رئیس‌جمهور آمریکا در یک سال گذشته با اظهارات و اقدامات خود امواجی از رویدادهای سیاسی غیرمنتظره را در جهان رقم زده است؛ به گونه‌ای که برخی تحلیلگران این مشی سیاسی ترامپ را ناشی از بی‌تجربگی، نداشتن برنامه سیاسی یا شتابزدگی وی دانسته‌اند.
کد خبر: ۱۱۱۱۸۸۹
آمریکا؛ چالش بر سر گرانیگاه سیاسی جهان

پرسش مهم اینکه این نگاه به رفتار یک سال گذشته رئیسجمهور آمریکا چقدر نزدیک است؟

آیا تمامی این رویدادها همان گونه که برخی تحلیل میکنند، ناشی از نداشتن برنامه و ناپختگی سیاسی است؟

آیا تیم سیاسی که رئیسجمهور آمریکا به آن تعلق دارد، قادر به تشخیص مصالح و منافع این کشور نیستند؟

آیا برهم زدن قراردادهای سیاسی، اقتصادی و حتی نظامی دوجانبه و چندجانبه واشنگتن با دیگر کشورها بدون دستور کار مشخص صورت میگیرد؟

خروج آمریکا از نهادها و پروتکلهای بینالمللی مانند توافق پاریس و یونسکو و برخی معاهدات بینالمللی چه توجیه منطقی برای استراتژیستهای این کشور دارد؟

احتمال خروج آمریکا از توافق بینالمللی برجام با چه هدفی از سوی مقامات کاخ سفید مطرح میشود؟

برژینسکی آوریل 2010 میلادی در یک سخنرانی در شورای روابط بینالملل در مونترال گفت: «تاکنون جهان بهطور نسبی تحت سیطره غرب بوده است، ولی این وضعیت دیگر نمیتواند تداوم داشته باشد... منطقه اوراسیا محور قدرت ژئواستراتژیک جهان خواهد بود...».

وی تاکید دارد که آمریکا برای حفظ برتری و استیلای خود باید تلاش کند بر منطقه اوراسیا تسلط کامل یابد که منطقهای از اروپای شرقی تا خاورمیانه و آسیای مرکزی را شامل میشود.

این استراتژیست مشهور آمریکا فوریه 2013 نیز در یک سخنرانی در لهستان در اظهارات صریح تری هشدار داد: «مرکز گرانش قدرت سیاسی در جهان در حال انتقال از غرب به شرق است.»

معنای سخنان برژینسکی این بود که آمریکا در حال از دست دادن مناطق تحت نفوذ خود در جهان است.

وی گفت: «هیچ قدرتی نباید در اروپا و آسیا وجود داشته باشد که بتواند هژمونی آمریکا را به چالش بکشد... برای این منظور باید کشورهای ژئوپلتیک پویا که توانایی قابلتوجهی در توزیع قدرت دارند، شناسایی شوند و با بهکارگیری ظرفیتهای آمریکا این کشورها تحت کنترل قرار گیرند.»

سخنان برژینسکی و عملکرد کنونی کاخ سفید میتواند بیانگر آن باشد که اقدامات ترامپ براساس یک برنامه و دستور کار مشخص صورت میگیرد.

شکلگیری قدرتهای سیاسی، اقتصادی و نظامی در منطقه اوراسیا موجب شده است نقطه ثقل یا گرانیگاه قدرت سیاسی جهان در حال انتقال از غرب به شرق باشد و این قطعا از دید استراتژیستهای آمریکا پنهان نمانده است.

ظهور قدرتهایی مانند ایران با پشتوانه فکری و شعاع نفوذ بالا در منطقه و نیز پیوستن دیگر محورهای ژئوپلتیک پویا به این روند، انتقال قدرت از غرب به شرق را تسریع بخشیده است.

در چنین شرایطی، واشنگتن چارهای جز برهم زدن مناسبات رایج و مرسوم سیاسی، اقتصادی و حتی نظامی پیشین ندارد.

کاخ سفید برای ممانعت از جابهجایی مرکز ثقل قدرت سیاسی جهان از یک سو خود را ناگزیر میبیند که مناسبات قبلی را به هم بریزد و از سوی دیگر با ایجاد بحران تلاش میکند کنترل شرایط را به دست بگیرد.

نابسامانی ظاهری در تصمیمات ترامپ لزوما ناشی از نداشتن برنامه نیست، بلکه محصول چالشی است که واشنگتن برای ممانعت از تغییر گرانیگاه قدرت سیاسی در جهان به عمل میآورد.

نکته آخر اینکه ظرفیت پویایی کشورهای ژئوپلتیک در منطقه اوراسیا به حدی است که این گرانیگاه به ناچار تغییر خواهد کرد و واشنگتن با تمامی بحرانآفرینیها قادر به کنترل آن نیست.

محمدرضا عرفانیان

کارشناس مسائل بینالملل

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها