بازدید خبرنگار جام‌جم از مراحل آماده‌سازی مصلای تهران برای برگزاری نمایشگاه کتاب

‌ رواق‌های خالی در تسخیر لشکر آچار به دست‌ها

مصلای امام خمینی(ره) تهران تا چند روز دیگر میزبان یکی از بزرگ‌ترین رویدادهای فرهنگی سال است. قرار است میزبان کتابخوان‌های حرفه‌ای باشد و خانواده‌هایی که برای تفریح و نفس کشیدن در هوای کتاب و کاغذ راهی آنجا می‌شوند. حالا و در این روزها با سرعت دارد خودش را برای برگزاری نمایشگاه آماده می‌کند.‌ ارشادی‌ها قرار بازدید را ساعت 10 گذاشته بودند. یک روز قبل از مراسم، تبدیل به ساعت 11 شد و در نهایت هم 12.
کد خبر: ۱۱۳۷۷۱۲
‌ رواق‌های خالی در تسخیر لشکر آچار به دست‌ها

خبرنگاران تا مرز کلافگی پیش رفته‌اند. تصویری‌ها اما خیالشان نیست ؛ دوربین و سه‌پایه را کاشته‌اند وسط راهروهای در حال ساخت و غرفه‌بندی و مشغول تصویربرداری از در و دیوار. خبرنگار تلویزیون رفته سراغ یکی از کارگرانی که از داربست آویزان است. بنده خدا وسط زمین و هوا دارد به سوالات همکارِ تلویزیونی پاسخ می‌دهد. فضا، خنک و نسیم مطبوع اردیبهشتی اطراف مصلی هم این وضعیت خوشایند را مضاعف کرده. انگار نه انگار که تا چند روز دیگر نمی‌شود در این راهروها قدم زد و نفس کشید.

معلق میان زمین و آسمان

مسعود شهرامنیا، مدیرعامل موسسه نمایشگاههای فرهنگی ایران که همیشه در برگزاری نمایشگاه کتاب تهران هم دستی بر آتش دارد، هنوز از راه نرسیده. گویا برای برگزاری نمایشگاه جلسهای دارند با شهردار و مسئولان شهرداری. این که در وضعیت بلاتکلیف فعلی شهرداری تهران و شورای شهر، چه کسی از نگاه مسئولان وزارت ارشاد و موسسه نمایشگاهها، شهردار پایتخت محسوب میشود هم باید در نوع خودش جالب باشد. چند دستگاه وانت و خاور در بلوارهای مصلی قیقاج میروند و از جلوی محل قرار میگذرند. ابر و باد و مه و خورشید و فلک اگر دست به دست هم ندادهاند باید بدهند که مصلی بهعنوان محل برگزاری نمایشگاه از زمانبندی که برای آن در نظر گرفتهاند عقب نماند. کارگر خدماتی بنده خدا هم هنوز میان آسمان و زمین معلق است.

هرچند جابهجایی دوباره نمایشگاه از شهرآفتاب به مصلای تهران، برای خبرنگاران بهعنوان یک اتفاق منفی ارزیابی میشود اما احتمالا شهروندان تهرانی نگاه مثبتی به آن دارند. بعضی خبرنگاران اشاراتی میکنند به بار مالی برگزاری نمایشگاه در مصلی و هزینه چند میلیاردی که وزارت ارشاد و معاونت فرهنگی برای تهیه زیرساختها و خرید فرصتهای تبلیغاتی اطراف آن متحمل شدهاند. هزینهای که در صورت برگزاری نمایشگاه در شهرآفتاب به صفر میل میکند.

شهرآفتاب در کنار عوارضی آزادراه پرتردد تهران ـ قم هر چند وسعت بیشتری داشت و میتوانست جمعیت بیشتری را پذیرا باشد اما بیرون بودن آن از شهر کافی بود تا شهروندانی که عموما نه برای کتاب که برای پرسه زدن در راهروهای نمایشگاه و تجربه ساندویچ هایدا و سیبزمینی سرخکردههای آن راهی نمایشگاه میشوند کمتر شود. شهروندانی که عموما مخاطب و کتابخوان حرفهای نبوده و نیستند و نمایشگاه بیشتر برای آنها حکم یک تفریح فرهنگی را دارد؛ تفریحی با محوریت کتاب.

دست و جیغ و هورا برای پدر و مادرها

حالا با بازگشت نمایشگاه به مصلی یک اتفاق خوب دیگر هم افتاده بخصوص برای پدر و مادرهایی که دست بچهها را میگیرند و راهی نمایشگاه میشوند. بخش کودک و نوجوان نمایشگاه که هر ساله زیر چادر برگزار میشد و از حجم رفت و آمد و ازدحام و تابش آفتاب، بیشتر به باشگاه بدنسازی و سونا خشک شبیه بود، امسال زیر یکی از فضاهای مسقف برگزار میشود. بخش رواق شرقی مصلی قرار است در این بخش پذیرای بچهها و پدر و مادرهای جوانشان باشد. بخش قابل توجهی از غرفهبندی و تقسیم فضای آن هم انجام شده است. با این حال هنوز اما تحویل ناشران نشده است.

چند ده متر آن طرفتر از وروی رواق شرقی هم یک خاور 608 نارنجی دارد میان ستونها و راهروها، جلو و عقب میرود و با هر مرتبه گاز دادن، حجم قابل توجهی دود و دیاکسید کربن را حواله فضای خالی و خنک رواقها میکند. این طرفتر هم مسئولان برگزاری نمایشگاه که گویا تازه از جلسه با مدیران شهری فارغ شدهاند از راه رسیدهاند و در برابر دوربین و میکروفن خبرنگاران، مشغول تکرار عباراتی اند که احتمالا تا امروز، بارها و بارها آنها را تکرار کرده اند. دوباره شکاف بین خبرنگاران مکتوب و تصویری سر باز میکند. تصویریها باید مصاحبهشان را بگیرند و بروند برای تدوین و پخش در باکسهای خبری سیما و بچههای مکتوب هم شاکی از این که وقتی برای گپ و گفت و مصاحبه برای آنها نمانده است.

نکتــــه

ترکشهای نامه آقای نویسنده

یکی از مسئولان برگزاری، لابهلای حرفها و توضیحات، جملاتی بر زبان میراندکه مشخص میکند نامه چند روز قبل رضا امیرخانی نویسنده که از اعضای شورای سیاستگذاری نمایشگاه کتاب هم هست، چندان هم بیهزینه نبوده و ترکشهایش کادر برگزارکننده نمایشگاه را هم گرفته است. حسین صفری ـ که مدیریت کمیته اجرایی و رفاهی نمایشگاه را به عهده دارد ـ اشاراتی دارد که برگزاری نمایشگاه در مصلی برای بار اول نیست و تجربیات قبلی وجود دارد و همه این تجربیات کمک میکند برای پیشبینی مشکلات احتمالی از جمله مباحث اضطراری و اورژانسی، تدابیر مناسب، اندیشیده و اجرایی شوند.

به طور مشخص این بخش از صحبتهایش ناظر به آن بخش از نامه امیرخانی است که متذکر شده بود در صورت بروز یک اتفاق غیرمترقبه در نمایشگاه، بیش از آن که خود اتفاق تلفات انسانی بگیرد، هجوم یکباره جمعیتی تلفات روی دست باقی میگذارد که در بخشهای مختلف نمایشگاه مشغول پرسه زدن هستند. آقای مدیر کمیته اجرایی هرچند اشاره مستقیمی به شبهات مطرح شده در نامه آقای عضو شورای سیاستگذاری نمیکند، اما وقتی دارد جلوی دوربین تلویزیون و میکروفن خبرنگاران، مسیرهای دسترسی و ورود خروج را احتمالا برای بار چندم مرور میکند بیشک دارد پاسخ سوالات و شبهات آن نامه را میدهد.

شبستان اصلی مصلی هم فعلا دراختیار تیم برگزارکننده مسابقات بینالمللی قرآن کریم است. نکته جالبتر این که غرفه ناشران بخش بینالملل در بخشی از مجموعه تعبیه شده است که عملیات عمرانی مجموعه مصلی هم در نزدیکترین بخش آن درحال انجام است. بنا و کارگر و جوشکار مشغول رفت و آمد و فرمان دادن به کمپرسی و خالی کردن شن و ماسه هستند و در همان نزدیکی هم بارهای ناشران خارجی و نمایندگان آنها که مستقیم از گمرک آمده، بازگشایی و تطبیق داده شده و تحویل مسئولان غرفهها میشود.

غرفههایی که جابه جا در حال تکمیل شدن هستند و از در و دیوار و ستون و داربستهایشان، کارگر و بنا و معمار و آچار به دست آویزان هستند. یکیشان که شرحش در سطرهای ابتدایی متن رفت معلق در زمین و هوا با دوربین تلویزیون مصاحبه میکرد. آن طرفتر هم دارند دکور ورودی یکی از غرفههای بزرگ نمایشگاه را علم میکنند. دو نفر از سه نفری که مشغول تنظیم و طراحی دکورند از اتباع افغانستاناند؛ سرزمین همسایه. اتباع سرزمینی که روزگاری بخشی از خراسان و ایران بزرگ و فلات تمدنی ایران بوده است. حالا بار بخشی از نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران روی دوش آنهاست.

محمدصادق علیزاده

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها