پای حرف‌های شاهین چگینی، رئیس صنف تماشاخانه‌های خصوصی تهران

کیفیت تئاتر را قربانی گیشه کرده‌ایم

درست در همان روزهای گشایش اولین تماشاخانه خصوصی در تهران یک سوال هم همزمان متولد شد؛ این که تماشاخانه‌های خصوصی به نفع تئاتر است یا به زیانش؟ البته در همه این سال‌ها و رشد عجیب و غریب تماشاخانه‌ها در تهران و البته برخی شهرستان‌ها همچنان این سوال بی‌پاسخ مانده است.
کد خبر: ۱۱۴۰۸۱۵
کیفیت تئاتر را قربانی گیشه کرده‌ایم

همین سوال اما اهالی تئاتر را به مخالفان و موافقانش تبدیل کرده است، موافقان رونق اقتصادی چرخه تئاتر را عامل مثبت و موثر در بهتر دیده شدن تئاتری‌های جوانی می‌دانند که پیش از این جایی برای اجرا نداشتند و مخالفان هم از همین منظر گردش اقتصادی این سالن‌ها را دلیلی بر کیفیت پایین اجراها می‌دانند، بحث آنها معطوف به این نکته است که اغلب سالن‌ها به اجرای تئاترهای بفروش بی‌کیفیت تمایل دارند.

هر چه بود اما در فاصلهای کوتاه تماشاخانههای خصوصی در همان پیرامون تئاتر شهر یکی یکی ساخته شدند، اتفاقی که خیلی زود مشکلاتش هم پدیدار و دلیلی شد تا همان افراد پیگیر مشکلات یکسانشان باشند. همین مشکلات بود که آنها را وادار کرد در میانه بحث و گفتوگو بین موافقان و مخالفان تئاتر خصوصی پیگیر ایجاد صنف برای حل مشکلاتشان باشند. اتفاقی که در مهر 95 افتاد تا حداقل این تماشاخانهها سر و سامانی بگیرند.

شاهین چگینی البته در کنار مدیریت سالن مشایخی،عهدهدار مدیریت صنف تماشاخانههای ایران است. آنطور که خودش میگوید او از دوسال پیش برای شکل دادن صنفی در این حوزه، با پیگیری‌هایش این اتفاق را شکل داده است.

این صنف چقدر می‌تواند به ساماندهی این اوضاع کمک کند؟

کار صنفی، تعریف‌های مشخصی دارد که سرفصل آن حمایت از اعضای صنف است، ما هم با این رویکرد طبق اساسنامه‌ای که داریم فعالیت‌مان را شروع کردیم. به عنوان مثال در این صنف ما شورای داوری داریم که اگر اختلافی بین تماشاخانه خصوصی با دولت، گروه‌های نمایشی و... باشد، پرونده آن مستقیم به صنف ارجاع داده می‌شود و شورای داوری برای آن رأی صادر می‌کند. آرای صادر شده هم ضمانت اجرایی دارد و زمانی که ابلاغ می‌شود از طریق دادگاه می‌تواند در راستای احقاق حق طرفی که رأی به نفعش صادر شده، حکم داده شود. علاوه براین موضوع ما در حال تدوین قراردادهای همسانی هستیم که دارای بندهای مشترک بین همه تماشاخانه‌ها باشد، این به معنای ورود به تمام بخش‌های خصوصی یک مجموعه نیست، بلکه تنها در حیطه عمومی‌تر باعث می‌شود جلوی برخی مواردی که ممکن است در آینده بین گروه‌ها و تماشاخانه مشکل ایجاد کند، گرفته شود و فضای سالم‌تری را شکل دهیم. در ادامه به دنبال آن هستیم که سامانه بلیت فروشی و روابط عمومی مشترک داشته باشیم و صنف برای تمام اعضا تبلیغات انجام دهد، راه‌اندازی باشگاه مخاطبان برای تماشاگرانی که از سالن‌های خصوصی استفاده می‌کنند، به واسطه ساماندهی آنها هم جزو موارد دیگری است که در نظر داریم.

اجباری برای عضویت در صنف وجود دارد؟ و به نظر می‌رسد این صنف خیلی هم کارگشای مشکلات آنها نباشد؟

ما تماشاخانه‌ای را مجبور نمی‌کنیم که عضو صنف شود، به همین دلیل ممکن است روزی تمام آنها در صنف باشند یا در مقطعی قرار بگیریم که چند تماشاخانه حضور نداشته باشد. در این میان کیفیت خدماتی که این سیستم به اعضای خودش می‌دهد، عامل تعیین‌کننده برای عضوگیری است و ما باید چیزی برای ارائه داشته باشیم که بقیه را به عضویت تشویق کنیم، وگرنه برخی‌ها می‌گویند به چه دلیل باید هر سال فلان مبلغ را برای حضور در صنف بپردازیم. به همین دلیل تمام تماشاخانه‌هایی که در سطح کشور وجود دارد، مایل نیستند در صنف عضو شوند و حق عضویت بپردازند.

افزایش یکباره تعداد سالن‌های خصوصی این تصور را پیش آورد که گردش مالی بالای آنها دلیلی شد برای ساخت این سالن‌ها و این در حالی است که بسیاری از مخالفان این موضوع بحث کیفیت اجراها را در این حجم از سالن‌ها مطرح می‌کنند.

در این رابطه دو رویکرد وجود دارد، یکی این‌که ما در سطح شهر کلانی مثل تهران، نسبت به جمعیت و سرانه فرهنگی که باید بین این تعداد تقسیم شود، اگر مقایسه‌ای با شهری مثل پاریس داشته باشیم، متوجه می‌شویم این تعداد باز هم برای چنین جمعیتی کم و ناچیز است، به همین دلیل اگر به عرف این ماجرا نگاه کنیم ما عقب هستیم، چرا که یکی از شاخص‌های سنجش مدنیت یک شهر تعداد صندلی‌های تئاتر آن است، پس نیاز داریم سالن‌هایی را داشته باشیم. اما نگاه دوم این است که ما نسبت به وضع موجود، خودمان را قضاوت کنیم که چه قدر تماشاگر تئاتر داریم، در این میان درست که شهری مثل تهران حدود 15 میلیون نفر جمعیت دارد، اما چه تعداد از آنها مخاطب تئاتر هستند؟ وقتی از این منظر نگاه می‌کنیم از آنجا که تعداد مخاطبانمان کم است، شما احساس می‌کنید سالن‌ها اضافی هستند. یعنی چون تعداد مخاطب با سالن‌ها افزایش پیدا نکرده، این اتفاق رخ می‌دهد و همخوانی وجود ندارد. در این شرایط تماشاگران محدود هم بین سالن‌های مختلف پخش می‌شوند و این باعث می‌شود سهم سالن‌ها هم از مخاطب کمتر شود و به تماشاخانه‌ها آسیب برساند.

یعنی به اندازه افزایش تماشاخانه‌ها مخاطبانش افزایش پیدا نکردند؟

بله، اما بحث افزایش مخاطب دیگر کار تماشاخانه‌دار بخش خصوصی نیست، بلکه نگاه فرهنگی است که باید از طرف دولت با برنامه‌ریزی به آن پرداخته و به عنوان یک نیاز فرهنگی در سبد خانواده‌ها به آن نگاه شود، چرا که در غیر این صورت بخش خصوصی مبادلات خود را انجام می‌دهد و بازاری مثل لبنیات و کالاهای دیگری راه می‌افتد که موجب شکل گرفتن جنسی از رقابتی می‌شود که تئاتر آن را طلب نمی‌کند و اصلا به همین دلیل است که کشورهای صاحب این هنر، توسط دولت هایشان حمایت می‌شوند تا تئاترشان وارد فضای تجاری و تبلیغاتی نشود. اتفاقی که متاسفانه در کشور ما نیز به این سمت رفته است.

برای اضافه شدن تعداد تماشاخانه‌های خصوصی و مسائلی مثل تراکم آنها هم فکری کرده‌اید؟

در این حوزه از وزارت ارشاد درخواست کردیم در روند صدور مجوزها برای تأسیس تماشاخانه‌ها ورود پیدا کنیم، چرا که فردا یک نفر از صفر می‌خواهد تماشاخانه‌ای را تأسیس کند و در مرحله‌ای از صدور مجوز آن صنف باید با نظر کارشناسی‌اش ورود پیدا کند و این که آن فرد صلاحیت چنین کاری را دارد یا خیر مورد بررسی قرار می‌گیرد. یا در بحث تراکم آنها که در منطقه‌ای بالاتر است، اگر صنف وارد شود می‌تواند به ارشاد بگوید مثلا فرد صلاحیت دارد اما محل مناسبی را انتخاب نکرده یا عکس این اتفاق، به همین دلیل اگر اینها به صنف سپرده شود، ما با تیم کارشناسی روبه‌رو هستیم که اجازه تاسیس تماشاخانه را در هر جا و توسط هر فردی نمی‌دهند.

این ورود صنف به حوزه کیفی آثار هم می‌رسد؟

زمانی که حمایت از تئاتر برداشته می‌شود و فعالان این حوزه باید به تنهایی روی پای خودشان بایستند و تمام هزینه‌هایشان را از گیشه در بیاورند، طبیعتا دست به هرکاری برای تأمین آن می‌زنند. زمانی هم که نگاه گیشه محور داشته باشیم، من مجبور می‌شوم کیفیت را کنار بگذارم در حالی که در جریان درست کار، باید عکس این اتفاق رخ دهد و مثل کشورهای دیگر از تئاتر اندیشه محور حمایت شود، نه این که مثل این روزها به تبلیغاتی از جنس نوشابه‌ها و اجناسی تن دهیم که در شأن تئاتر ما نیستند. در این شرایط روز به روز از بعد فرهنگی آثار دورتر می‌شویم. راهکار این اتفاق هم تنها حمایت دولت‌ها و شهرداری و این دست مراکز است، حالا این حمایت می‌تواند به صورت مستقیم اتفاق بیفتد یا در غیر این صورت باید فضایی را فراهم کنند که بنگاه‌های اقتصادی دیگر بتوانند این توجه را داشته باشند. نمونه یکی از آنها بحث معافیت مالیاتی برای این بنگاه‌هاست که اگر اتفاق بیفتد موجب جلب حمایت‌های بسیاری می‌شود. پس اگر واقعا بخواهند می‌توانند این مشکلات را براحتی حل کنند.

یعنی همچنان به آثار بی‌کیفیت به دلایل اقتصادی مجوز اجرا داده می‌شود؟

در این باره کاری نمی‌شود کرد، چرا که وقتی اثری تولید می‌شود، مرکز هنرهای نمایشی باید مجوز را به فرض آن که تمام خطوط قرمز رعایت شده، صادر کند. جدا از این مورد، کیفیت اجرای مناسب موضوعی نیست که مرکز هنرهای نمایشی در شورای نظارت برای آن اقدامی کند، چرا که این اتفاق مثل آن است که کیفیت فلان خوراکی را از سوپر مارکت‌ها طلب کنید، در حالی که واحد کنترل کیفیت باید از خط تولید این نظارت را داشته باشد،‌ نه آن که بعد از صرف هزینه و تولید ورود پیدا کند. در تئاتر هم باید از ابتدا بررسی کنند که چرا این دست آثار تولید می‌شود و چه وضعیتی در دانشگاه‌های ما وجود دارد که خروجی‌هایی با دانش کم و ادعای تئاتری بودن فارغ‌التحصیل می‌شوند. پس کنترل کیفیت را باید از مرکز جدا کرد و به آن ریشه‌ای پرداخت.

نگاه موجود حداقل از سوی ارشاد و معاون هنری آن باید تغییر کند و تئاتر را تنها از روی آمارهایی که می‌گویند فلان تعداد کار در هر روز اجرا می‌شود قضاوت نکنند، چرا که باید ببینیم چه چیز را از دست داده‌ایم که به این آمار برسیم. در اینجا از نظر کمی جلو هستیم اما کیفیت قربانی شده است و با یک بررسی می‌بینیم که تئاتر ده سال پیش حرف‌های بیشتری برای گفتن داشت تا کارهای امروزی. بودجه‌ای که کل تئاتر ما را می‌تواند متحول کند، نسبت به خیلی از بخش‌ها ناچیز است و این که کیفیت از دست رفته حفظ شود دیگر دست من تماشاخانه‌دار نیست و نگاه کلان‌تری را می‌طلبد که امیدوارم روزی محقق شود،‌ چرا که این مشکلات با پرداخت درست به آن براحتی قابل حل‌ است.

فاطمه شهدوست

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها