40 میلیون متر، می‌شود 40 هزار کیلومتر، یعنی تقریبا شرق به غرب ایران را 30 بار برویم و برگردیم. این عددِ درشت، راوی یک رنج است؛ رنج تاریخی کمبود مدرسه درایران، کمبودی به بزرگی 40 میلیون مترمربع.
کد خبر: ۱۰۸۶۴۶۳
فقر 40 میلیون متری فضای آموزشی

آمار، رسمی و داغ است و دیروز محمدتقی نظرپور، رئیس سازمان نوسازی و تجهیز مدارس کشور در حلقه خبرنگاران آن را از روی کاغذی و نموداری خواند.

نظرپور گفت متوسط سرانه فضای آموزشی در کشور پنج متر و 16 سانتی‌متر به ازای هر دانش‌آموز است که سه‌متر و 23 سانت با سرانه استاندارد فاصله دارد، یعنی رقم مطلوب هشت متر و 39 سانتی‌متر است.

او استان‌های کشور را براساس رقم سرانه‌شان رتبه‌بندی کرد و گفت در قعر این جدول، استان مهاجرپذیر البرز ایستاده با سرانه سه متر و 38 سانتی‌متر و بعد از آن استان‌های سیستان‌وبلوچستان، آذربایجان غربی، خراسان رضوی و تهران با سرانه تامل‌برانگیز چهار متر و 32 سانتی‌متری.

تهران استان فقیری است. تهران نیز شهر فقیری است، وقتی پای تعداد مدارس و سرانه فضای آموزشی وسط می‌آید. اینها را نظرپور هم تائید می‌کند.

پروژه‌های مسکن مهر در این میان برای استان پردردسری مثل تهران، قوز بالای قوزشده، پروژه‌هایی که وقتی ساخته شدند هیچ کدامشان مدرسه نداشتند، سایت‌هایی بظاهر مسکونی ولی با هزار و یک ایراد که به دست انبوه‌سازانی ساخته شد که چه در قالب مسکن مهر و چه در ساخت‌ و سازهای آزاد، زیر بار مدرسه‌سازی نمی‌روند.

رئیس سازمان نوسازی و تجهیز مدارس دیروز اعلام کرد از زمان تولد پروژه‌های مسکن مهر تا امروز 243مدرسه در این فضاها ساخته شده که مشتمل بوده بر 2500 کلاس درس که البته در مقایسه با نیاز واقعی پروژه‌های مهر، قطره بوده در مقابل دریا. نظرپور اعلام کرد سایت‌های پرمساله مسکن مهر 25 هزار کلاس درس کم دارند.

ورود قطره‌چکانی مالیات سیگار

سیگار که هزار و یک ضرر برای آن می‌شمارند، از سال 92 قرار شد به کمک آموزش و پرورش بیاید و اگر ثروتی بین انگشت‌های عده‌ای دود می‌شود و هدر می‌رود، لااقل دودشدنش به درد دانش‌آموزان بخورد. درواقع دولت آن‌زمان تصمیم گرفت بابت دودشدن هر نخ سیگار دو تومان عوارض بگیرد و یک تومان آن را به آموزش و پرورش بدهد تا خرج توسعه و تجهیز فضاهای آموزشی شود. از همان سال این عوارض دست‌وپا شکسته به مدارس رسید، آن‌قدر که این اختصاصِ ناقص، دیروز وقتی خبرنگارجام‌جم درباره‌اش از رئیس سازمان نوسازی مدارس سوال کرد، مثل گذشته بازهم تائید شد.

اینها گفته‌های نظرپور است: پارسال قرار بود 10 میلیارد تومان به نوسازی مدارس بدهند که فقط 20‌درصدش تخصیص یافت و امسال هم که قرار بود 16.5 ‌میلیارد تومان به نوسازی بدهند تا امروز 2.3 میلیارد تومانش محقق شده است. این یعنی بازهم یکی از منابع مالی سازمان نوسازی و تجهیز مدارس آب رفت و کوچک شد، آن هم سازمانی که کمبودهای مالی کلان دارد و به گفته رئیس‌اش بابت مقاوم‌سازی کلاس‌های درس ناایمن 5000 میلیارد تومان و برای تخریب و نوسازی 11درصد از مدارس کشور که فرسوده و کلنگی‌اند، به 11هزار میلیارد تومان اعتبار نیاز دارد.

صندوقی جوانمرگ به نام عدالت آموزشی

صندوق عدالت آموزشی مُرد، خیلی ساکت و بی‌صدا بدون این‌که کسی صدای مرگش را بشنود. دیروز که در نشست خبری، خبرنگار جام‌جم سرنوشت این صندوق را جویا شد، محمدرضا حافظی، رئیس مجمع خیرین مدرسه‌ساز کشور فقط یک پاسخ داشت: «این صندوق هنوز تشکیل نشده است.»

آنها که می‌دانند صندوق عدالت آموزشی با چه آب و تابی شکل گرفت و خبر تولدش چه بازتاب‌های گسترده‌ای در سال 94 داشت حالا نیز خوب می‌دانند تشکیل نشدنش یعنی چه. این صندوق تابستان دو سال پیش با امضای تفاهم‌نامه‌ای میان آموزش و پرورش و جامعه خیرین مدرسه‌ساز به افکار عمومی معرفی شد؛ صندوقی با آرمان‌های بلند و خدمات ماندگار اگر در نطفه خفه نمی‌شد.

طبق این تفاهم‌نامه قرار بود خیرین سپرده‌های بلندمدتی را نزد بانک عامل افتتاح کنند و سود این سپرده‌ها به صندوق توسعه عدالت آموزشی برود و این پول‌ها زیر نظر خیرین برای مدارس مناطق محروم خرج شود، بویژه مدارسی که از پس دخل و خرجشان برنمی‌آیند، اما اینها همه سراب شد وقتی دیروز محمدرضا حافظی که دو سال پیش امضایش را پای تفاهم‌نامه نشانده بود، سری تکان داد و این جملات را گفت: «مجلس شورای اسلامی تصویب کرد بانک‌ها مجاز باشند مبالغی را در قالب تسهیلات در اختیار خیرین مدرسه‌ساز قرار دهند، ولی این مصوبه اجرایی نشد و هنوز هیچ بانکی هیچ مبلغی را در اختیار خیرین قرار نداده است.»

مریم خباز - جامعه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها