ظرف کنار ظرف و کاسه روی کاسه، گلدان‌های طرح دار سفالی از کوچک تا بزرگ، خمیر دان‌های زیبا با طرح‌های هزار ساله همه در سالنی بزرگی روی زمین چیده شده است.زنی میانسال با انگشت‌هایی کشیده و دست‌های ترک خورده با دقت و وسواسی خاص به حالت دادن دهانه‌‌ گلدانی زیبا مشغول است.
کد خبر: ۱۱۱۸۲۶۲
روستایی که روی انگشت زنان می‌چرخد
همه حواسش را به کار داده است. کمی پایین‌تر از او زنی 30 ساله دنبال ‌کار نیمه تمامی در میان اشیا و کارهای آماده و نیمه آماده کارگاه می‌گردد. او می‌خواهد کارش را دخل کوره بگذارد تا کارش تمام شود. در قسمت پایین‌ترکارگاه چند دختر بچه کنار دست مادرشان که در حال کار کردن با سفال است، نشسته‌اند و در حالی که هر چند دقیقه یکبار توسط مادرشان تذکر می‌گیرند که باید سکوت کنند و حواس دیگران را پرت نکنند؛ گل بازی می‌کنند. هنر بانوان روستا از همین بازی‌های کودکانه و گل و خاک‌بازی‌ها شروع می‌شود.

در این بین صدایی از بیرون کارگاه به گوش میرسد، پشت دیوارکارگاه خاک خالی میکنند و سرو صدایش سکوت داخل ساختمان را میشکند.یک نفر هم دارد کوره را برای روشن شدن آماده میکند. داستان و حکایت روستای کلپورگان از همین خاک و گل و کارگاه قدیمی شروع میشود و آنها را به تاریخ 7000ساله شان پیوند میزند.

روستای «کلپورگان» در 25 کیلومتری شهرستان سراوان در جنوب استان سیستان و بلوچستان و 70 کیلومتری مرز ایران و پاکستان قرار دارد. در این روستا جمعیتی بالغ بر هزار نفر سکونت دارند.در کلپورگان بیشتر مردم به کشاورزی، دامداری و کارگری مشغول هستند. اما در این میان آنچه اهالی این منطقه را متمایز کرده است، شغل زنان این روستاست. تولید و تهیه محصولاتی از سفال با استفاده از هنر و ذوق زنانه نتیجهاش ارائه محصولات باارزش از لحاظ فرهنگی و مالی است.زنان هنرمند بلوچ سفالینههای کلپورگان را با طرح و نقشهای کاملا هندسی و بدون لعاب میسازند بهطوری که تولیدهای آنها به آثار کشف شده از محوطههای تاریخی و کهن شباهت زیادی دارد.

یکی از استادکاران حاضر در کارگاه که خانم میانسالی است، میگوید: «سفالگری در این منطقه نعمتیالهی است و در روستای ما بهدلیل وجود خاک مناسب و منحصربهفرد سفالگری قابل توجه است. همچنین وجود ساختمان کارگاه که امروزه بهعنوان یک موزه فعال و زنده در بحث فرهنگی مطرح شده است باعث شده تا ما بتوانیم هنر و شغل مادرانمان را از هزاران سال پیش تا به امروز ادامه دهیم.»

ساختمان کارگاه روستا در سال 1354 و قبل از انقلاب اسلامی ساخته شده است. این ساختمان که امروزه بیشتر با نام «موزه زنده سفالگری» شناخته میشود، در واقع یک کارگاه سفالگری است چند سالی است که به موزه هم تبدیل شده است؛ موزهای که مراجعهکنندگان همزمان با بازدید و دیدن نحوه هنر نمایی و مراحل ساختن اشیای سفالی میتوانند محصولات آماده را نیز خریداری کنند.

نکته قابل توجه و خاص این موزه مراجعه بازدیدکنندگان از کشورهای دیگر از جمله کشورهای اروپایی است که دلیلی اصلی آن بهرهگیری و حفظ شکل و طرحهای قدیمی و اولیه در محصولات امروزی است. در واقع شباهت زیادی که محصولات تولیدی به سفالهای ماقبل تاریخ دارد باعث رونق و جذب بازدیدکنندهها شده است. زنان بلوچ هزاران سال است با استفاده از سنتها، ابزارها و طرحهای باستانی سفالی تولید میکنند که شیوه تولید آن ازسالها پیش تاکنون بدون تغییر باقی مانده است.

7000 سال بدون تغییر

کارگاههای سنتی و خالی از وسایل و ابزار صنعتی امروزی از یک سو و اصرار مسئولان فرهنگی و خود هنرمندان از سوی دیگر باعث شده است تا هنر 7000 ساله این روستا حفظ شود. نکته جالب در ساخت این سفالینهها این است که برای ساخت آنها از چرخ سفالگری استفاده نمیشود و کوزهها با هنر دست زنان بلوچ شکل میگیرد.به این شکل که زنان هنرمند گل تهیه شده را بهصورت دستی و بدون دخالت هیچ دستگاه شکل میدهند و در مواردی که محصول تهیه شده اندازهاش بزرگ باشد آن را در یک ظرف شبیه سینی میگذارند و با انگشتان پا سینی را میچرخانند و همزمان با دست هم گلی را که در حال چرخیدن است شکل میدهند.

یکی از این بانوان هنرمند میگوید: «برای تزئین سفالینهها از هیچ گونه مواد صنعتی و شیمیایی استفاده نمیکنیم و زینتبخش آنها طرحهایی هندسی شامل ترکیب دایرههایی خالی و توپر و همچنین نیمدایرهها و خطوط است
که این نقوش از همان زمانهای قدیم مرسوم بوده و هر کدام معنی خاص خود را دارد.»

او ادامه میدهد: «برای صاف کردن و صیقل دادن هم از سنگی به نام سنگ «تیتوک» استفاده میکنیم.»

تیتوک نوعی سنگ منگنز به رنگ قهوهای یا سیاه است. بانوان هنرمند با ساییدن سنگ تیتوک روی تخته سنگی بزرگ که مقداری آب روی آن ریخته شده، دوغابی تهیه میکنند
که رنگ مورد نیاز برای نقاشی سفالینهها را فراهم میکند.

سفالینههای کلپورگان اشکال و کاربردهای متنوعی مانند کوزه، قلیان، انواع ظروف مانند کاسه و بشقاب و پارچ، قندان و خمیر دان دارد. با وجود ابزار صنعتی و طرحها و نقشهای جدید، در این کارگاه، اما هنوز همان ابزار و طرحهای قدیمی و بدون تغییر در محصولات را بهکار میبرند؛ طرحهایی که هزاران سال قبل استفاده شده است و هرکدام داستانی را روایت میکند.

کارگاهی به وسعت یک روستا

روستای کلپورگان و اهالی آن حافظ هنر و یادگاری بوده اند که از مادران خود به آنها رسیده است.این حفظ فرهنگ و صنعت در میان همسایگان تفتان امروز دارد به سویی حرکت میکند که بتواند در بازارها و موزههای جهانی به جایگاهی که استحقاق آن را دارد، برسد.

محمد عارف دهواری یکی از ساکنان کلپورگان به جامجم میگوید:« غیر از موزهای که در روستا فعال است. تقریبا تمامی افراد حاضر در روستا هنر سفالگری را به خوبی میدانند و حدود 30 کارگاه خانگی نیز در این روستا فعال است. بیشتر زنان روستا کار طراحی و شکل دادن به گل را بر عهده دارند. کار تهیه خاک از کوه «مشکوتک» به کارگاه و خشک شدن محصولات در کوره را بیشتر مردهای روستا انجام میدهند.» در واقع منطقه مشکوتک که در دو،سه کیلومتری روستا قرار دارد منبع اصلی خاک و مواد مصرفی در این سفالها است. خاک این منطقه به علت چسبندگی و حالت خاصی که دارد به راحتی میتواند شکل بگیرد و همین خاصیت خاک باعث جذب زنان این روستا به این هنر وصنعت میشود.

دهواری ادامه میدهد «مردم منطقه ما با چنگ و دندان این هنر و صنعت را حفظ کردند و اجازه ندادند که از بین برود. هر چند که برای آنها درآمد آنچنانی نداشته است.» یکی دیگر از اهالی این روستا به ما میگوید: «بعد مسافت و دوری راه و نبودن بازار عرضه از مشکلات و موانعی است که الان هم وجود دارد و اجازه نداده است که این هنر و محصول به درآمدزایی برسد.»

نقشهایی که راوی گذشتهاند

طرحهای استفاده شده در سفالهای زنان کلپورگان راویاند؛ راوی داستانها و افسانهها و گذشتههای مردم بلوچ. زنان بلوچ با زبان و طرحهایی ساده و با دایرههای ریز و درشت و نقطهها و اشکال هندسی توپر و خالی از آداب و سنتهایشان حرف میزنند.

دهواری در باره قدمت و معنی و مفهوم نقاشیها و طرحهای کشیده شده روی سفالها میگوید: هر کدام از این طرحها و نقشها تاریخ و علت خاص خود را دارد و هیچکدام از آنها تصادفی طراحی نمیشوند. از جمله این طرحها میتوان به طرح «کونلوک» که برگرفته شده از شکل و شمایل درخت داج است اشاره کرد.

درخت داج در واقع همان درختی است که از شاخ و برگههای آن برای حصیر بافی و صنایعدستی دیگر که بیشتر در زندگی روستایی و عشایری کاربرد دارد، استفاده میشود.

به گفته او طرح دیگری که زیاد استفاده میشود «کوتل» و «کوبل» که این دو به معنای همبستگی و قفل شدن است. در واقع زنان بلوچ از گذشته تا به امروز با کشیدن این طرح روی صنایع مختلف سفالی، مردم سیستان و بلوچستان را به همبستگی و برادری و با هم بودن دعوت میکردند و این اثر را میتوان در سایر صنایعدستی هم به وضوح دید. غیر از اینها نقشهای دیگری هم وجود دارد که از رسم و رسومات مردم حرف میزند.

بسیاری از این طرحها را میتوان در آثار قدیمی و عتیقهجات هم دید. این نشانهای از حفظ اصالت این آثار است. به گفته ا هالی روستا بعضی نقشها هم وجود دارد که هنوز کارشناسان و خود اهالی در معنی و مفهوم آن دچار اختلاف نظرهستند و درباره آنها پیامها و تفسیرهای مختلفی را بیان میکنند.

با ثبت جهانی، روستا دوباره جان میگیرد

وجود تمام این ظرفیتها و ویژگیهای خاص باعث شد تا سازمان میراث فرهنگی و گردشگری استان سیستان و بلوچستان برای ثبت جهانی این روستا اقدام کند.

بهروز عیسیزهی، معاون میراث فرهنگی سیستان و بلوچستان به جامجم میگوید «امسال با تشکیل پرونده و دعوت از بازرسان شورای جهانی صنایعدستی برای بازدید از فرآیند تولید سفال کلپورگان، حجم تولید، ویژگیهای سفال و روند آموزش این هنر به دیگران،تلاش کردیم این روستا را در فهرست جهانی یونسکو ثبت کنیم.»

آنطور که او میگوید نمایندههای شورای جهانی صنایعدستی سازمان بینالمللی یونسکو پس از بازدید روستا و ارسال گزارش برای یونسکو، روستای کلپورگان و هنر سفالگری این روستا را بهعنوان نخستین روستای جهانی صنایعدستی ایران ثبت کردند.

جهانی شدن روستا مزایای زیادی برای اهالی دارد که میتوان آن را از دو بعد کلی فرهنگی و اقتصادی بررسی کرد. در بحث فرهنگی، میتوان از پژوهشگران و محققان آثار فرهنگی برای بازدید از این روستا دعوت کرد تا به این شکل برای بهتر معرفی شدن آثار، فرهنگ، آداب و رسوم مردم تلاش شود.

او ادامه میدهد زمانی که روستایی در یونسکو ثبت جهانی میشود ذهن علاقه مندان به آثار تاریخی و صنایع دستی را درگیر میکند و همین امر سبب افزایش تقاضای سفر به این روستا میشود.

به گفته او این اتفاق هم افتاده است و در دو ماه گذشته که روستا به ثبت رسیده میزان فروش محصولات و حضور بازدیدکنندگان در روستای کلپورگان دو برابر شده است.

به این ترتیب زنان و خانوادههایی که از کار سفالگری دست کشیده بودند به گفته خود مردم روستا دست به کار شده اند و دوباره سفالگری میکنند.

عیسیزهی میافزاید: حدود 50 نفر بهصورت مستقیم و جدی در این حرفه مشغول به کار بوده و در حال کسب درآمد هستند. سازمان میراث فرهنگی و گردشگری استان نیز خبر داده است که در ماه جاری اولین محموله از سفالهای تولید شده در این موزه از سوی بخش خصوصی با هدف بازاریابی برای شرکت در نمایشگاه صنایعدستی تورنتو به کشور کانادا ارسال خواهد شد. همچنین آنها در حال راهاندازی فروشگاه و بازارهایی برای عرضه محصولات سفالی در شهرسراوان و مرکز استان هستند.

فروش مستقیم محصولات، پذیرایی و خدماترسانی به بازدیدکنندگان، اسکان مسافران در کپرهای روستایی، پذیرایی از مسافران با غذاهای سنتی و ایرانی، تربیت راهنماهای گردشگری، فراهم کردن وسایل حمل و نقل و... برخی از عوامل درآمدزا برای اهالی روستای کلپورگان است.

بهنام اکبری

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها