تعریف منافع، اهمیت جایگاه برای بسط سلطه و فهم جهان از یک منظر ملی‌گرایانه بیشترین اعتبار و اهمیت را به ضرورت مجموعه‌ای مشخص از ارزش‌ها، نهادها و نگرش‌ها اعطا می‌کند.
کد خبر: ۱۰۲۳۲۵۹
آقای رئیس و مردان ستاره‌دار

در جامعه‌ای که کمترین اعتماد عمومی نصیب رسانه‌ها و کنگره و وسیع‌ترین اعتبار و احترام متوجه نهادهای نظامی است، قابل فهم می‌باشد که حضور یک ملی‌گرا در بالاترین مقام اجرایی به چه افرادی و با چه خصوصیاتی فرصت کسب تصمیم‌گیری در صحنه سیاست خارجی را می‌دهد. افرادی که محورهای کلیدی پردازش واکنش‌ها و محرک‌های ذاتی ملی‌گرایانه چهل و پنجمین رئیس‌جمهور آمریکا را در اختیار دارند، گرایش‌ها و نهادهایی را به صحنه می‌آورند که کاملا در تطابق و همسو با قالب‌های فکری بشدت آمریکایی محور مسئول سیاست خارجی هستند.

مثلث سیاست خارجی آمریکا متشکل از رکس تیلرسون در وزارت خارجه، جیمز نورمن ماتیس در وزارت دفاع و هربرت ریموند مک مستر در شورای امنیت است. رکس تیلرسون که در صنعت نفت یعنی محرک اصلی توسعه سرمایه‌داری جهانی به رهبری آمریکا، به بالاترین مقامات دست یافت، نگاهی بشدت واقع‌گرایانه و مبتنی بر اولویت ملاحظات اقتصادی در قبال سیاست‌ها و رفتارهای آمریکا در صحنه جهانی دارد و به عنوان فردی که در آمریکا به مثابه بنگاه اقتصادی در چارچوب ارزش‌های آدام اسمیت رشد کرد جایگاهی برای اخلاق‌گرایی در مسیر تحقق بالاترین میزان منفعت که اساس قدرت است، نمی‌یابد و به همین روی شصت‌ونهمین وزیر خارجه بشدت مخالف تحریم روسیه بعد از انضمام شبه جزیره کریمه بود. ژنرال ماتیس که بالاترین ارزش را سلحشوری و نظامی‌گرایی می‌یابد در اولین گام در وزارت دفاع از درخواست رئیس‌جمهور برای افزایش 50 میلیارد بودجه نظامی حمایت کرد چرا که از نظر او افزایش ظرفیت نمایش قدرت در گستره گیتی اساس اعتبار و نفوذ بین‌المللی است. او اعتقاد دارد که در چارچوب تعریف ارزشی از پدیده‌ها در گستره بین‌المللی نباید منافع را شکل داد بلکه در چارچوب معیارهای مادی، تامین منافع آمریکا اولویت اصلی است.

تجارب در عراق و افغانستان این ژنرال را در زمره نظامیانی قرار داده که اعتقاد دارند استفاده از ظرفیت‌های تکنولوژیک و نیروهای ویژه به جای گسیل سرباز، کارآمدترین روش‌ها برای تحقق منافع آمریکا بالاخص در بحران‌های جاری خاورمیانه هستند. او در قامت یک ژنرال به عنوان بیست و ششمین وزیر دفاع چشم‌انداز نظامیان پنتاگون را در فرآیند تصمیم‌گیری رئیس‌جمهور بسیار پررنگ کرده است. شورای امنیت ملی در آمریکا نهادی است که به عنوان کانال رسمی و اصلی ارائه نظرات و پیشنهادهای نهادها و تشکیلات مرتبط با سیاست خارجی به رئیس‌جمهور است. ژنرال نیروی زمینی، هربرت مک مستر بهعنوان بیست و ششمین رئیس این شورا با توجه به تجاربی که در جنگ عراق و افغانستان کسب کرده و لمس پیامدهای نامطلوب این دو جنگ از جهات انسانی و مادی برای آمریکا، تعریفی بشدت درون‌زا به رویکرد بین‌الملل‌گرایی در سیاست خارجی قائل است. او به مانند رکس تیلرسون و جیمز ماتیس خواهان حضور گسترده و همه‌جانبه آمریکا در مناطق حیاتی برای این کشور است. اما این‌که آمریکا چه شیوه‌ای را برای تحقق خواست‌ها و چه توجیهی را برای به‌کارگیری زور به‌کار گیرد به مانند تیلرسون و ماتیس منوط به این می‌داند که در وهله اول چه سودی را نصیب آمریکا می‌کند و در عین حال کشورها و گروه‌هایی که از اقدام آمریکا بهره می‌برند چه میزان از هزینه‌ها را در ابعاد انسانی و مادی تقبل می‌کنند. اینان خواهان این هستند که آمریکا همچنان نقش کلانتر را ایفا کند چرا که برای این کشور بسیار پرمنفعت است اما خواهان آن هستند که بازیگرانی چه دولتی و چه غیردولتی که از سیاست‌های آمریکا چه مستقیم و چه غیرمستقیم بهره‌مند می‌شوند بخش وسیعی از هزینه‌ها را بهعهده بگیرند چرا که بقای خود را باید مدیون ماشین نظامی و به صحنه آمدن منابع آمریکا بدانند. دونالد جان ترامپ در طول مبارزات انتخاباتی با شعار «بار دیگر آمریکا را بزرگ بسازیم» استدلال‌های نومحافظه‌کارانه و بین‌الملل‌گرایان لیبرال را که در طول نزدیک به دو دهه سیاست خارجی آمریکا را جهت می‌دادند نفی و ملی‌گرایی را به عنوان ارزش محوری و توجیهی در قلمروی سیاست خارجی مطرح کرد. در چارچوب همین نگرش و منطق بود که او افرادی را بهعنوان سکانداران سیاست خارجی آمریکا برگزید که در ساختارها و نهادهایی فعال بودند که قدرت و جایگاه آمریکا به‌طور مستقیم با عملکرد آنها ارتباط داشت. بنگاه‌های اقتصادی معظم که بنیان‌های اولیه سرمایه‌داری آمریکا هستند و نهادهای نظامی که ابزار اعمال قدرت آمریکا در گستره جهانی و تداوم سلطه‌گری این کشور هستند از بیشترین اثرگذاری و مشروعیت در جامعه برخوردارند. با وقوف به این واقعیات بود که دو نظامی و رئیس یک بنگاه اقتصادی بزرگ در نقش مشاوران ارشد به ایفای نقش پرداخته‌اند. آنها برخلاف نومحافظه‌کاران که گسیل نظامیان را اولین گزینه می‌دانستند و در تعارض کامل با سیاست بین‌الملل‌گرایان لیبرال که اشتراک نظر و همراهی بین‌المللی را ضرورت اولیه برای هر اقدامی محسوب می‌سازند در اولین اقدام به پرتاب موشک‌های کروز به سوریه و فرستادن کشتی‌های جنگی به آب‌های نزدیک کره دست زدند.

دکتر حسین دهشیار

استاد دانشگاه علامه طباطبایی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها