مدتی است که کارگردانان اغلب جوان تئاتر در ایران، به جای این‌که از نمایشنامه‌های خودشان یا نمایشنامه‌نویسان ایرانی استفاده کنند یا این‌که به انتخاب نمایشنامه‌های متاخر ادبیات نمایشی جهان دست بزنند، به متون کلاسیک روی آورده‌اند؛ به نمایشنامه‌هایی که بارها و بارها به دست کارگردانان ایرانی در سال‌ها و دهه‌های اخیر روی صحنه رفته‌اند و امتحان خود را مقابل ذائقه مخاطب ایرانی تئاتر آزموده‌اند.
کد خبر: ۱۰۶۷۸۰۷
بایدها و نبایدهای بازاجرای نمایش‌ها

به طور مثال، در یکی دو سال اخیر، بازاجرای نمایشنامه هملت ویلیام شکسپیر توسط کارگردانان ایرانی از تعداد انگشتان دو دست فراتر رفته است. پدیدارشدن این وضع، انتقاداتی را به دنبال داشته است، اما به زعم من، استقرار این وضع، نمی‌تواند بار منفی بر تئاتر ایران تحمیل کند البته به شرط‌ها و شروط‌ها.

بازاجراها لزوما برای فضای تئاتری ما رخوت‌ناک نیستند. هیچ‌کجای دنیا این‌طور نیست که نمایشنامه‌ای یک بار اجرا و به بایگانی سپرده شود. ممکن است کارگردان‌های مختلف با دیدگاه‌های مختلف بارها یک نمایشنامه را با شیوه‌های اجرایی متفاوت اجرا کنند. این متداول است و اشکالی به آن وارد نیست. درباره بازاجرای متون کلاسیک معروف، معتقدم باید همیشه اتفاق تازه‌ای بیفتد تا اینها را دوباره اجرا کنیم. این تغییرات هم، در ظاهر فقط نباید باشد. باید به عنوان ارائه کار تازه به شیوه اجرایی تازه رسیده باشد. اگر فقط به خاطر دهان‌پرکن‌بودن این نمایشنامه‌ها سراغشان می‌رویم، درست نیست. وقتی نگاه درست و تازه‌ای به این آثار نداریم، به صرف این‌که مخاطب این نمایشنامه‌ها را بخوبی می‌شناسد، نباید سراغشان برویم.

حتی در سال‌های اخیر متداول شده است که کارگردانان، دوباره و سه باره اثری از خود را که پیش از این اجرا کرده‌اند، روی صحنه ببرند. اگر هم کسی بخواهد کار خودش را دوباره اجرا کند لابد دلایلی دارد. لابد قبلا امکان اجرای طولانی‌مدت اثر را نداشته یا به دید تازه‌تر و نوتری نسبت به اجرای گذشته خود رسیده است که حالا دوست دارد با شکل جدید آن را بازاجرا کند. در این صورت مشکلی نیست. اما اگر این بازاجراها از سر اجبار باشد مبتنی بر این‌که متن دیگری در دسترس نیست و صرف این‌که حالا یک کاری کرده باشیم، این پسندیده نیست.

ایرج راد - بازیگر

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها