گفت و گوی جام جم آنلاین با کیهان نبویه هنرمند صنایع دستی

از چاپ سربند رزمندگان تا جواهرسازی هنری

کیهان نبویه هنرمند پرکار ولی ناشناخته رشته صنایع دستی در بخش های میناکاری و جواهر سازی است او دارای درجه دکترا در رشته میناکاری و نشان درجه ۳ در رشته جواهر سازی می باشد.
کد خبر: ۱۰۷۹۱۴۶
از چاپ سربند رزمندگان تا جواهرسازی هنری

به گزارش جام جم آنلاین، دکتر نبویه در یکی دو ساله اخیر با همت دوستان و شاگردانش به فضای دانشگاهی کشور معرفی شده است و در میان استقبال دانشگاهیان ورکشاپ ها و کلاس های آموزشی در رشته‌های مینای خانه بندی و شناخت مواد و قالب ریزی را در دانشگاه هنر و سازمان میراث فرهنگی برگزار کرده است او تدریس در دانشگاه پیام نور در رشته مینا و ملیله را در کارنامه خود دارد کیهان نبویه علاوه بر جواهر سازی در حوزه مجسمه‌سازی نقاشی فلزکاری نگارگری و مینیاتور نیز صاحب آثاری است که برخی از آثار او در نمایشگاه‌های خارج از کشور و داخل کشور به فروش رفته است.

دوست دارید گفتگو با هنرمندی که در چندین رشته به مدارجی رسیده است از کجا و با چه پرسشی آغاز شود.

بگذارید با هیچ پرسشی به سراغ یک خاطره بروم درست در همین لحظات که شما روبرویم نشسته اید بی اختیار دوران سربازی در من زنده شد . درآغاز سربازی اولین تابلو بزرگ خود را کار کردم با توجه به استقبال مخاطبین متوجه شدم که من تا به حال خیلی به خطا نرفته ام به خصوص که به دلیل اعلام این توانایی کار من با دیگران متفاوت شد وهویتم رنگ وبویی متناسب با خودم گرفت. درست 20 ساله بودم که در لباس سربازی کنار تابلوی بزرگ 15 متری در ورودی پادگان ایستادم که حاصل یکماه قلم زدن ورنگ نشاندن روی زمینه سفید پارچه متقالی بود که اینک روی قاب 3در5 رخ می نمود. اولین لبخند رضایت مرا در پیمودن راهی که خود به خود آغاز کرده بودم فراهم کرد. مسوولین سیاسی عقیدتی شهری که در آن مشغول بودم مرا به تهران فرستادند تا پوسترهایی را که در رابطه با انقلاب و امام کار کرده بودم چاپ کنند و همین موجب شد که دیگر به گنبد برنگردم و در تهران در همین سازمان عقیدتی سیاسی ژاندارمری تهران مشغول به کار شوم. با اوج گیری جنگ برای تامین سربند و بازوبند پارچه ای رزمندگان با چاپ آشنا شدم.

پایان سربازی پایان فعالیت وانگیزه های کار نبود؟

نه! مدتی بعد به شاگردی مرحوم استاد بیوک احمری در آمدم و مراحل تکمیلی در نگارگری را حرفه ای تر پی گرفتم و سپس به تحقیق و احیای هنر مینای قاجاری پرداختم الان که کارم ساخت جواهر است می بینم جواهرسازی هر چقدر که به ترکیب هنرهای مختلف آراسته تر شود ارجمند تر است .

شما در ساخت جواهر به چه هنرهایی روی می آورید؟

مینا کاری مخراج کاری مجسمه سازی و نقش برجسته از جمله هنرهایی هستند که در ساخت جواهر به کار می آیند و به این دلیل جواهر سازی نه یک صنعت که یک هنر تلفیقی است .

شرایط استقبال، باز خورد و بازار چطور است؟

حقیقت این است که فرایند تولید و خرید یک اثر هنری باید طبیعی و منظم و قانونمند باشد.من به عنوان یک جواهر ساز باید به تولید اثرم و خلاقیت و نوآوری در آن بیندیشم به این که چه هنر تازه ای را می توان به این ساختار افزود و چه ترکیب های ماندگارتری را می توان در رسته و راستای آفرینش اثر هنری ایجاد کرد و از سوی دیگرکار فروش وپخش و بازار یابی را هم گروه دیگری به طور حرفه ای و منظم دنبال کنند .دخالت من در مسیر فروش چرخه را مخروب و دخالت بی مورد بخش فروش در ساختار و جنبه های خلاق کار نیز مایه تخریب کار می شود

برخورد وحمایت بخش دولتی به ویژه سازمان میراث فرهنگی وصنایع دستی چگونه بوده است؟

روزی یک اثر قاب آینه لاکی را که حاصل کار چند ساله ام بود و بسیار دلبسته آن بودم به سازمان میراث بردم تا به موزه دایمی آثار بفروشم دلم نمی خواست این اثر از کشورم خارج شود. کارشناسی که ظاهرا 36 سال در همین رشته کار کرده بود به عنوان نماینده سازمان اثر مرا ارزیابی کرد در نهایت گفت این اثر بسیار قدیمی ست ونمی تواند مال تو باشد. من فکر کردم شوخی می کند ظاهرا او هم فکر کرده بود من هم شوخی می کنم به همین دلیل دوباره گفت این اثر کار شما نیست. با تعجب پرسیدم چرا اینطور فکر می کنی عینکش را عوض کرد و دوباره در خطوط داخل اثر خیره شد و گفت: در این تابلو سه هنر به کمال و دقت به کار رفته مینیاتور، گل و مرغ و تذهیب و تو نمی توانی هر سه کار را انجام دهی ... من هنوز مات بودم که نگاه کارشناسانه دیگری به من انداخت و مثل پاسبانی که دزد گرفته باشد گفت: این اثر متعلق به فتح الله شیرازی است وحد اقل 240 سال قدمت دارد در نتیجه این امضا تقلبی ست واعتبار ندارد.

آیا همه این حرف ها را تحمل کردید چیزی نگفتید.

راستش در همان موقع از قرار گرفتن اثرم کنار استاد بزرگی چون شیرازی احساس شادمانی کردم وفکر شیطنت آمیزی از ذهنم گذشت از آنجا بیرون آمدم و اولین کاری که کردم امضایم را پاک کردم تا به قیمت بالاتری بفروشم ، وقتی امضایم پاک شد غم بزرگی در دلم نشست. تصمیم گرفتم نفروشم و بگذارم تا به وقت خودش آنچه باید رخ دهد.

هیچ اعتراضی نکردید چیزی به جایی نگفتید.

اگر شما نمی پرسیدید به شما هم نمی گفتم

آیا این دانش و هنر را به دیگران منتقل می کنید.

خوشبختانه شاگردان مستعدی دارم و کارگاه های اموزشی متعددی را برای دانشجویان دانشگاه هنر و سازمان میراث فرهنگی برگزار کرده ام متاسفانه کتاب های آموزشی ما در حوزه مینا و ..... از هنر امروز عقب تر است واکثر استادان ما به تئوری های انتزاعی مسلط اند و در عمل توانایی انتقال مطلب کاربردی را به دانشجو ندارند.

مایلم اعلام کنم که تجربه ام به من می گوید که نسل جدید و جوانی که به سوی این هنر های ملی روی آورده اند سخت علاقه مند و تلاشگر هستند، آنها در کارگاه های من سر از پا نمی شناسند و بی وقفه و با حرص می آموزند و می آموزند .وجود چنین مخاطبانی بر ما واجب می کند تا از فضای کلیشه ای و کهنه و معیوب آموزش های ضعیف فاصله بگیریم و استادان را دوباره بیازماییم تا دانش و هنر در وجودشان خشک و فسیل نشده باشد چرا که جوانان مستحق یاد گرفتن آموزش های روزآمدند. من هم به سهم خودم سعی می کنم تا به روز و خلاق باشم اگر روزی از این دو خصلت فاصله بگیرم کار و کلاسم را تعطیل می کنم.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها