بدعهدی آمریکایی‌ها سوژه داغ چهره‌ها و رسانه‌های خارجی شد

# آ‌مریکا‌ـ‌قابل‌ـاعتماد‌ـنیست جهانی شد!

نطق سه‌شنبه‌‌شب دونالد ترامپ درباره توافق هسته‌ای، نه فقط در ایران بلکه در نقاط مختلف جهان شنیده شد. کم نبودند آنها که در کشورهای مختلف می‌خواستند ببینند رئیس‌جمهور ایالات متحده با یک توافق بین‌المللی چطور برخورد می‌کند.
کد خبر: ۱۱۴۰۶۳۸
# آ‌مریکا‌ـ‌قابل‌ـاعتماد‌ـنیست جهانی شد!

به گزارش جام‌جم، در لحظه‌ای که دونالد ترامپ خروج خود را از برجام اعلام کرد، واکنش‌ها در شبکه‌های اجتماعی آغاز شد.

نه‌فقط ایرانی‌ها بلکه آمریکایی‌ها، اروپایی‌ها و حتی روس‌ها و چینی‌ها و دیگر کشورهای آفریقایی و آسیایی هم دست به‌کار شدند و درباره سیاستی که کاخ سفید دنبال می‌کرد تحلیل‌های مختلفی نوشتند؛ تحلیل‌هایی که بیشتر آنها یک محور کلی را دنبال می‌کرد؛ آمریکا غیرقابل اعتماد است.

بازتاب یاغی‌گری در شبکه‌های اجتماعی

ساعتی پس از نطق ترامپ هشتگ untr_US_table در توئیتر ایجاد شد. نه‌فقط ایرانی‌ها با گرایش‌های مختلف سیاسی اصلاح‌طلب و اصولگرا، بلکه برخی چهره‌های اپوزیسیون خارج‌نشین و حتی چهره‌های غیرایرانی در دیگر کشورها با استفاده از این هشتگ نشان دادند که تجربه تاریخی مردم ایران درباره غیرقابل اعتماد بودن آمریکا را بخوبی فهم کرده و به تجربیات خود افزوده‌اند.

دونالد ترامپ سه‌شنبه‌شب از توافقی خارج شد که اصولا در آن مکانیزم خروج یک کشور از توافق پیش‌بینی نشده بود بنابراین نقض برجام نه فقط از سوی ایالات متحده بلکه توسط همه شش کشوری رخ داد که با ایران به توافق رسیده بودند و همین امر نه فقط آمریکایی‌های مدافع صلح بلکه اروپایی‌ها و روس‌ها و چینی‌ها را نیز در وضعیت پیچیده‌ای قرار داده و برای مردم این کشورها غیرقابل اعتماد بودن و یاغی‌گری آمریکا – و نه فقط شخص دونالد ترامپ – بیش از گذشته ملموس شده است.

یک تجربه دیگر پیش‌روی جهان

این‌که نه فقط ایرانی‌ها که دیگر مردم جهان هم غیرقابل اعتماد بودن آمریکا را پذیرفته‌اند، تجربه‌ای است که باید در عمل به کمک مردم جهان بیاید.

امروز در کشورهای مختلف به پیمان‌های آمریکا به دیده تردید نگریسته می‌شود. مردم کره جنوبی و ژاپن حضور ارتش آمریکا در خاک خود را برنمی‌تابند. ترکیه بارها تاکید کرده و متوجه خیانت‌های واشنگتن شده و مردم عراق، سوریه، یمن، مصر، کوبا، ونزوئلا، افغانستان و پاکستان هم با گوشت و پوست خود این بدعهدی‌ها را لمس کرده‌اند. دولت کره‌شمالی هم پا در راهی گذاشته که پیش از این معمر قذافی پیموده بود و بزودی نتیجه آن را خواهد دید.

اما به‌جز ایالات متحده که رسوایی‌اش در جهان شهره شده و پیش از این با خروج از پیمان زیست‌محیطی پاریس، نشان داده بود به هیچ‌کدام از تعهداتش پایبند نیست، اکنون نگاه‌ها به سمت اروپا جلب شده تا پاسخ دهد که اروپایی‌ها چقدر بر سر پیمان‌هایی که بسته‌اند خواهند ماند.

از تجربه دیروز تا ژست دیپلماتیک امروز

مذاکرات ایران و اروپا در تاریخ 40ساله اخیر کشورمان بارها پیش رفته و تجربیات تاریخی متعددی در قبال این گفت‌وگوها وجود دارد.

در دهه 1370شمسی آنگاه که دولت وقت باب مذاکرات انتقادی با اروپایی‌ها را گشود تا شاید در فصلی تازه از مناسبات دو طرف، خاطره تلخ کمک‌های اروپا به صدام برای خرید سلاح شیمیایی برای استفاده علیه مردم ایران فراموش شود، در نهایت اروپایی‌ها با بهانه‌های حقوق بشری چنان عرصه را بر کشورمان تنگ کردند که نتیجه آن، خروج سفرای کشورهای اروپایی از تهران در سال‌های پایانی دولت سازندگی بود.

در دوره اصلاحات و در اوج بهبود روابط ایران و غرب، این بار بهانه‌های هسته‌ای بار دیگر ایران و اروپا را سر میز مذاکره کشاند.

تروئیکای اروپایی که اتفاقا سه کشور حاضر در مذاکرات ایران و 1+5 در دوره اخیر گفت‌وگوها را شامل می‌شدند، در آن مذاکرات به نتایجی موسوم به «بیانیه تهران» و «توافق پاریس» رسیدند، اما هردو توافق از سوی طرف اروپایی زیرپا نهاده شد تا آنجا که تهران محدودیت‌های هسته‌ای تحمیل شده در تمامی ادوار مذاکراتی را شکست و در دولت اصلاحات، بی‌نتیجه بودن این‌گونه گفت‌وگوها بر همگان روشن شد.

در جریان دور اخیر مذاکرات هسته‌ای نیز گاهی اروپایی‌ها – بویژه طرف فرانسوی – حتی سختگیرانه‌تر از آمریکا با هیات ایرانی برخورد کرد و نشان داد در مواضع ضدایرانی دست‌کمی از واشنگتن ندارد.

سیاست‌های تهاجمی غرب

واقعیت این است که دیپلمات‌های کشورمان باید غرب را به‌عنوان یک کل واحد در نظر گرفته و فریب تقسیم ‌کار اروپایی-آمریکایی را نخورند.

اکنون درحالی‌که آمریکا از برجام خارج شده و اروپا و دو کشور دیگر غیراروپایی باید شرمنده باشند که نتوانسته‌اند انسجام 1+5 را حفظ کرده و به همه تعهدات‌شان عمل کنند، از اروپا صداهایی به گوش می‌رسد که نشانه طلبکاری و نه بدهکاری است.

مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه گفته باید تکلیف برنامه موشکی ایران روشن شود و با سیاست‌های منطقه‌ای تهران برخورد کند. برخی دیگر از مقامات اروپایی هم از قید‌و‌بندهای هسته‌ای ایران پس از سال 2025 سخن گفته‌اند.

این رویکرد حکایت از آن دارد که درحال حاضر اروپا به‌جای این‌که سعی‌کند تضمین‌های قطعی برای حفظ و راضی نگه داشتن کشورمان به باقی ماندن در توافق هسته‌ای بدهد، می‌خواهد با کمک فشارهای آمریکایی، امتیازات بیشتری مطالبه کند؛ نمایشی از همان سناریوی برجام‌های 2 و 3 که پیش از این از سوی تهران رد شده بود.

برجام و منطق بازی‌های تکرارشونده

نظریه بازی‌ها در علم سیاست، فصلی به‌نام بازی‌های تکرارشونده دارد. بازی‌هایی که یک به یک پشت هم اجرا می‌شود و بازیگران با بهره‌مندی از مواهب یکی از بازی‌ها، بازی بعدی را دنبال می‌کنند.

اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها اگر این نظریه را دقیق مطالعه کرده بودند، می‌دانستند که پیش‌نیاز دعوت از ایران برای ورود به بازی مذاکرات موشکی یا گفت‌وگوهای منطقه‌ای، برخورداری از مواهب بازی در زمینه انرژی هسته‌ای است. ایران نه از توافق هسته‌ای منفعتی برده و نه پیش از این از گفت‌وگوهای حقوق‌بشری با اروپا نتیجه‌ای گرفته است.

کدام منفعت وجود دارد که تهران بار دیگر به اروپا اعتماد کرده و درحالی‌که یکی از کشورهای عضو 1+5 با قاطعیت از توافق هسته‌ای خارج شده، همچنان در توافقی که آینده‌ای برای آن متصور نیست، بماند و حتی وارد بازی‌های دیگر با کشورهای اروپایی شود؟

اروپا از سرنوشت آمریکا عبرت می‌گیرد؟

سه کشور اروپایی اکنون در شرایط سختی قرار دارند. تاریخ روابط ایران و اروپا سرشار از بدعهدی تروئیکای اروپایی است؛ بو‌یژه انگلستان که مردم ایران تجربه تاریخی تلخی از این کشور دارند.

سه دولت اروپایی می‌دانند اگر نتوانند به عهد خود در توافق هسته‌ای وفا کرده و به ایران امتیازات لازم برای حفظ توافق را بدهند، جهان به آنها نیز به‌عنوان دولت‌هایی یاغی‌گر خواهد نگریست که به پیمان‌های بین‌المللی خود وفادار نمانده و بنابراین باید از آنها پرهیز کرد. درست مانند واشنگتن که آنقدر در جهان بی اعتبار شده که امروز دولت‌ها برای آن‌که با واشنگتن مذاکره کنند، ابتدا خود را به سلاح هسته‌ای مجهز می‌کنند و بعد زبان دیپلماسی را برمی‌گزینند.

تاکید رهبر انقلاب بر این‌که «به سه کشور اروپایی اعتماد ندارم» یا «باید از اروپا تضمین قطعی گرفت»، ریشه در این تجربه تاریخی دارد که اروپا بارها نشان داده به پیمان‌هایی که بسته به دلایل مختلف ازجمله منافع اقتصادی وابستگی به آمریکا، متعهد نمانده است.

حالا نوبت دیپلمات‌های انقلابی است که با تکیه بر سال‌ها تجربه مناسبات ایران و اروپا و نیز تجربه تلخ پیمان‌شکنی واشنگتن، بار دیگر به یاد اروپا بیاورند که باید به‌جای شرط‌گذاری برای ایران، از حیثیت جهانی خود دفاع کند.

اروپا دوراه بیشتر پیش ندارد؛ یا آن‌که با برداشتن همه موانع اقتصادی از ایران و ارائه تسهیلات لازم به شرکت‌های اروپایی آن قدر که آنها از تحریم‌های آمریکا بیم نداشته باشند، توافق هسته‌ای را که اتحادیه اروپا همانگ‌کننده آن بود، حفظ کنند یا این‌که مانند مستعمره یانکی‌ها، سنت بدعهدی را تکرار کرده و برای جهان اثبات کنند که تمدن غرب به چنان درجه‌ای از سقوط اخلاقی رسیده که هیچ گفت‌وگو و پیمانی با آن نمی‌تواند نتیجه‌بخش باشد. گزینه دوم آغازی بر پایان یک میراث تمدنی است که فرآیند آن از سه‌شنبه‌شب با نطق دونالد ترامپ به‌عنوان نماد فرهنگ غرب وحشی شتابی بیش از پیش گرفت.

چگونه از اروپا تضمین عملی بگیریم؟

دکتر ابراهیم متقی - استاد دانشگاه تهران: پایان برجام اگرچه به لحاظ اقتصادی مشکلات جدیدی را برای جمهوری اسلامی ایران ایجاد می کند اما می توان آن را به عنوان نقطه‌عطف جدیدی در روابط دیپلماتیک ایران دانست. واقعیت های دوران جدید نشان می دهد که دیپلماسی خنده مبتنی به خوشبینی به نظام جهانی پایان یافته است.

ضرورت های امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران ایجاب می کند که سیاست مماشات را پایان داده و شکل جدیدی از رفتار دیپلماتیک را در دستور کار قرار دهد که مبتنی بر همکاری مشروط،‌مرحله ای و متوازن با نظام جهانی باشد.

اگرچه کشورهای اروپایی خروج ترامپ از برجام را مورد انتقاد قرار دادند اما کنش انفعالی ایران مبتنی بر ادامه همکاری‌های فنی و سیاسی با اروپا بدون توجه به آینده در حال تغییر می تواند زمینه های غافلگیری جدیدی را بوجود آورد.

الگویی که می تواند بار دیگر فشارهای اقتصادی و راهبردی علیه ایران را تشدید کند. رویکرد مقام معظم رهبری درباره الگوی رفتار آینده دیپلماسی هسته ای بیانگر آن است که دولت و تیم سیاست خارجی اگر بر اساس الگوی مماشات رفتار کند واقعیت های امنیت ملی و ضرورت های راهبردی جمهوری اسلامی را تحت الشعاع همکاری های کوتاه مدت دو جانبه قرار خواهد داد.

واقعیت آن است که در شرایط موجود می توان پارادوکس امنیت و مماشات را در روند سیاست خارجی ایران پیش‌بینی کرد.

دکتر پیروز مجتهدزاده - استاد ژئوپلتیک: به عنوان یک ژئوپلتیسین از اقدام شدیدا نابخردانه رئیس‌جمهوری ایلات متحده آمریکا در خروج از برجام منزجر هستم و منقلب.

ترامپ حتی این درایت را ندارد که متوجه شود اقدام او پیامدهای سنگینی برای خود آمریکا نیز در پی خواهد داشت.

مواضع جدید دولتمردان ایرانی در مواجهه با اقدام اخیر دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا برای کوتاه مدت متناسب با کار احمقانه او بود. اما این روند در آینده باید در قالب سیاست های خردمندانه و دیپلماسی فعال و هنرمندانه پیگیری شود.

طبیعی است که در چنین شرایطی به یاد آوریم که به هنگام عقد قرارداد برجام می‌بایست پیش‌بینی لازم را برای جلوگیری از بروز چنین وضعیتی می‌کردیم و این درست نبود که بدون دریافت هیچ گونه تضمینی و بدون حصول اطمینان از اجرای تعهدات دیگر امضاکنندگان دیگر به تعهدات خود فورا عمل کردیم. ورود ما به چنین رویکردی باید با توجه به حقایق موجود در عرصه بین الملل باشد.

دنیای سیاست محلی برای اعتماد کردن نیست، بلکه با واکنش‌های معقول سیاسی باید شرایط را برای اعتماد آفرینی فراهم کرد.

در عرصه سیاست نباید تساهل و تسامح ورزید بلکه باید قاطعانه از حق و حقوق خود دفاع کنیم. در حال حاضر منطقی‌ترین روش پیگیری مذاکرات تنگاتنگ و صادقانه با اروپا و روسیه و چین است برای روی پا نگاهداشتن برجام بدون آمریکا چرا که از این راه می توانیم از تاثیر پذیری منفی اروپا و چین و روسیه از تحریم های آمریکایی جلوگیری کنیم.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها