جام‌جم از وضعیت مهجور تولید و اکران سینمای کودک و نوجوان در ایران گزارش می‌دهد

مُرد از بس که جان ندارد...

چه کسی است که فیلم‌های «الو الو من جوجوام»، «شهر موش‌ها»، «گلنار»، «دزد عروسک‌ها»، «کلاه قرمزی و پسرخاله» و چندین فیلم خاطره‌انگیز دیگر را فراموش کرده باشد و در روزهای کودکی با شخصیت‌های بانمک آنها همذات پنداری نکرده باشد؟
کد خبر: ۱۱۴۵۷۴۵
مُرد از بس که جان ندارد...

این کارتونها برای ما به نوعی کلاس درسی بود با نکاتی ساده که اتفاقا بسیار کاربردی هم بود. فیلمهای کودک آن زمان به ما یاد میدادند؛ «تو قویتر از اونی هستی که فکرشو میکنی»، «زندگی همیشه پر از اتفاقات غیر قابل پیشبینی هست و تو نباید از اون اتفاقات بترسی»، «مانع شادیهات نباش»، «قهرمان زندگی خودت باش» و هزار و یک درس دیگر که هنوز که هنوز است در ذهن ما به یادگار مانده. بدون شک آن ایام، یعنی دهههای 60 و 70 را باید دوران طلایی سینمای کودک در ایران نامید، دورانی که همراه بود با آثاری ارزنده که رویکردهای تربیتی، فرهنگی و تفریحی در آن بوضوح دیده میشد، اما مساله اینجاست که چه اتفاقی افتاد که از آن دوران باشکوه فاصله گرفتیم و سینمای کودک به وضعیت غمانگیز فعلی سقوط کرد؟ قطعا در سالهای اخیر اگر نوستالژی فیلمهای خاطرهانگیزی چون «کلاه قرمزی و پسرخاله» و «شهر موشها» هم نبود عملا هیچ فیلمی با محوریت کودکان و نوجوانان نمیتوانست سالنهای سینما را پر از جمعیت کند. فارغ از اینکه سری دوم این فیلمها با گذشت این همه سال نتوانستند به کیفیت سری اول خود برسند.

در سالهای اخیر فیلمهای کودکی چون «دزد و پری» به کارگردانی حسین قناعت، «شکلاتی» به کارگردانی سهیل موفق، ««اسکیباز» به کارگردانی فریدون نجفی، «پینوکیو و عمو سردار» به کارگردانی سیدرضا صافی و بسیار فیلم کودک دیگر باوجود تمام شایستگیهایشان نتوانستند به موفقیتی در گیشه دست یابند و واقعیت اینجاست که نه سینماداران تمایلی به اکران آثار این ژانر در سالن هایشان دارند و نه سینماگران ریسک ساخت اثری را دارند که از پیش میدانند هیچ بازگشت سرمایهای برایشان نخواهد داشت.

در کنار سایر عواملی که باعث افول این گونه سینمایی شده، امروز شرایط اکران برای این ژانر مهم و تاثیرگذار اصلا مناسب نیست. در دهه 60 و 70 یا همان دوران طلایی سینمای کودک این تضمین وجود داشت که فیلمها در هر صورت در سینماها اکران میشدند. اکنون اما، فیلمهای زیادی داریم که سالهاست در صف اکران ماندهاند و یا اگر اکران میشوند شرایط خوبی برایشان در نظر گرفته نمیشود. برای برون از مشکل سینمای کودک حدود سه سال پیش بود که بنیاد سینمایی فارابی اتاق فکری تشکیل داد. اتاق فکری که یکی از اقدامات اولیهاش تفکیک بحثبرانگیز جشنواره کودک و نوجوان بود که البته به مرور زمان ثابت شد که این مسکن چندان دردی از این وضعیت بغرنج دوا نکرده است. حتی سال گذشته هم ابراهیم داروغهزاده، معاون ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی در نامهای به رئیس شورای صنفی نمایش خواستار فراهم آوردن شرایط برای اکران فیلمهای منتخب جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوان شد که آن هم حتی نتوانست به حمایتی حداقلی و مقطعی در اکران سینمای کودک و نوجوان منجر شود.به هر حال اینگونه که از ظواهر امر پیداست مساله شکوفایی سینمای کودک و نوجوان سالهاست صرفا شعاری شده برای مدیران سینمایی و نه در تولید و نه در اکران برنامهریزی دقیق و مدونی در این خصوص وجود ندارد. با نگاهی گذرا میبینیم که از سال 95 تاکنون سهم کودکان و نوجوانان از سینمای ایران صرفا اکران ۱۷ اثر بوده، آن هم اکرانهایی در شرایط مهجور و نامناسب که تفاوت چندانی با عدماکرانشان نداشتند.

دغدغه سینمای کودک ندارند!

محمدرضا نجفیامامی فعال حوزه انیمیشن و سینمای کودک با گلایه از عدم حمایت مسئولان از سینمای کودک در گفتوگو با جامجم بیان کرد: متاسفانه در سینمای ایران ژانر کودک و نوجوان جدی گرفته نمیشود و آنطور که باید و شاید از آن حمایت نمیکنند؛ در صورتی که در تمام دنیا سینمای کودک و انیمیشن از پرسودترین ژانرهاست. نجفی که اولین فیلم رئال ـ انیمیشن «مبارک» را در ایران ساخته، تصریح کرد: البته من از بازخورد فیلم رئال ـ انیمیشن «مبارک» در گیشه راضی بودم، چون به هر حال به اعتقاد من باید میزان فروش این فیلمها را در مقیاس کلی سینمای ایران سنجید. درست است که میزان فروش بسیار بالا و چشمگیر نبود ولی برای قدم اول بد نبود. من اکنون مشغول کار جلوههای ویژه در فیلم «آهوی پیشونی سفید» به کارگردانی سیدجواد هاشمی هستم. این فیلم مملو از جلوههای ویژه بسیار استاندارد و بالاست که امیدوارم زمان اکرانش به درستی دیده شود.

او در پایان خاطرنشان کرد: سینمای کودک بهعنوان یک ژانر تخصصی نیازمند حضور متخصصانی است که نسبت به مسائل کودکان آگاهی کامل داشته باشند و باید برای فیلمسازانی که میخواهند در این حوزه اقدام به ساخت فیلم کنند کلاسهایی برگزار کرد و آنها را با خصوصیات روحی، روانی و... کودکان آشنا ساخت. امیدوارم مسئولانی که برای سینمای کودک در نظر گرفته میشوند دغدغه این سینما و این قشر را داشته باشند و به مرور آثاری در سینمای کودک ببینیم بسیار باکیفیت تر از آنچه که اکنون میبینیم. چون وقتی کار باکیفیت ساخته شود هم سینمادار از اکران آن استقبال میکند و هم بیننده با اشتیاق برای تماشای چندباره آن به سینما میآید.

باید فروش داشته باشد

برای اطلاع از کم و کیف ماجرا سراغ یکی از سینماداران تهرانی هم رفتیم. امیرهوشنگ پاسبانیان، مدیر سینما بهمن که سالهاست به سینماداری مشغول است با تاکید بر لزوم کیفیت فیلمهای کودک به جامجم گفت: اگر فیلم خوب و باکیفیت در هر ژانری ساخته شود حتما بازخوردش را در گیشه خواهد داشت. درست است که ما در دهههای 60 و 70 سینمای پررونقی در حوزه کودک و نوجوان داشتیم و این ژانر به دلایل مختلف به یک باره فروکش کرد، اما در سال های اخیر میبینیم با ظهور انیمیشنها و فیلمهای خوب کودک این سینما دوباره در مسیر شکوفایی افتاده.

او ادامه داد: الان شما ببینید فیلمی مثل «مصادره» که اکران نوروز است دو برابر فروش فیلمی است که تازه سه هفته است بر پرده اکران قرار گرفته و به همین خاطر سینماداران عمدتا راغب نیستند آن را از پرده پایین بیاورند؛ چراکه چراغ سالن سینما با مخاطب روشن است و اگر ما بخواهیم به فیلمی سانس بدهیم که فروشی ندارد نه وجهه خوبی برای سینما دارد و نه فیلمساز.

پاسبانیان در بخشهای دیگر از صحبتهای خود با اشاره به تجربیات خودش بهعنوان یک سینمادار در اکران فیلمهای کودک میگوید: فیلم کودک شرایط اکران خاص به خودش را میطلبد. بهعنوان مثال سینمایی در محدوده میدان انقلاب با وضعیت ترافیکی و شهری که دارد نباید فیلم کودک اکران کند. چون حمایت از فیلم کودک توسط مدارس و آموزش و پرورش صورت میگیرد، بنابراین عمدتا این پردیسها هستند که برای اکران فیلم کودک بیشتر مناسبند، آن هم در ساعات خاصی از روز.

ساناز قنبری

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها