زندگی اشرافی برخی مسئولان زمینه را برای شیوع بی‌اعتمادی در جامعه فراهم کرده است

نه به «طبقه مسئولان»

نشان بیانات رهبر معظم انقلاب را می‌توان در گفته‌های بسیاری از مسئولان دید، اما در برخی موارد تناقضات فراوانی میان تاکیدات مقام معظم رهبری و رفتار برخی مسئولان دیده می‌شود.
کد خبر: ۱۱۲۶۶۱۲
نه به «طبقه مسئولان»

از خودروی زیر پای یکی از امامان جمعه گرفته تا کارخانه تحت مدیریت همسر یکی از مسئولان پیشین این کشور البته در این میان مصداق‌های فراوانی از ساده‌زیستی و مردم‌داری را نیز می‌شود دید؛ از رفتارهای مردمی و ساده‌ زیستی امام جمعه تبریز که این روزها زبانزد خاص و عام است تا حمایت امام‌ جمعه اهواز از کارگران معترض و همچنین تصاویر منتشر شده از امام جمعه تربت حیدریه در حال کشاورزی مثال‌ های خوبی برای این ادعاست.

آنچه مشخص است این‌که حالا با گسترش فضای مجازی کمتر نکته‌ای از دید شهروندان پنهان می‌ماند، دیگر همه افراد حتی مسئولان هم در اتاق شیشه‌ای زندگی می‌کنند، اتاقی که به مدد گسترش رسانه‌ای فضای مجازی ایجاد شده است.

خبرهایی که از اتاق‌های شیشه‌ای منتشر می‌شود به همان اندازه که می‌تواند سازنده باشد در روحیه عمومی جامعه هم می‌تواند تاثیر مخربی بگذارد.

به عنوان مثال دیروز پرویز فتاح، رئیس کمیته امداد امام خمینی(ره) در نماز جمعه تهران به نکته‌ای اشاره کرد که این روزها بسیاری از ایرانیان بر آن تاکید دارند.

رئیس کمیته امداد در بخشی از سخنانش به زندگی اشرافی برخی مسئولان اشاره کرد و گفت: سبک زندگی دور از الگوی ایرانی ـ اسلامی از محل‌های تولید فقر است و افزون بر اینها زندگی اشرافی برخی مسئولان بیش از هر مساله‌ای به فقر دامن می‌زند و نمک بر زخم نیازمندان می‌پاشد.

تاکید ویژه رهبری

مساله مورد اشاره رئیس کمیته امداد را در بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اخیر مردم آذربایجان‌شرقی با ایشان بصراحت می‌توان دید.

ایشان «حرکت به سمت اشرافی‌گری» و «دل سپردن به طبقات مرفه به جای توجه به مستضعفان و قشرهای ضعیف» را نمونه‌های حرکت ارتجاعی خواندند و تأکید کردند: نخبگان جامعه حواسشان جمع باشد، مدیران کشور بشدت مراقب باشند و مردم هم با حساسیت، رفتار ما مسئولان و مدیران را تحت نظر داشته باشند تا این‌گونه حرکات ارتجاعی در کشور اتفاق نیفتد.

ایشان حضور خردمندانه مردم را ناشی از وجود آگاهی انقلابی و کمال سیاسی در ملت و توانایی آنها در تفکیک نظام انقلابی امت و امامت با تشکیلات دیوان‌سالاری کشور دانستند و گفتند: نه فقط از دولت و قوه قضاییه و مجلس، بلکه ممکن است فردی از شخص حقیر نیز انتقاد داشته باشد، اما انتقاد هیچ منافاتی با ایستادگی پای نظام اسلامی و انقلابی برآمده از پایداری ملت و فداکاری صدها هزار شهید ندارد و به همین علت مردم با همه وجود از این انقلاب دفاع می‌کنند.

کاهش سرمایه اجتماعی

تعاریف بسیاری از مسئولان در جامعه وجود دارد، اما شاید ساده‌ترینش این باشد که مسئول فردی است از خود مردم که برای انجام یک‌سری از امورات اختیارات قانونی دارد. اما مسئولان با تهدیدهای فراوانی در دوران مسئولیتشان روبه رو می‌شوند،‌ تهدید‌هایی که برخی را به زانو در می‌آورد.

غفور شیخی، جامعه شناس معتقد است مهم‌ترین تهدید یا آفت مسئولان به نحوه انتخاب آنها برمی‌گردد. نحوه انتخابی که اگر بر‌اساس سیاست، روابط یا منافع باشد، می‌تواند بسیار مخرب باشد.

او به جام‌جم می‌گوید: ضعف نظارت بر عملکرد مسئولان می‌تواند به اعتماد عمومی مردم ضربه وارد کند. خیلی از مردم انتظار برخورد با مسئولان خاطی را دارند و شاهد این هستند که کمتر برخوردی با این افراد می‌شود.

این جامعه‌شناس از خودپنهانی و لاپوشانی به عنوان دو آفت دیگر نام می‌برد و می‌افزاید: برخی از این افراد می‌آیند زیر چتر نظام و منتقدان نوع زندگی‌شان را با برچسب‌های مختلف تهدید می‌کنند. به این مفهوم که از آبروی نظام برای منافع خودشان خرج می‌کنند.

ظهور طبقه مسئولان!

آن‌طور که شیخی می‌گوید با همه این موارد و آفت‌ها حالا در جامعه ایرانی شاهد ظهور طبقه اجتماعی تازه‌ای هستیم به نام طبقه مسئولان! نه طبقه مرفه و اشرافی هستند که اصلا نمی‌خواهند با برچسب چنین طبقه‌ای شناخته شوند و نه نوع سبک زندگی‌شان نشان از تعلقشان به طبقه کارگر دارد. اما این‌آفت‌ها در نوع زندگی این افراد چه خدشه‌ای به عموم مردم وارد می‌کند‌؛ آن هم در شرایطی که این روزها فضای مجازی همچون آینه‌ای از رفتار آنها در جامعه است؟

به گفته شیخی، دیدگاه مردم نسبت به این طبقه از مسئولان همواره با ترس، بی‌اعتمادی، حرص و فرصت انتقام همراه است. این جامعه‌شناس ادامه می‌دهد:‌ اگر مورد اخلاقی از یک مسئول دیده شود باعث غوغایی در فضای مجازی می‌شود. چرا که مردم جامعه این فرصت را غنیمت می‌شمارند تا همه بی‌اعتمادی شان را در آنجا جبران کند.

مسئولان می‌روند و مدیران دیگری جای آنها را می‌گیرند، اما در این میان آنچه باقی می‌ماند اثراتی است که از دوره مسئولیت باقی می‌ماند.

به گفته شیخی، سبک زندگی اشرافی و تخلف از قانون مسئولان سبب بی‌اعتمادی عمومی جامعه می‌شود.

در نتیجه،‌ این بی‌اعتمادی به کاهش سرمایه اجتماعی منجر می‌شود. به این مفهوم که روز به روز فاصله و شکاف بین مردم و مسئولان بیشتر می‌شود. او به پدیده تازه‌ای در این میان هم اشاره دارد.

این جامعه‌شناس به جام‌جم می‌گوید: در این میان با پدیده‌ای جدید رو‌به‌رو هستیم به نام تازه به دوران رسیده‌ها که جولانگاهشان اتفاقا در همان فضای مجازی هم است. آقازاده‌ها و افرادی که این روزها در فضای مجازی به کنایه از آنها به عنوان ژن‌های خوب یاد می‌شود از این دست افراد هستند. آن‌طور که شیخی می‌گوید آنها ویژه‌خوارند و گمان می‌کنند چون فرزند فلان مسئول هستند حق دارند از رانت استفاده کنند. همین افراد نمونه بارزی است از ناامیدی اجتماعی مردم برای نبود اراده برای مبارزه با فساد مسئولان.

مردم تبعیض را نمی‌پذیرند

از همان ابتدای انقلاب، ساده‌ زیستی یکی از معیارهای مهم انقلابی‌گری بود. اصول 49 و 142 قانون اساسی هم گواه مهمی در ترویج این نوع زندگی بوده است. اما به نظر می‌رسد ضعف در اجرای این قوانین باعث کلید خوردن طرح دو فوریتی در مجلس شده است تا بتوان با ابزار قانون به نوع زندگی اشرافی برخی مسئولان ورود پیدا کرد.

اسدا... عباسی، عضو هیات‌رئیسه مجلس شورای اسلامی با اشاره به کلید خوردن «طرح اعاده اموال نامشروع مسئولان» به جام‌جم می‌گوید:‌ در طرحی که جمعی از نمایندگان آن را تدوین کرده‌اند، آورده شده افرادی مثل رئیس‌جمهور، معاون، مشاوران، استانداران، فرمانداران و نمایندگان مجلس تمامی اموال خود را که پیش از تصدی پست یا پس از آن کسب کرده‌اند، باید اعلام کنند.

به گفته عباسی، مردم تبعیض را نمی‌پذیرند و همواره به دنبال عدالت هستند و وقتی می‌بینند افرادی که منصب و مسئولیتی دارند بعد از پایان مسئولیت به زندگی اشرافی روی آورده‌اند، دلسرد می‌شوند.

عضو هیات رئیسه مجلس با تاکید بر این که در سال‌های گذشته مسئولانی بوده‌اند که ثروت‌های بادآورده داشته‌اند، می‌گوید: البته مسئولانی که با رانت اموالی را به دست آورده‌اند باید شناسایی شده و اموالی که آنها کسب کرده‌اند به بیت‌المال بازگردانده شود. باید با تصویب قانون به مسئولانی که بر سر سفره انقلاب می‌نشینند گوشزد کرد که نباید به آن دست‌درازی کنند.

به باور عباسی، باید فضایی ایجاد شود که با شفافیت میزان اموال مسئولان بررسی شود، تا شاهد تکرار حقوق‌های نجومی در کشور نباشیم.

او همچنین به سبک زندگی اشرافی برخی مسئولان اشاره می‌کند و می‌گوید: ممکن است بسیاری از اموال این مسئولان هم از راه مشروع به دست آمده باشد، اما منصب آنها در نظام نوعی برچسب بی‌دردی به این افراد می‌زند و البته معمولا هم به همین شکل است که فعالیت افرادی با زندگی اشرافی در نظام مدیریتی کشور باعث ضربه به اعتماد افکار عمومی می‌شود.

دوری از تجمل گرایی دربیانات رهبری

مسئول در جمهوری اسلامی، یک حدود و وظایفی را باید رعایت کند. زندگی، نوع غذا و مصرف او و اعضای خانواده اش، باید شبیه ضعفای مردم باشد و در این صورت است که مردم او را از خود و خود را همراه او می‌دانند. (25 اسفند 75)

دوران بازسازی، دوران شکوفایی و پیشرفت ملت و ساختن کشور است اما در این دوران، خطر گرایش انسان‌های ضعیف النفس به سمت اشرافی گری، تجمل خواهی، انباشت ثروت و سوء استفاده اقتصادی نیز بیشتر است بنا بر این مسئولین و مردم باید مراقب این خطر بالقوه در وضعیت کنونی جامعه باشند و دل خود را در بند زخارف دنیوی گرفتار نکنند. ( یک فروردین 1376)

اگر تجمل گرایی و عادت به تجمل در جامعه، رواج پیدا کند، بسیاری از مشکلات، لاینحل باقی خواهد ماند و مشکلات اقتصادی و بسیاری از مشکلات اجتماعی و اخلاقی، حل نخواهد شد. گرایش به اشرافی گری در زندگی، ضررها و خطرهای زیادی دارد و مانع تأمین عدالت اجتماعی و دستیابی به روحیه برادری، الفت، انس و همدلی که برای هر جامعه ای اهمیت بسیار دارد، خواهد شد. (4 دی 1378)

باید به‌گونه‌ای‌ رفتار کرد که‌ طبقه‌ متوسط و ضعیف‌تر احساس‌ کنند با مسئولان فاصله‌ای‌ ندارند و نوکیسه‌گان‌ بدانند که‌ مسئولان‌ با آنان‌ نیستند. (10 آذر 81)

توجه به ساده زیستی شعار بسیار مهمی است؛ این را نباید دست کم گرفت. یک وقت هست که ما در زندگی شخصی خود مثلاً حرکت اشراف گونه ای داریم بین خودمان و خدا؛ که اگر حرام باشد، حرام است؛ اگر مکروه باشد، مکروه است؛ اگر مباح باشد، مباح است؛ اما یک وقت هست که ما جلوی چشم مردم یک مانور اشرافی گری می دهیم؛ این دیگر مباح و مکروه ندارد؛ همه اش حرام است. (8 شهریور 84)

عدالت‌خواهی، استقلال و آزادی به معنای حقیقی کلمه ، استکبار ستیزی و منفعل نشدن در مقابل دشمن، مردم گرایی، مستضعف نوازی و گرایش به طبقات محروم و پرهیز از اسراف و زندگی اشرافی گری جزو مبانی انقلاب اسلامی هستند که به هیچ وجه نباید تغییر کنند. (7 شهریور 87)

هنگامی که در جامعه، «اشرافی‌گری، اسراف و تجمل»، ترویج می‌شود، نتیجه آن بروز پدیده‌های زشتی همچون دریافت‌های نامشروع است. (16 تیر 95)

میثم اسماعیلی - جامعه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها