صبح روز گذشته (چهارشنبه) انفجاری مهیب در منطقه دیپلمات‌نشین وزیراکبر خان کابل، سفارتخانه‌های خارجی در کابل، دفتر امنیت ملی و چند مرکز دیگر دولتی را لرزاند. در رابطه با اهداف این انفجار، ناتوانی دولت در تامین امنیت پایدار و مسائل داخلی افغانستان با پیرمحمد ملازهی، کارشناس مسائل افغانستان و شبه‌قاره گفت‌وگویی انجام گرفته که می‌خوانید:
کد خبر: ۱۰۳۷۳۱۲
سوءاستفاده تروریست‌ها از اوضاع نابسامان داخلی افغانستان

کدام گروه‌های تروریستی از انگیزه لازم برای این عمل خشونت‌آمیز برخوردارند و از انجام این اقدام با توجه به ویژگی‌های خاص این منطقه چه اهدافی را پیگیری می‌کنند؟

تاکنون (تا لحظه تنظیم این گفت‌وگو) گروه مشخصی مسئولیت این حمله را به عهده نگرفته است. اما حدود 20 گروه در افغانستان از توان و ظرفیت لازم برای چنین عملیاتی برخوردار هستند. در مجموع از داعش، طالبان و شبکه حقانی به‌عنوان مظنونان اصلی این اقدام تروریستی نام برده می‌شود. اما با توجه به شرایط خاص این منطقه که تحت تدابیر شدید امنیتی قرار دارد و کاخ ریاست جمهوری، سفارتخانه‌های کشورهای مختلف و همچنین اداره امنیت ملی افغانستان در آن مستقر است، برنامه‌ریزان و اجراکنندگان دو هدف عمده را پیگیری می‌کنند. اول، ارسال پیام مهم و یادآوری این نکته به دولت افغانستان است مبنی بر این‌که هیچ نقطه‌ای از کابل و کشور از امنیت برخوردار نیست و هر زمان و در هر مکانی که لازم باشد این توانایی وجود دارد که با نفوذ در نیروهای امنیتی این گونه عملیات انتحاری انجام گیرد. در واقع، دولت افغانستان توان تامین امنیت را ندارد و عاملین این حملات میزان و درجه امنیت را تعیین می‌کنند. دوم این‌که در نشست اخیر بروکسل، آمریکا به کشورهای اروپایی فشار آورد که نیروهای خود را در افغانستان افزایش دهند و خود آمریکایی‌ها هم در این راستا اعلام کردند که 5000 نیروی جدید به افغانستان اعزام می‌کنند. انفجار مهیب اخیر، این پیام را به واشنگتن ارسال کرد هر میزان که شما نیروی نظامی به این کشور بفرستید، از تامین امنیت مورد نظر خود در افغانستان ناتوان هستید.

دلایل ناتوانی دولت در تامین امنیت در چه مواردی قابل اشاره است؟

یکی از ضعف‌های اصلی دولت وحدت ملی افغانستان، اختلافات درونی میان دو جناح درونی قدرت است. اختلافی میان اشرف غنی (رئیس‌جمهور) و دکتر عبدالله (رئیس اجرایی حکومت) که بعد از انتخابات سال 2014 ریاست جمهوری شکل گرفت و در نهایت با پادرمیانی «جان کری» وزیر امور خارجه وقت آمریکا منجر به شکل‌گیری توافقی شد. بر این اساس توافق شد مقامات دولتی به‌صورت 50ـ50 بین دو طرف تقسیم شود و بعد از گذشت دو سال لویه جرگه (مجلس) تشکیل شود و به اصلاح قانون اساسی بپردازد. اصلاح قانون به منظور تغییر ساختار سیاسی افغانستان به این نحو است که پست نخست‌وزیر ایجاد شود و قدرت اجرایی و اصلی نزد نخست‌وزیر متمرکز باشد به شکلی که نظام سیاسی از ریاستی به پارلمانی تغییر یابد. اما با گذشت این چند سال هنوز این اتفاقات رخ نداده و دامنه اختلافات میان دو جناح اشرف غنی و دکتر عبدالله بیشتر می‌شود و گروه‌های تروریستی هم با اطلاع از این موقعیت به حملات خونین خود ادامه می‌دهند. گفتنی است که این اختلافات داخلی میان گروه‌های سیاسی افغانستان ریشه در نگاه قومیتی در این کشور دارد. حدود 54 قومیت متنوع در افغانستان وجود دارد که شماری از آنها تعیین‌کننده هستند. پشتون‌ها، تاجیک‌ها، ازبک‌ها و هزاره‌های شیعه مذهب از جمله قومیت‌های بزرگ هستند. این اختلافات قومی متاسفانه هنوز به افغانستان اجازه نداده است یک دولت مرکزی قدرتمند و باثبات شکل گیرد که قادر باشد با مخالفان برخورد مناسب را انجام دهد. تجربه هم ثابت کرده است هر کدام از این قومیت‌ها در صورت دستیابی به قدرت سعی کرده‌اند آن را به انحصار قوم خود در آورند. این تضاد قومیتی نتیجه دیگری هم در پی دارد و آن، حاکم شدن روحیه ناامیدی میان نیروهای امنیتی است که در حقیقت جان خود را برای تامین امنیت به خطر انداخته‌اند و با مشاهده اختلاف میان دولتمردان روی موضوعات جزئی از توجه و انجام وظیفه اصلی خود دلسرد می‌شوند.در نهایت مشکلات افغانستان در سه سطح؛ اول: درونی که شامل درگیری‌های قومیتی است، دوم: منطقه‌ای که شامل کشورهایی است که درصدد نفوذ در این کشور برای تامین منافع خود هستند و سوم، جهانی که در راستای رقابت آمریکا و روسیه قابل ارزیابی است.

بازگشت آقای گلبدین حکمتیار به افغانستان و مصالحه با دولت چه تاثیراتی را بر معادلات درونی این کشور خواهد گذاشت؟

آقای حکمتیار اخیرا یک فهرست 3000 نفره از نیروهای امنیتی حزب اسلامی را در اختیار دولت کابل قرار داده که به منظور ورود این افراد به اداره امنیت ملی است. ورود این تعداد پرشمار از نیروهایی که حدود 40 سال تجربه جنگ و نظامی‌گری دارند، ناشی از طراحی برنامه‌های بلند مدت برای نهادهای اطلاعاتی و امنیتی است. به نظر می‌رسد ورود حکمتیار به افغانستان توازن قوا را به نفع قوم پشتون که اشرف غنی رئیس‌جمهور هم از این قوم است، تغییر خواهد داد. اکنون دکتر عبدالله که از قوم تاجیک است، تقریبا منزوی است. همچنین ژنرال دوستم هم که از قوم ازبک است، به بهانه درمان در ترکیه به سر می‌برد و بعید است که به افغانستان برگردد. در پایان باید گفت که مشکل اصلی افغانستان برجسته‌سازی قومیت است به جای ملیت. یعنی یک فرد افغان در ابتدا خود را به یک قوم منتسب می‌کند به جای این‌که معتقد باشد که در درجه نخست یک افغان است.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها