سال 2009 که پیتر شوارتز به سفارش شورای اطلاعات ملی آمریکا اقدام به پژوهش پیرامون آینده جهان کرد و در آن چهار سناریوی محتمل را ارائه داد، چه‌بسا نمی‌دانست که پیش از خشک شدن مرکب گزارش، پیشنهاد اعمال تحریم‌های به قول خودشان فلج‌کننده برای مهار ایران به اجرا درآید.
کد خبر: ۱۰۰۴۵۴۹
ریشه‌های نظری رویارویی غرب با ایران و چین

این پژوهش که با مشارکت آینده‌پژوهان آمریکایی و اروپایی زیر نظر و هدایت شوارتز انجام گرفت، با مطالعه و روندهای مختلف جهانی، خیزش جنبش‌های ایدئولوژیک را نقطه مشترک هر چهار سناریو ترسیم‌شده اعلام کرد و در این ارتباط تقویت و گسترش مقاومت‌های مردمی در مقابل حرکت استکباری آمریکا را قطعی تلقی و الگوی تمام‌عیار آن را جمهوری اسلامی ذکر کرد.

بر این اساس ضمن تاکید بر افول قطعی قدرت سلطه‌گری ایالات متحده و رشد قدرت‌های عدیده، عمده‌ترین چالش آمریکا را نفوذ فرهنگی، اعتقادی و سیاسی ایران در بین ملت‌های ستمدیده ذکر کرد که مکتب لیبرال دموکراسی را با طرح شیوه‌ای نو در اداره جهان به تقابل کشانده است؛ بنابر این پیشنهادهایی را برای مهار جمهوری اسلامی به سردمداران کشورش ارائه کرد.

هراس از رقیبان

شوارتز ضمن تاکید بر عدم امکان اقدام نظامی در قبال ایران بر اقدامات فرهنگی و اقتصادی تاکید خاص نمود و مبتنی بر این نظر تحریم‌های اقتصادی فلج‌کننده را از اقدامات اساسی، ضروری و فوری تلقی کرد. حال باید پرسید هدف کلان آمریکا از اقدام علیه جمهوری اسلامی چه بوده است؟ برای تحقق هدف ذکر‌شده چه راهبردهایی از سوی آن کشور اتخاذ شد؟ روش‌ها و برنامه‌های به کارگرفته شده چه بوده‌اند؟ ارتباط این اقدامات با مذاکرات هسته‌ای و نهایتا برجام چیست؟ راهبردهای جمهوری اسلامی برای مقابله با هجمه‌های فرهنگی، اقتصادی و سیاسی استکبار چه بوده است؟ چه تعداد از اهداف طرفین هرچند به طور نسبی محقق شده است؟

می‌دانیم بسیاری از اندیشمندان آمریکایی به افول هژمونی آن کشور بکرات تاکید کرده و مسئولان نظامشان را به اتخاذ تدابیر برای مقابله با این افول و حداقل کند کردن سرعت آن برای خرید زمان و جلوگیری از نزول بیشتر جایگاه ایالات متحده در جهان توصیه کرده‌اند. طرح نظام جدید جهانی توسط ایمانوئل والرنشتاین و نگارش آثاری از قبیل آیا قرن آمریکایی به پایان رسیده است؟ به قلم جوزف نای را در این راستا می‌توان ارزیابی کرد.

یکی از راهبردهای آمریکا برای جلوگیری از اُفت جایگاه قدرت جهانی، مقابله با رقبای احتمالی آینده خود در زمینه‌های فرهنگی، دینی، اقتصادی و سیاسی مطرح در جهان است. در این ارتباط کشورهایی همچون چین، روسیه، اروپای متحد، بلاد متحد اسلامی و در رأس آن جمهوری اسلامی ایران قابل طرح هستند.

اگر به نظرات ساموئل هانتینگتون نظری افکنیم می‌بینیم که وی اساسی‌ترین چالش تمدنی لیبرال دموکراسی را با تمدن‌های اسلامی و کنفوسیوسی می‌داند؛ بنابر این نظریه‌پردازان دیگر آمریکایی بعد از هانتینگتون از جمله شوارتز تاکید زیادی بر مهار چین و ایران کرده‌اند که اقدامات اخیر ترامپ را در فراخواندن شرکت‌های فعال آمریکایی در چین به کشورشان را در راستای مقابله با رشد فزاینده اقتصادی آن کشور می‌توان تحلیل کرد ولی باید دید چرا مهار انقلاب اسلامی پیش از کنترل چین در دستور کار دولت آمریکا قرار گرفته و اقدام جدی درخصوص آن از اوایل روی کار آمدن باراک اوباما آغاز شد؛ اما اقدام علیه چین در دوره جدید ریاست جمهوری به مرحله اجرا رسیده است؟ پاسخ این سوال با ریشه‌یابی بحران‌های خفته جامعه آمریکا و پایه‌های فرهنگی- اعتقادی آن قابل حصول است.

عدم پاسخگویی لیبرالیسم اعتقادی به نیازهای بشر امروزی و به تبع آن گرایش ملل جهان به اسلام و نهایتا بیداری که غیر از جوامع اسلامی در دیگر جوامع نیز درحال وقوع است و مقاومت جمهوری اسلامی در مقابل نظام سلطه و الگو شدن آن برای ملت‌ها، اولویت برخورد را از چین به سمت ایران سوق داده است.

رشد شتابان علمی در 10 سال گذشته و نوید رشد اقتصادی بالا در آینده نزدیک، به دنبال تجاری شدن علوم از قدرت نوظهوری حکایت می‌کند که از ظرفیت بالای فرهنگی - اعتقادی نیز برخوردار است و از طرفی هیچ ابزار کنترلی در دست آمریکا نبوده و از طرف دیگر ارائه‌دهنده الگویی جدید در اداره امور سیاسی و کشورداری براساس تعالیم دینی و آرای عمومی است.

براین اساس شوارتز در جمع‌بندی نهایی بیان می‌کند که نمی‌توان در مقابل پیشرفت جمهوری اسلامی کاری اساسی انجام داد و به ناچار باید سرعت آن را کند کرد تا بتوان ضمن ایجاد آمادگی کافی در آمریکا و متحدان اروپایی‌اش با تضعیف پایه‌های فرهنگی و باورهای مردمی و به هم زدن معادلات مسئولان ایرانی امکان تحقق امیدواری برای تاثیرگذاری در ذهن و تصمیمات آنان فراهم ساخت.

به نظر وی هدف تحریم‌های فلج‌کننده اقتصادی دو چیز است؛ اول کندکردن رشد اقتصادی و دوم به پای میز مذاکره کشاندن جمهوری اسلامی و نهایتا هدف نهایی اقدامات را در افق 2030، تبدیل کردن ایران به شریک استراتژیک ایالات متحده اعلام می‌کند.

سردمداران استکبار برای آغاز عملیات، نیازی جدی به اجماع جهانی داشتند که با بهره‌گیری از تبلیغات رسانه‌های وابسته به نظام سلطه و گسترش ایران هراسی سال 2010 به آن دست یافتند و توانستند با انتقال پرونده هسته‌ای به شورای امنیت سازمان ملل متحد و تصویب قطعنامه تحریم‌ها و الزام دولت‌ها به رعایت آن در تحقق هدف خود موفق شوند و در پی آن پیشنهاد مذاکره را به مسئولان ایرانی ارائه دادند که منجر به شکل‌گیری مذاکرات سنگین و حصول توافق اولیه و نهایتا برنامه جامع اقدام مشترک موصوف به برجام شد.

برجام، سراب بی‌فرجام

با عنایت به سوابق موضوع، آیا می‌توان باور کرد که نظام سلطه و همپیمانان آن به گشایش‌های ذکر شده در متن توافق در مرحله عمل مقید باشند؟ آیا اجرای فرصت‌های اقتصادی ایجاد شده در برجام با هدفگذاری ‌ایالات متحده مغایرتی ندارد؟ همپیمانان اروپایی ایالات متحده تا چه حدی جرأت اقدام برخلاف رأی اربابشان دارند؟ اساسا امید به برجام کاری عقلایی است؟ پاسخ را باید درکلام رهبرمعظم انقلاب و راهبردهای کلان جمهوری اسلامی جست‌وجو کرد. نگاه ولی امر مسلمین به موضوع و ارائه طریق وی در تکیه همه‌جانبه به استعداد داخلی و مردم انقلابی است. تقویت شتاب علمی، پیاده کردن اقتصاد مقاومتی، تقویت پایه‌های فرهنگی و تجاری کردن علم از جمله راهبردهایی است که هم از نظر رهبر معظم انقلاب و هم از نظر قاطبه کارشناسان مورد تاکید قرارگرفته است.

به اعتقاد اینجانب برجام در نگاه طرف مقابل، برای اجرا تدوین نشده و نمی‌تواند برای جمهوری اسلامی دستاوردی داشته باشد. بنابراین امید به برجام دویدن به دنبال سراب است و بدیهی است فرصت‌های داده شده به ایران در برجام به نتایج عملی نخواهد رسید. در محک تجربه نیز شاهد همین اتفاقیم. آمارهای موجود از نتایج سفر هیأت‌های اروپایی و روی کاغذ ماندن تفاهمات، نشانه‌ای از صدق همین مدعاست. تنها اتفاقی که در بستر برجام رخ داده است همین سفرها بوده و در حد رابطه سیاسی محدود مانده است. تمسّک به تقویت پایه‌های اقتصادی کشور با تکیه بر همّت جمعی و ساختن اقتصاد درون‌زا و برون‌نگر با استواری در موضع مقاومت و مقابله فرهنگی، سیاسی، اقتصادی با نظام سلطه بهترین راهکار پیش‌روی انقلاب اسلامی به حساب می‌آید.

دکتر اکبر رضایی - استاد دانشگاه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها