‌با کاهش نرخ ارز در روزهای اخیر، مهم‌ترین بحثی که مطرح می‌شود این است که سیاستگذاران چه کنند تا دلار دوباره بالا نرود و با بازگشت التهابات به بازار، اوضاع اقتصاد وخیم نشود؟
کد خبر: ۱۱۶۷۸۵۱
سه ضلع مدیریت بازار ارز

برای پاسخ به این سوال، باید به عواملی پرداخت که موفق به کاهش ارز در روزهای اخیر شده است. کاهش نرخ ارز، معلول عملیات روانی - رسانه‌ای از دو، سه روز پیش در فضای مجازی به اضافه عرضه بالای ارز از سوی بانک مرکزی به بازار بوده است که دارندگان ارز را مجاب به فروش ارزهای خود کرد.

دولت و بانک مرکزی اگر هوشمندانه در بازار ارز دخالت کنند، می‌توانند یکی دو ماه با همین عملیات‌، بازار را کنترل کرده و هر روز قیمت دلار را سیصد چهارصد تومان کاهش دهند و انتظارات روانی را به سمت نزولی شدن قیمت‌ها ببرند؛ اما برای ادامه کاهش قیمت ارز با صرف دو عامل روانی - رسانه‌ای و تزریق ارز به بازار، تردیدهای جدی وجود دارد و نیازمند اقدام مکملی است که در ادامه به آن اشاره می‌شود.

قطعا کاهش تدریجی اما طولانی‌تر قیمت دلار، اثرگذاری بیشتری بر انتظارات روانی دارد تا اقدامات شوک‌آور چند روز اخیر؛ زیرا با توجه به منابع در دسترس بانک مرکزی، نمی‌توان به مدت طولانی همچون دو روز اخیر، دلار به بازار تزریق کرد؛ تاثیر عملیات روانی -‌ رسانه‌ای نیز محدود خواهد بود.

اگر این روند شوک‌آور متوقف شود، دلار مجدد صعودی شده و حتی به بالاتر از ارقام قبلی می‌رسد. اقدام مکمل برای مدیریت بازار ارز، کمک گرفتن از عملیات پولی، مالیاتی و ابزارهای تنبیهی است. عملیات پولی به معنای خرید ارز روی کف نرخ بازار آزاد و فروش آن زیر سقف نرخ بازار توسط بانک مرکزی است، تا کسی ریسک نکند برای سرمایه‌گذاری وارد بازار ارز شود؛ بنابراین با باز کردن شیر ذخایر ارزی نمی‌شود دلار را پایین آورد، اما با عملیات خرید و فروش هوشمندانه، می‌توان به این مهم دست یافت.

از سوی دیگر دولت باید طرف تقاضای ارز را بشدت مهار کند و این نیازمند ابزارهای نظارتی قوی و مالیاتی است. باید دلالان خرد و کلان ارز (فعالان حرفه‌ای) را با تدابیری همچون حساب‌ها و تراکنش‌های بانکی افرادی که اقدام به خرید و فروش دلار می‌کنند، رصد کرد.

باید دولت، مجلس و قوه قضاییه با تصویب قوانین و اتخاذ تصمیمات جدید، به‌طور جدی اعلام کنند از این پس هرگونه تراکنش بانکی رصد می‌شود و هر کس وارد فرآیند خرید و فروش دلار شود باید مالیات سنگین بپردازد. باید اعلام شود، اگر هر فرد از سقفی بالاتر، ارز خرید و فروش کند به جرم کار تروریستی اقتصادی با او برخورد یا حداقل حساب‌های بانکی وی و خانواده‌اش بلوکه می‌شود. قطعا اقدامات سوداگرانه در بازار ارز، همرده کارهای تروریستی اقتصادی است، زیرا گرانی ارز به علت تشدید تورم، به معنای زدن جیب ده‌ها میلیون ایرانی است و با رکود ناشی از آن، صدها کارخانه تعطیل و صدها هزار نفر کارگر بیکار می‌شوند.

در همین زمینه باید هر روز گزارش عمومی داده شود و دلالان خرد و کلان ارز به مردم معرفی شوند. با این اقدام، قطعا افراد عادی دیگر جرات و ریسک نمی‌کنند تا به منظور سوداگری دلار بخرند. در همین ارتباط می‌توان مکانیسم پاداش سوت‌‌زنی هم به کار گرفت. به این معنا که مردم در صورت معرفی دلالان ارز، پاداش دریافت کنند.

هم‌اکنون که بیشتر ارزدارها بر سر ریسک کاهش قیمت در روزهای اخیر، آن‌قدر وحشت کرده‌ و فروشنده شده‌اند، قطعا سر ریسک‌های بزرگ‌تر مثل اخذ مالیات، بلوکه شدن حساب‌ها و معرفی عمومی، عطای خرید دلالانه دلار را به لقایش می‌بخشند. اصولا سفته‌بازان و افرادی که به دنبال حفظ ارزش دارایی‌هایشان به هر قیمتی هستند، دو ریسک متصورند: ریسک کاهش قیمت و ریسک از دست دادن اموال و دارایی. تدابیر بالا هر دو ریسک را در بازار ایجاد می‌کند.

با این اقدام، بازار غیررسمی ارز بسیار کوچک‌تر از وضعیتی که هست خواهد شد و بانک مرکزی می‌تواند با دلارهای محدود و خرید و فروش فعالانه، مدیریت بیشتری در بازار کند.

ختم کلام آن که کار رسانه‌ای هرچند برای مقابله با تحرکات رسانه‌ای دشمن، ضروری است، اما با اتکای صرف به آن، کار پیش نخواهد رفت و باید هم عملیات عرضه مناسب (نه باز کردن شیر فلکه ارزی، بلکه خرید و فروش فعالانه) و هم محدود کردن تقاضای سفته‌بازی و احتیاطی (با افزایش ریسک و مالیات) در پیش گرفته شود. هر کدام از سه ضلع (رسانه، عرضه و تقاضا) رها شود، مدیریت بازار ارز ناموفق
خواهد شد.

مهدی عرفاتی

سردبیر

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها