معمای پلیسی

شلیک به سر

معمای پلیسی

سناریوی قتل شوهر

مرد چوپان خود را به پاسگاه پلیس رساند و از کشف جسد مردی در حاشیه جاده خبر داد. پس از این تماس دو نفر از ماموران با راهنمایی چوپان جوان خود را به محل کشف جسد رساندند.
کد خبر: ۱۰۵۶۰۰۴
سناریوی قتل شوهر

او راست گفته بود و جسد مردی که چند روز از مرگش می‌گذشت در حاشیه جاده با صورت روی زمین قرار داشت. به نظر می‌رسید او را در محل دیگری کشته و به آنجا انتقال داده‌اند. مقتول لباس رسمی به تن داشت و لباس‌هایش خاکی بود. به نظر می‌رسید او را از بالای جاده به پایین غلت داده‌اند.

وقتی ماجرای کشف جسد به کارآگاه میری گزارش شد، خود را به آنجا رساند. محل کشف جسد بیابان‌های اطراف بهشت زهرا بود. اداره آگاهی با آنجا فاصله‌ای نداشت و خیلی زود به محل کشف جسد رسید. فقط دو مامور کلانتری در محل حضور داشتند. سروان قبل از رسیدن ماموران تشخیص هویت و پزشکی قانونی تحقیقات خود را آغاز کرد.

جسد متعلق به مردی حدود 40 ساله بود که شالی به دور گردن او گره خورده بود. در بررسی لباس او مدارک شناسایی کشف نشد. با حضور تیم تشخیص هویت در محل و بررسی‌ها، رد لاستیک خودرویی در کنار جسد کشف شد. خودرویی که جسد با آن به آنجا منتقل شده بود.

دکتر شمس هم بعد از معاینه جسد گفت: حدود چهار روز از مرگ می‌گذرد و به نظر می‌رسد او بر اثر خفگی جان باخته است.

جسد به پزشکی قانونی منتقل شد و کارآگاه به اداره آگاهی بازگشت تا با بررسی پرونده افراد ناپدید شده، هویت مقتول را شناسایی کند. در بررسی پرونده‌ها با گزارش ناپدید شدن مردی رو‌به‌رو شد که زمان گم شدن او با زمان قتل یکی بود.

محسن 38 ساله کارمند بانک بود که صبح برای رفتن به محل کارش از خانه خارج شده و بعد از آن ناپدید شده بود. با طولانی شدن غیبت این مرد، همسرش با مراجعه به ماموران شکایتی را مطرح کرده بود.

او در شکایتش گفته بود: شوهرم صبح یکشنبه مثل همیشه ساعت 6 صبح از خانه بیرون رفت و عصر دیگر برنگشت. فکر کردم کارش در بانک طول کشیده است. ساعت 10 شب به موضوع مشکوک شدم و با یکی از همکارانش تماس گرفتم. او گفت شوهرم آن روز به بانک نرفته بود. به خانه دوستان و فامیل زنگ زدم، اما کسی از او خبر نداشت. تا صبح منتظرش ماندم و وقتی خبری از او نشد، به کلانتری آمدم. هزار با ر به او گفتم مراقب باش، کارمند بانک هستی و امکان دارد تصور کنند پول زیادی همراه خود داری و تو را به بکشن. آخر سر هم به حرف‌هایم گوش نکرد و این بلا سرش آمد.

کارآگاهان با عکس‌های جسد راهی خانه مقتول شد. همسرش با دیدن عکس‌ها شوهرش را شناسایی کرد و در حالی که اشک می‌ریخت، گفت: شوهرم با کسی اختلاف نداشت. او مرد آرامی بود و قربانی شغلش شد. قاتل فکر کرده او به خاطر تیپش پولدار است.آن روز با پژوی خود به بانک نرفت و همین او را در دام قاتلان گرفتار کرد.

کارآگاه خیلی زود توانست راز این قتل را فاش کرد و همسر او هم وقتی متوجه شد راز قتل فاش شده، شوکه شد و گفت: به‌دلیل اختلافی که با همسرم داشتم تصمیم به قتلش گرفتم و نقشه را اجرا کردم.

زن جوان پس از اعتراف به قتل به بازداشتگاه پلیس آگاهی منتقل شد.

پاسخ معمای پلیسی قتل دوست

سروان میری با اشاره به دلیل زیر توانست قاتل را شناسایی و راز جنایت را فاش کند.

متهم مدعی بود که ساعت 21 و 30 دقیقه با مقتول تماس گرفته و او در حال تماشای فوتبال بوده است در حالی که در آن زمان هنوز فوتبال شروع نشده بود.

در مسابقه شماره گذشته 1965 نفر شرکت کرده بودند که 378 نفر پاسخ صحیح داده و از میان پاسخ‌های صحیح یزدان علوی از زاهدان و ساغر مثل‌‌لو از سنندج به قید قرعه برنده شده‌اند.

شما خوانندگان گرامی با اشاره به یک دلیل مشخص کنید کارآگاه چطور به قاتل سهیل رسیده است. پاسخ خود را همراه نام و نام خانوادگی به شماره 300011224 پیامک کنید.

وحید شکری

ضمیمه تپش جام جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها