در آستانه سومین سال فعالیت مجلس شورای اسلامی، صندلی ریاست کمیسیون فرهنگی مجلس به حجت‌الاسلام احمد مازنی رسید. مازنی که از نمایندگان لیست امید است، یکی از همان چهره‌هایی است که در عکس معروف فدریکا موگرینی (مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا) در مجلس حضور دارد.
کد خبر: ۱۱۴۷۸۳۷
گفتند بزرگ می‌شوی زندگی کردن یاد می‌گیری!
تصویری که در شبکه‌های اجتماعی دست‌به‌دست می‌چرخید و به «سلفی حقارت» معروف شد. البته عکاس آن تصویر تاکید می‌کند که مازنی در زمره سلفی‌بگیران نبوده و صرفا به گرفتن عکس یادگاری از حضور مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در مجلس بسنده کرده است. به همین بهانه رفتیم سراغ محمود حسینی. یکی از معدود عکاسانی که موفق به ثبت آن صحنه شد. حسینی به‌عنوان یک عکاس خبری، عکاسی از رویدادهای مختلف داخلی و بین‌المللی را در کارنامه تجربیات خود دارد. شاید جالب باشد بدانید که عکاس تصویر معروف سلفی نمایندگان با فدریکا موگرینی در کشتی کمک‌های انسانی که عازم یمن بود هم حضور داشته و خاطرات جالبی دارد. هرچند آن کشتی نهایتا در جیبوتی پهلو گرفت و بار خود را تخیله کرد. گفت‌وگوی جام‌جم با حسینی را در ادامه بخوانید.

خبر داری که یکی از حاضران در آن عکس معروف رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس
شده.

البته ایشان خیلی در این عکس دخیل نبود. فقط حضور داشت. در موضوع خاص سلفی گرفتن، نمایندگان دیگری بودند که دست به آن حرکت زدند. ایشان سلفی نگرفتند هرچند با گوشی موبایلشان از آن صحنه و حضور خانم موگرینی عکس یادگاری گرفتند.

در آن صحنه چه اتفاقی افتاد؟

برنامه تحلیف رئیسجمهور تمام شده و از حالت رسمی هم خارج شده بود. من یک لحظه دیدم آقای قشقاوی از وزارت خارجه به همراه خانم موگرینی دارند به سمت تعدادی از نمایندگان میروند. این باعث شد که من و بقیه عکاسانی که در صحنه بودیم به موضوع حساس شویم. دقت کردیم که ببینیم موگرینی و قشقاوی کجا میروند و چه صحنهای خلق میشود. رفتند در دل مجلس و جمع نمایندگان. در ادامه هم دیدیم تعدادی از نمایندگان ایستادهاند و مشغول گرفتن عکس یادگاری هستند. حتی یک نفرشان به خانم موگرینی پشت کرده بود و با او سلفی میگرفت. بقیه هم اکثرا گوشی موبایل دستشان بود و عکس یادگاری میگرفتند. چنین صحنهای برای ما خیلی جالب بود. از نظر خبری هم صحنه و سوژه خوبی داشت و حاشیه جالبی
درست میکرد.

تصور میکردی آن تصویر این قدر معروف شود و حاشیه درست کند؟

از قبل میدانستم که تصویر حاشیهداری خواهد شد ولی فکر نمیکردم این قدر به آن پرداخته شود، در فضای مجازی بچرخد و موجهای مختلف ایجاد کند . یکسری هم که موضوع #سلفی_حقارت را مطرح کردند. من عکاس خبری هستم. کاری به درست یا غلط بودن این موجها ندارم. به عنوان عکاس وظیفه داشتم عکس بگیرم ولی خب فضای مجازی هم طوری شده است که یک موضوع عادی، ضریب و جو بالایی پیدا میکند و به بحث و موضوع روز جامعه تبدیل میشود. مثبت و منفی هم ندارد در همه حوزهها با این وضعیت روبهرو میشویم.

بقیه عکاسانی که در آن صحنه حاضر بودند راجع به این صحنه چه نظری داشتند؟

چون سوژه خیلی حساس بود، در آن لحظه خیلی دیالوگ خاصی بینمان رد و بدل نشد ولی بعد از آن که بین خودمان صحبت میکردیم این موضوع مطرح شد که این چه حرکتی بود. همه به اتفاق این موضوع را رد کردند. قبول داشتند که این صحنه در سطح و جایگاه نمایندههای مجلس شورای اسلامی نیست.

توقعی که ما از نمایندههای مردم در مجلس داریم خیلی بالاتر از توقعی است که از یک فرد عادی داریم. این سطح از هیجانزدگی مناسب نبود که مثلا بخواهندبا مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا این شکلی عکس بگیرند.

آن سلفی گرفتن که دیگر خیلی توی ذوق میزد. البته عکاسهایی که از آن صحنه عکس گرفتند خیلی محدود بودند. من بودم و یکی دو نفر دیگر. صحن علنی مجلس فضای وسیعی است. امکان دارد یک سوژه را یکی دو نفر ببینند ولی ده نفر نبینند. مثلا آن بحث گلابی که درمجلس مطرح شد، یکی در یک گوشه صحن زاویه مناسبی داشت و آن صحنه را دید و عکاسی کرد و یکی هم در گوشه دیگری از مجلس بود و موفق به ثبت
آن صحنه نشد.

بازخوردی از این تصویر هم داشتی؟

همان زمان که بحثش داغ بود و همه جا صحبت آن بود، بعضیها وقتی متوجه میشدند که عکاس آن صحنه من بودم تعجب میکردند و می پرسیدند عکس چطوری گرفته شده. بعضا حتی میپرسیدند آیا آن صحنه واقعی بوده یا فتوشاپ است. من البته توضیح میدادم که در عکاسی خبری، فتوشاپ به آن معنایی که در تصور عام وجود دارد معنایی ندارد. رسانهها و مراجع داخلی هم خیلی روی آن مانور دادند. در رسانههای خارجی یکی دو رسانه به آن پرداختند ولی در مجموع تصویری بود که بیشتر مصرف داخلی داشت.

بعد از گرفتن عکس، برای انتشارش روی خروجی خبرگزاری مشکلی پیش نیامد؟

نه. مشکلی نبود. منتشر شد.

پیش آمده که گرفتن یک تصویر باعث دردسر شود و یا سنگاندازی کنند؟

بله. از این اتفاقات هم پیش میآید. وقتی عکسی میگیری که از نظر مسئول آن حوزه، بازخورد منفی دارد وقتی شما را فردا ببیند، ابرو در هم بکشد. در مورد همین عکسی که موضوع صحبت است، من را به یکی از نمایندههایی که در عکس حضور داشت معرفی کردند و گفتند این عکاس همان عکس است.

شاکی شده بود؟

نه!بنده خدا ناراحت نبود و برخوردخاصی هم نکرد فقط گفت بزرگ میشوی و زندگی کردن را یاد میگیری! من گفتم دیگر از اینی که هستم بزرگتر؟! (خنده)

به عنوان یک عکاس خبری با چه مشکلاتی توی کار خودت مواجه هستی و دائم باید از رویشان بپری؟

ما همه جا هستیم. مرغ عروسی و عزاییم.(خنده) در عکاسی خبری، هماهنگی با مسئولان برگزارکننده و مدیریت این فضا برای ما خیلی مهم است. معمولا عکاس چون توی تیررس و دم دست است اولین برخوردها با او میشود. خبرنگارها میتوانند یک گوشه مجلس بایستند و بدون اینکه خیلی توی چشم باشند کار خودشان را انجام دهند ولی در مورد عکاسها این قاعده صادق نیست. عکاسی خبری در خط مقدم و پیشانی رویداد است. به همین دلیل بحث هماهنگیها خیلی مهم است. شما ببینید در رویدادهای ناگواری که رخ میدهد، اولین کسی که از صحنه رانده میشود عکاس خبری است. به جای اینکه با آن دسته از افرادی برخورد کنند که مزاحم تیمهای امدادی و امنیتی شدهاند و دارند سلفی میگیرند، با عکاسان خبری برخورد میکنند. همیشه اولین نفر ماییم که از صحنه رانده میشویم.

با یکی از همکارانت صحبت میکردم . صحبت از خسارت دیدن دوربین و لوازم هم میکرد.

بله! لنز و دوربین و حتی دست و پا شکستن طبیعی است. البته دست و پا کمتر ولی پیش میآید لوازم آسیب ببیند. همان بحث هماهنگی است که عرض کردم. کسی که مسئول حراست و حفاظت فیزیکی آنجاست توجیه نیست که مثلا نباید عکاس را هل داد. نمیداند عکاس تعادل ندارد. کلی لوازم و لنز و دوربین از عکاس آویزان است. وقتی هلش میدهد، عکاس میافتد زمین و دست و پایش زخم می شود و نهایتا هم بعد از چند روز خوب میشود اما دوربین وقتی زمین خورد دیگر عمرش تمام شده است. دوربین هم معمولا متعلق به خبرگزاری است و دست ما امانت است. اگر خسارتی وارد شود باید از جیب خودمان آن را بپردازیم.

بهعنوان سوال آخر، تو تجربیات حضور در بعضی رویدادهای مهم غیرداخلی را هم داشتهای؛ حضور در کشتی کمکهای انسانی که قرار بود به یمن برود یا حضور میان آوارههای روهینگیایی. از این تجربهها بگو!

از بندرعباس راه افتادیم. حدود 18 روز روی آب بودیم. مقصدمان بندر الحدیده یمن بود. کمتر از 24 ساعت برای رسیدن به مقصد باقی مانده بود که اطلاع دادند باید به سمت جیبوتی تغییر مسیر دهیم.چیزی که توی کشتی به ما اعلام کردند این بود که بار کشتی در جیبوتی بازرسی خواهد شد و در صورتی که مشکلی نداشت به سمت یمن حرکت میکنیم. آن زمان اوج تبلیغات و پروپاگاندای سعودیهای بود که ادعا میکردند بار این کشتی، مهمات و سلاح است. در صورتی که واقعا این چنین نبود. حتی ماموران گارد حفاظت کشتی هم اسلحه گرم و تفنگ نداشتند.

وقتی به جیبوتی رسیدیم، مسئول سفارت ایران در منطقه به کشتی آمد و اعلام کرد بنا به دستوری که از تهران رسیده، بار در جیبوتی تخلیه خواهد شد و از طریق سازمان ملل مجدد بارگیری می شود و آنها بار را به یمن منتقل میکنند. این شد که ماموریت ما هم تمام شد و هوایی به تهران برگشتیم. چند ماه قبل هم بین آوارههای روهینگیایی در مرز بنگلادش و میانمار رفتم و از آنها عکاسی کردم. وضعیت اسفباری داشتند. جوامع بینالمللی باید فکری به حال اینها بکنند. واقعا غریب ماندهاند.

هرچه بود، اشتباه بود!

حجتالاسلام مازنی هم از این اتفاق روایت خودش را دارد. او پیش از این در گفتوگو با ویژهنامه نوروزی جامجم در باره این عکس گفته است: خانم موگرینی نماینده اتحادیه اروپا و مهمان ویژه مجلس در مراسم تحلیف بود. در ان روز بین جایگاه نمایندگان و مهمانان، گلدانهای بزرگ گذاشته و مسیر رفت و آمد را بسته بودند. من از آقای قشقاوی خواستم به خانم موگرینی بگوید میخواهیم با ایشان احوالپرسی کنیم و تمام آن صحبت سه چهار دقیقه هم طول نکشید. ایشان هم استقبال کردند. آقای قشقاوی هم بودند که با موبایل من یک عکس گرفتند. گفتوگوی ما هم در حد سلام و احوالپرسی ساده بود. برخی نمایندهها به دلیل همان فاصلهای که وجود داشت از آقای قشقاوی درخواست میکردند برای آنها هم عکس بگیرد و شلوغ شد. یکی از همکاران هم دید که کسی عکس نمیگیرد خواست خودش عکس بگیرد که حالت سلفی پیدا کرد. ایشان فردای همان روز عذرخواهی کرد. [آن اتفاق] هرچه بود اشتباه بود.

محمدصادق علیزاده

روزنامهنگار

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها