی تاریخی نگریست. به قول امیر پوریا (منتقد فیلم) اگر در کشورهای خارجی چنین اتفاقی رخ میداد، فیلمش را بهعنوان سند جنایت جنگی در دادگاههای بینالملل مطرح میکردند.

به قول دکتر شریعتی، تاریخ را نمیتوان قضاوت کرد و در نهایت همه ما از بیرون نقش قاضی را داریم. قضاوت شما در این فیلم بر چه مبنایی است که تاریخ کمتر لطمه ببیند؟

من در این فیلم هیچ قضاوتی انجام ندادم و اساسا آدم قضاوت کردن هم نیستم. حتی در فیلمهای مستندم هم قضاوتی نمیکنم فقط سعی میکنم مخاطبم را به فکر وادارم. البته برداشت خودم و زاویه دوربینم مشخص است، اما به بینندهام حکم نمیکنم چیزی را قبول کند یا نه. حتی در قسمتی از ماهورا هم میبینیم قهرمان فیلم جایی دچار شک میشود و میگوید که: «من وارد این بازی نمیشوم و نجات عشیره برایم مهم است.»

راجع به محتوای فیلم تان کمی توضیح میدهید؟

من در این فیلم ماجرای مردمی را روایت میکنم که رزمنده نیستند و با هیچکس سر جنگ ندارند، اما درگیر جنگ شده و مورد تجاوز و بیرحمی قرار میگیرند. روستایشان غارت شده و به آتش کشیده میشود و باقی ماجراها. این فیلم درباره هشت سال دفاع مقدس است و مردم خوزستان که برای ناموس، خاک و مرزداری سنگ تمام گذاشتند. البته اینطور مفاهیم گویا دغدغه برخی مسؤولان نیست و اصلا برایشان مهم نیست بر مردم چه گذشته! ایرانیها در طول تاریخ هر حادثهای را که برایشان رخ داده یا در خودشان حل کردند یا نابودش کردند و خوزستانیها همواره معتقدند خاک مان فقط برای خودمان مهربان است، نه برای دشمن.

بعضی از شخصیتهای فیلم شما هنوز زنده هستند. آیا با این افراد ملاقات داشتهاید؟

بله، هم آقای علیخانی در برنامه ماه عسل و هم چند روز پیش آقای ضیا در برنامه فرمول یک شخصیتهای واقعی فیلم مرا دعوت کرده و با آنها صحبت کردند. شخصیتهای واقعی فیلمم نهتنها فیلم را دوست دارند بلکه از وقتی فیلم شروع میشود تا آخر گریه میکنند.

با بازیگرانتان چطور صحبت کردید که اینقدر رئال بازی کنند؟

بازیها در فیلم برایم بسیار مهم است. من به دورخوانی بسیار معتقدم و در تمام فیلم هایم با بازیگران خیلی دورخوانی میکردیم. ضمن اینکه بازیگران فیلمم هم خودشان کارشان را جدی میگرفتند. مثلا ساعد سهیلی با چهرهای گریم شده بدون اینکه کسی او را بشناسد به روستا میرفت و با مردم معاشرت میکرد تا چند و چون زندگیشان دستش بیاید.

قبول دارید که ریتم فیلم در نیمه اول آن کند است. فکر میکنم صرف نمایش آداب و رسوم عشیرهای بیآنکه درونمایهای در لایههای زیرین آن باشد، باعث شده به نظر بیاید تنها نشان دادن عشیره نقطهگذار و دلیل آغاز روایت برای رسیدن به بخش جنگی فیلم است!

انتقادهایی از این دست را که در نسخه جشنوارهای وارد شد در اکران عمومی اصلاح کردیم. در نسخه جدید ریتم فیلم تغییر کرده، بازنگری کامل ایجاد شده و نهایتا فیلمی بسیار روان تر از نسخه جشنوارهای در اختیار مردم قرار گرفته است.

داوریهای جشنواره فجر عصبانیتان نکرد؟

نهتنها من، بلکه تمام عوامل فیلم را هم متعجب کرد. حتی کار به جایی رسید که مسؤولان جشنواره به من گفتند نباید امسال فیلمت را به جشنواره میدادی!

منظورتان این است که داورهای جشنواره اعمال سلیقه شخصی کردند؟

نمیدانم، اما اطمینان دارم ماهورا فیلم ماندگاری در تاریخ سینمای ایران خواهد شد. من به شما قول میدهم این فیلم به قدری ماندگار خواهد شد که دیگر کسی به یاد نیاورد در سال 1396 رای داوران به چه فیلمهایی بوده. غیر از دو سه فیلمی که واقعا شایسته بودند در جشنواره فجر امسال داوران ریختوپاشهای زیادی برای دلخوشی خیلیها کردند! این حق خوری با گذشت زمان از یاد میرود، اما ماهورا میماند. کمااینکه فیلم شاخصی مانند «مادر» ساخته زندهیاد علی حاتمی هم در اکران جشنوارهاش مورد بیمهری قرار گرفت. البته به هیچوجه قصد مقایسه این دو فیلم را ندارم، اما واقعیت این است که یک فیلم با رای داوران نابود نمیشود. همه ما میدانیم داور جشنواره خودش یک فیلمساز است و بعدا میخواهد میزبان بازیگران و فیلمبرداران و کلا اهالی سینما در دفتر کارش باشد. بر همین حساب برای دلخوشی بعضیها باید یکسری کارها را انجام بدهد که بعضا میدهد. من این مسائل را بخوبی میدانم، اما همان موقع هم گفتم من پذیرفتهام وارد بازی جشنواره فجر شوم و بنابراین از داوریهای این جشنواره هم تبعیت میکنم.

با توجه به اینکه اقبال عمومی مخاطبان بیشتر به سمت فیلمهای کمدی است، شما از ساخت فیلمی اجتماعی که بر بستر دفاع مقدس روایت میشود پشیمان نیستید؟

چند سالی است مردم به دیدن فیلمهای کمدی تمایل دارند، اما این دلیل نمیشود من و امثال من از دغدغههای اجتماعی مان دست بکشیم، اما در تمام دنیا فیلمهایی که به مسائل ملی ـ تاریخی میپردازد از حمایت همهجانبه نهادهای دولتی برخوردار است. کمااینکه ماهورا در بخش خصوصی ساخته شده و چنانچه مورد حمایت قرار نگیرد آسیب میبیند.

ساناز قنبری

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها