ساعت 3:30 صبح روز 16 مهر 94، برای بازدید و شناسایی منطقه‌ای که به دست تکفیری‌ها افتاده بود راهی شد، چند سالی می‌شد گروه تروریستی داعش پایش به سوریه رسیده بود.
کد خبر: ۱۱۶۹۱۰۹
کمین برای حبیب سپاه

در میانه راه به کمین برمی‌خورند، ماشین حاج حسین و همکارانش با آتش روشن‌شده تکفیری‌ها منحرف می‌شود و به رگبار بسته می‌شود.


راننده از ناحیه کمر مجروح و ابووهب با سر و چشمی آسیب‌دیده راهی بیمارستان می‌شود.

بیمارستان حلب سوریه شد آخرین خانه حسین همدانی و کتاب زندگی‌اش ساعت 8 شب همان روزبه آخر رسید.

به حبیب سپاه معروف بود، میان برو بچه‌های جنگ و سپاه و بعدها هم میان مدافعان حرم، به ابووهب معروف شد.

آذر ۱۳۲۹، از پدر و مادری همدانی الاصل اما در آبادان به دنیا آمد، پدرش در پالایشگاه آبادان مشغول به کار بود، بعد از فوت بزرگ خانواده، به همراه مادر و خواهر و برادر، عزم شهر و دیار کردند.

شاگردی عطاری را تجربه کرد و گاهی هم اَره به دست گرفت و با چوب و میخ و چکش خودش را سرگرم کرد. در عنفوان انقلاب و مبارزات مردم،‌ راهی تهران شد و به‌صف انقلابیون پیوست.

آهنگ جنگ از سوی عراق علیه ایران که نواخته شد، سمت‌وسوی غرب را پیش گرفت و کردستان شد خانه جدید حسین همدانی برای مبارزه.

در ابتدای جنگ فرماندهی عملیات مطلع‌الفجر و جبهه میانی سرپل ذهاب بر عهده او گذاشته شد. بعدازآن برای منطقه عملیاتی «بازی دراز» در جبهه غرب فرماندهی کرد.

لشگر 32 انصار الحسین سپاه که تشکیل شد، به‌عنوان نخستین فرمانده آن معرفی شد و حتی فرماندهی لشکر 16 قدس گیلان را هم تجربه کرد.

به‌جز همدان حضور در پاوه و مریوان را هم در کارنامه دارد، رفاقتش هم با احمد متوسلیان و محمدابراهیم همت و محمود شهبازی در تشکیل و سازمان‌دهی لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله به فرماندهی‌اش در این لشکر و ناآرامی‌های سال 88 رسید.

بعد از آن راهی سوریه شد و با خودش قرار دفاع و مبارزه گذاشت. تا روزی که دیگر از حلب بازنگشت.
دوست و هم‌رزمش نقل می‌کند؛ تکفیری‌ها و جبهه النصره 4 سال به دنبال شهادت سردار بودند و یک‌مرتبه محل سکونتش مورد هدف اسلحه‌ی دوربرد و دوربین‌دار قرار گرفت که به سرانجام نرسید.

حسین همدانی را به‌عنوان نابغه جنگ‌های نامنظم در منطقه غرب آسیا می‌شناسند، مردی که می‌داند باید وحدت شیعه و سنی را در منطقه پرحادثه و پرخطر سوریه الگو کند و با تشکیل نیروهای مردمی در سوریه و عراق، برای جلوگیری از پیشروی و بازپس‌گیری مناطق اشغالی از نیروهای تکفیری نقش‌آفرینی کند.

درست زمانی که گروهک‌های تروریست تکفیری در حال پیشروی در خاک عراق و سوریه بودند و خیلی از کارشناسان نه با حدس و گمان که با قاطعیت و جدیت سقوط دولت‌های عراق و سوریه را قطعی می‌دانستند، او با ایده تشکیل نیروهای دفاع مردمی وارد سوریه می‌شود و با تشکیل نیروهای دفاع وطنی و ایجاد دفاع مردم پایه، به‌خوبی در مقابل هجمه گروهک‌های تکفیری ایستاد.

ایستادگی که حاصلش ایجاد مانع در برابر پیشروی‌های بیشتر تروریست‌ها شد و زمینه را برای آغاز روند بازپس‌گیری مناطق اشغالی مهیا کرد.

چهره حسین همدانی، نه‌تنها برای ایرانی‌ها و سوری‌ها و عراقی‌ها، اسطوره شد و از او به‌عنوان فرماندهی مقتدر و کار بلد یاد می‌شود، که در رسانه‌ها و حتی در بین خیلی از سیاسیون و نظامیان غربی هم به چهره مبارز شهرت دارد.

برای کشتنش در سوریه نقشه کشیدند و آدم اجیر کردند و حتی خیلی‌ها در اتحادیه معروف اروپایی‌ها حکم به تحریمش دادند و اسمش را در کنار خیلی‌های دیگر وارد لیست سیاه خودشان کردند.

روزنامه وال‌استریت ژورنال بعد از شهادت وی نوشت: ژنرال همدانی یکی از فرماندهان نخبه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بوده است. شهید همدانی یک متخصص در نحوه رزم عملیات نیروهای منظم با شبه‌نظامیان است.

نشریه فارن پالیسی هم درباره شهید همدانی نوشت؛ او در اوایل 1979 برای مبارزه با شورشیان "کردستان" و سپس در جنگ ایران و عراق (دوران 8 سال دفاع مقدس) ایفای نقش کرد.

سه سال پیش حلب، شاهد شهادت یکی از اسطوره‌های نظامی ایران بود و امروز شاهد آزادی و بازگشت مردمش.

شهری که برای تروریست‌ها مهم بود و حالا رفتن را بر ماندن ترجیح داده‌اند و پل‌های پشت سرشان را برای تجربه دوباره اشغال خراب کرده‌اند.

تاریخ انقضای داعشی ها در سوریه و عراق و همان حلب که برای زندگی زمینی سردار یک نقطه پایان بود، سررسید.

پایانی که حاج قاسم یک سال پیش وعده‌اش را داده بود.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها