گفت‌وگو با محمد حیدری، باغدار نمونه خرما

بارها شکست خوردم

محمد حیدری باغدار نمونه محصول خرماست. او توجه ویژه‌ای به مقوله پژوهش در کشاورزی دارد و توانسته ارقامی از خرما به نام‌های «مجول» و «زاهدی» را به کشورهای دیگر صادر کند.
کد خبر: ۹۹۸۷۲۳
بارها شکست خوردم

جالب است که حیدری قبلا معلم ادبیات بود اما به دلیل درآمد ناچیز و ریشه‌های کشاورزی در خانواده‌اش به کشاورزی و باغداری روی آورده است البته او در تمام این سال‌ها شکست‌هایی هم خورده است.

مثلا همین دو سال پیش 300 میلیون تومان برای کشت انگور یاقوتی سرمایه‌گذاری کرد که محصولش طعمه پرندگان شد. با او گفت‌وگویی انجام دادیم که در زیر می‌خوانید.

محصول شما چه بود که به عنوان باغدار نمونه معرفی شدید؟

من به تحقیقات خیلی اهمیت دادم. در زمینه خرما، فناوری به قدری پیشرفت کرده که دیگر خرماهای انرژی‌زای قنددار گذشته به درد تغذیه امروز نمی‌خورد. بنابراین باید رفت سراغ ارقامی که دارای قند کمتر و آهن بیشتر هستند. 35 سال قبل آمریکایی‌ها در تونس رقمی از خرما کشف کردند که کمترین قند و بیشترین آهن را داشت. تونسی‌ها آن را به احشام می‌دادند. خرمای نیمه‌خشکی که هسته درشت دارد و قابل شست‌وشو است. آمریکایی‌ها این رقم را بردند و در کالیفرنیا تکثیر کردند. امروز همین خرما، گران‌ترین رقم خرماست. ما 3300 رقم نخل در دنیا داریم که 1300 رقم در ایران شناخته شده است. رقمی که ما کشت کردیم «مجول» نام دارد. ما موفق شدیم رقم مجول را تکثیر و عرضه کنیم. در زمان دولت آقای هاشمی 350 نخل‌ مجول کاشتیم. پاجوش‌ها را مراقبت کردیم و به این وسیله باغ را گسترش دادیم. حالا از هر درخت 50 کیلو برداشت می‌شود. قیمتش هم خوب است. کیلویی 40هزار تومان امسال فروختیم. این خرما را در دبی بسته‌بندی می‌کنند و به اروپا می‌فرستند. این یک نمونه از موفقیت ماست. محصول دیگری هم داریم به اسم «زاهدی» که در پاکستان و بخش عظیمی از هند فروش دارد. این هم رقمی از خرمای نیمه خشک است.

چند سال دارید؟

من متولد سال 1342 هستم.

تحصیلاتتان هم در همین زمینه است؟

نه، ادبیات فارسی خواندم. دبیر ادبیات بودم. بعد استعفا دادم و به این کار روی آوردم.

چرا به کشاورزی و باغداری روی آوردید؟

به ادبیات علاقه‌مند بودم. هنوز هم روزهای کلاس را فراموش نمی‌کنم. صرفا به دلیل درآمد ناچیزش آن را کنار گذاشتم. البته زمینه‌های کشاورزی هم در ما وجود داشت که آبا و اجدادی کشاورز بودیم و زمین‌هایی هم داشتیم. من هم از دبیری ادبیات استعفا دادم و به کشاورزی پرداختم. بعد اواخر دهه 60 آبیاری مکانیزه را گسترش دادم.

توجه شما به کشاورزی نوین و مقوله پژوهش از کجا می‌آید؟

با نان کشاورزی بزرگ شدم. درست است که معلمی کردم اما ذاتا به کشاورزی و باغداری علاقه‌مندم. من از بدو تاسیس شوراها جز این دوره حضور داشتم. همیشه به فعالیت‌های جمعی علاقه داشتم. برداشتم این بود که در منطقه ما در استان بوشهر صنعت گسترش یافته اما باید کمک می‌کردیم که کشاورزی از بین نرود. ارزش این است که وقتی به نعمتی برسیم نعمت دیگر را از یاد نبریم. به همین دلیل فکر می‌کردم باید قدم‌هایی در کشاورزی برداشته شود. اواخر دهه 60 و اوایل دهه 70، حدود 80 هکتار نخل و مرکبات را با روش آبیاری تحت فشار کاشتم.

معلمی ادبیات، شورای شهر و روستا، کشاورزی و باغداری، لابد آدم ریسک‌پذیری هستید.

بله. البته شکست‌هایی هم داشتم. مثلا در منطقه خودمان کشت انگور یاقوتی را موفق دیدم، گفتم من هم می‌کارم. در سطح ده هکتار انگور کاشتم. حدود 300میلیون هم هزینه کردم. ولی بعد متوجه شدیم آن‌قدر پرنده زیاد است که یا باید پرنده‌ها را نابود کرد یا دست از باغداری انگور کشید. من ترجیح دادم دست از باغداری انگور بردارم. با وجود هزینه 300میلیونی از آن صرف‌نظر کردم.

همان‌طور که گفتید شما روی زمین آبا و اجدادی کار می‌کنید. اما خیلی از جوانان نه سرمایه دارند، نه زمین آبا و اجدادی، آنها چه کنند؟

امروز مشکل ما در بخش کشاورزی زمین نیست، حتی آب هم که به نقطه بحرانی رسیده، نیست، سرمایه هم نیست؛ معضل بها ندادن به برنامه‌ریزی و تحقیقات است. در کشورهای دیگر بودجه‌های تحقیقاتی بیش از بودجه‌های جاری است. اصل هزینه در برنامه‌ریزی است. باید هزینه تحقیق را بالا ببریم تا هزینه خطا کمتر شود.

چند فرزند دارید؟

پنج تا.

آنها هم کار شما را ادامه می‌دهند؟

فقط یکی از بچه‌ها. یکی مهندس عمران است. دو فرزندم در رشته‌های پزشکی درس می‌خوانند. فرزند کوچکم هم محصل است.

چقدر وقت خود را با خانواده می‌گذرانید؟

خیلی به این مساله بها می‌دهم. به اندازه‌ای که به خاطر تحصیل آنها خانه را به شیراز بردیم و مدام آمد و رفت می‌کنیم.

سجاد روشنی - جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها