حلقه یک فرهنگ جامعه ما چه کسانی هستند؟ شاید جواب دادن این پرسش در نگاه نخست کاری آسان بیاید، اما کافی است یک بار دیگر این پرسش را عمیق تر بخوانیم و با بررسی همه جوانب و ابعاد جامعه امروز به آن پاسخ دهیم.
کد خبر: ۹۸۱۶۵۰
شهروند فرهنگی در ته صف!

مولدان فرهنگی یا به تعبیری حلقه ۱ فرهنگ که از قدرت تولید فکر و اندیشه و ادراک بالا بهره مندند: معلمین (در سطوح مختلف آموزشی)، استادان دانشگاه و... احساس کردند صرفا به ماشین حل معادلات در کلاسها تبدیل شده اند! در حالی که تضمین سلامت و کارآمدی یک جامعه را باید از آنها جویا شد...

اینکه مدام، بر ارتقاء فرهنگ تاکید می شود، لازم، اما کافی نیست! ارتقاء را باید از حلقه ۱ بخواهیم. معلمان می توانند با خلاقیت های فردی شان، شرایط مطلوب اجتماعی را ایجاد کنند، خشت اول به دست حلقه ۱ نهاده می شود، پیامبر اعظم (ص) که گل سرسبد آفرینش هستند، در قامت و هیبت یک معلم در جامعه بشری ظهور و بروز پیدا کردند.

حلقه ۱ تعلیم و تربیت - یعنی معلم - قادر است مانند سنوات گذشته این سرزمین، بازهم معجزه ها کند و نسلی فاخر و کارآمد به جامعه تحویل بدهد.

از معلمان باید خواست که درموازات هم بودن «سیاست» و «دیانت» ما را تببین و تعمیق کنند و دیالوگ معروف و مستهلک «سیاست یعنی دغل کاری و ...» از گفتمان جامعه رخت بربندد که این مهم، فقط از ید و توان و لسان معلم ساخته است، اما اول، باید شاَن واقعی فرهنگ و فرهنگیان بازیافته شود، اگر چنین شد حتما معجزه ها خواهیم دید و داشت.

اما درون مجموعه فرهنگ چه اتفاقی افتاد؟ اجازه بدهید نمونه هایی بیاورم: یک بازیگر، تابع شرایطی است که سناریست و کارگردان برایش به وجود آورده. سناریونویس و کارگردان، مولد هستند و بازیگر مبلغ؛ جایشان نباید عوض شود.

این سالها بسیاری از شغلها و کارها و رفتارها، فرهنگی اطلاق شدند و از فرصتها و مزایایی بهره مند! اما یک استاد دانشگاه، معلم صدیق، اهل قلم متعهد، روزنامه نگار مسئولیت شناس، متصدی کهنه کار تعلیم و تربیت و... که به تعبیری، خاک صحنه فرهنگ را خورده، به انتهای صف رفت! چگونه از او می توان انتظار فرهنگسازی داشت؟ وقتی فرمان را از دست او خارج کرده ایم!

مولف، محصول عمر و رهیافت اندیشگی اش را با چندبرگه قرارداد به ناشر سپرده و از مرحله چاپخانه تا توزیع کتاب، می رزمد! و با تمام وجود، مولد فکر و مروج فرهنگ است، اما وام های چند صدمیلیونی در پوشش حمایت فرهنگی! به چاپخانه ای اعطاء می شود که به جای کتاب، جعبه شیرینی و روکش دستمال کاغذی و شکلات چاپ می کند و جواب متفاوت و نادرستی به معادلات معلم ما در طول یک عمر تعلیم و تربیت می دهد! شما بگوئید... کدامیک فرهنگی اند؟!

از این نمونه ها فراوان هست؛ چالش هایی که محدود به مقطع و زمان خاصی هم نمی شود و جای مولدان فرهنگی را با مبلغان و حتی حلقه های بی ارتباط با فرهنگ، عوض کرده و خسران ناشی از این ضایعه، انگیزه ها و باورهای ناب فرهنگی در یک جامعه استوار بر فرهنگ را کمرنگ و تنزل داده است (به هیچ وجه، قصد نادیده گرفتن نقش هیچ فعالی را در گرمابخشی به بازار فرهنگ ندارم، در بیشتر عرصه های مورد اشاره، از سابقه کار مستقیم یا حداقل مشاوره نیز برخوردارم) حرفم این است که حلقه ۱ فرهنگ به نسیان(فراموشی) سپرده شده و در صورت تداوم این غفلت، پاسخ سختی از جامعه می گیریم، بکوشیم جبرانش کنیم!

نباید تکنوکراسی فرهنگی را بال و پر بدهیم اما به دیپلماسی فرهنگی بی اعتنا باشیم. برخی حرکات و اقدامات ما امروز، اصل فرهنگ را نشانه گرفته و اجازه رشد به زحمتکشان فرهنگی نمی دهد. کاش آن نگاه و اشارت هوشمندانه ای که از فدا کردن جان در راه فرهنگ دریغ ندارد، الگو شود...

حمید هنرجو

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها