در آستانه برگزاری روز جهانی قدس، شایسته دانستیم بر مهم‌ترین و اساسی‌ترین قضیه جهان اسلام که همانا غصب سرزمین فلسطین به وسیله جنبش بین‌المللی صهیونیسم و اعلام موجودیت کیانی به نام «اسرائیل» در سال 1948 میلادی بوده، مروری داشته باشیم. در حقیقت قضیه فلسطین یکی از پیچیده‌ترین مسائل سیاسی خاورمیانه در 70 سال گذشته بوده و چه‌بسا رژیم‌های حاکم بر جهان عرب و احزاب سیاسی و جنبش‌های فکری خاورمیانه از آن روز قضیه فلسطین را وجه‌المعامله با قدرت‌های بین‌المللی و غربی قرار دادند و این راهکار پست را همچنان تا امروز ادامه می‌دهند.
کد خبر: ۱۰۴۴۳۸۰
قدس شریف، تبانی آل‌سعود و صهیونیسم

برخی از جنبش‌های اسلامی و ملی فلسطینی هم که صاحبان اصلی سرزمین و خود را پرچمدار مبارزه با اشغالگران عنوان کرده‌اند، از این راهکار مستثنا نیستند. این سخن نشان می‌دهد ملت فلسطین و هزاران شهیدی که جانشان را در راه آرمان قدس و آزادی فلسطین تقدیم کردند و هزاران نفر دیگر که همچنان در سیاهچال‌های سرزمین‌های اشغالی، دربند به‌سر می‌برند، چقدر مظلوم هستند.

مقام معظم رهبری طی سخنان روشنگرانه در ششمین کنفرانس بین‌المللی حمایت از انتفاضه فلسطین که در اسفند سال گذشته در تهران برگزار شد، اهداف فتنه‌ها و جنگ‌های داخلی در برخی از کشورهای خاورمیانه را که با دخالت دستان ناپاک غرب و صهیونیسم و تعدادی از دولت‌های معلوم‌الحال منطقه جریان دارد، تشریح کردند و گروه‌های مقاومت فلسطینی را از ورود به اختلافات قومی، مذهبی و اختلافات داخلی کشورهای بحران‌زده برحذر داشتند و همه جریان‌های اسلامی و ملی را برای خدمت به ‌آرمان فلسطین فراخواندند. ایشان در یک جمله «عمق رابطه جمهوری اسلامی را با گروه‌های مقاومت فقط به میزان پایبندی آنان به اصل مقاومت مرتبط» دانستند.

صاحب‌نظران بر این باورند که بیانات مقام معظم رهبری از میزان آگاهی فوق‌العاده ایشان از حجم مداخلات برخی از جنبش‌های فعال و سرشناس فلسطینی در فتنه‌های جاری در منطقه ناشی بوده است، چرا که آن جنبش در شش سال گذشته کلید درهای مبارزه با دشمن اصلی را که بیخ گوش او نشسته است، گم کرده و با تمام توان خود را درگیر تلاش ده‌ها دولت غربی و منطقه‌ای برای براندازی رئیس‌جمهور سوریه و دامن‌زدن به جنگ مذهبی و فرقه‌ای کرد. این دخالت را جز خوش‌خدمتی به رژیم صهیونیستی چه می‌توان نامید؟ مگر، ویرانی و نابودی کشور سوریه که یکی از مهم‌ترین محورهای مقاومت و مبارزه ضدصهیونیستی است، با هدف پایان دادن به آرمان فلسطین نبوده است؟

محور دوم توطئه تفرقه‌افکنی مذهبی در منطقه به‌وسیله دولت‌های حامی تروریسم تکفیری خلیج‌فارس، معرفی جمهوری اسلامی ایران به عنوان دشمن شماره یک اعراب به منظور زمینه‌سازی برقراری همه‌گونه روابط و مناسبات سیاسی با رژیم صهیونیستی است که این توطئه در روزهای اخیر آشکارتر و بشدت پیگیری می‌شود. در اوج بحران ساختگی میان ریاض و دوحه، مقامات سعودی از یک مقام بلندپایه قطر انتقاد کردند حال که شما با رژیم تل‌آویو مناسبات سیاسی دارید، چرا به اعضای دفتر سیاسی حماس در دوحه پناه داده‌اید؟ این مقام قطری در جواب گفت: «ما برای خنثی کردن حماس به آنها پناه داده‌ایم.»

توطئه دیگری که ضد مقاومت فلسطین در غزه در حال شکل‌گیری است، تلاش دولت‌های مصر و امارات متحده عربی برای بازگرداندن شخصیت خطرناکی به نام محمد دحلان،عضو اخراج شده جنبش فتح و مظنون به مسموم کردن یاسر عرفات به غزه با استفاده از مشکلات فزاینده مالی و اقتصادی و اجتماعی مردم آن است. دحلان افزون بر داشتن مناسبات حسنه با قاهره و تل‌‌آویو، مرد شماره یک ابوظبی در سرزمین‌های اشغالی فلسطین به شمار رفته و احتمال می‌رود با ورودش به غزه بساط را از زیرپای قطر و ترکیه در این منطقه به سود محور عربی جدیدی که در حال شکل‌گیری است، برچیند.

آنچه گذشت نشان می‌دهد خورشیدگرفتگی قضیه فلسطین تا سال‌های طولانی ادامه خواهد یافت و آرمان قدس استوار و مستقیم نمی‌گردد و این سرزمین آزاد نمی‌شود مگر با بازوان پاک و سالم مانند بازوان پرتوان مردان مخلص حزب‌الله لبنان، آن‌گونه که امام موسی صدر نیم‌قرن پیش یادآور شده بود.

حسن خامه‌یار

کارشناس مسائل جهان اسلام

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها