در یک ماه اخیر، اظهارات و موضعگیری‌های ترکیه در باره تحولات منطقه، بویژه بحران سوریه، حاکی از یک چرخش در سیاست‌های آنکارا بوده است. چرخشی که ترکیه را از ائتلاف کشورهای آمریکا، عربستان و قطر جدا و به ائتلاف ایران، روسیه و سوریه نزدیک کرده است. این چرخش پس از سفر اردوغان به روسیه و بعد از آن سفر ظریف به ترکیه و سپس سفر وزیر خارجه ترکیه به ایران بسیار برجسته شد و مورد توجه قرار گرفت. پس از این دیدارها بود که ترکیه اعلام کرد با همکاری ایران و روسیه برای حل بحران سوریه تلاش می‌کند. مقامات آنکارا اعلام کردند می‌کوشند روابطشان را با سوریه بهبود بخشند. آنها که تا قبل از این کناره‌گیری اسد را از قدرت خواستار بودند وی را به عنوان یکی از بازیگران اصلی در سوریه پذیرفتند و حتی برای مذاکره با اسد اعلام آمادگی کردند.
کد خبر: ۹۳۷۲۶۴
ترکیه و اصلاح یک خطای استراتژیک

از زمان بروز بحران سوریه در سال 2011 ترکیه در کنار آمریکا، عربستان و قطر خواستار حذف بشار اسد از قدرت شدند. در مقابل آنها، ایران و روسیه از بشار اسد حمایت و برای باقی ماندن وی در قدرت و مقابله با حملات و فشارها علیه سوریه تلاش کردند. با بروز چرخش در مواضع ترکیه پرسشی مطرح می‌شود این که چرا ترکیه در شرایط کنونی این چرخش را پذیرفته و تغییر موضع داده است؟ برخی کارشناسان با اشاره به عضویت ترکیه در ناتو و قرابت فکری حزب عدالت و توسعه با جریان فکری اخوان‌المسلمین در منطقه چرخش در مواضع ترکیه و دوری‌اش از آمریکا و عربستان و نزدیک شدنش به روسیه، ایران و سوریه را صوری و تاکتیکی توصیف می‌کنند.

اما اگر این عوامل را عامل جدایی مواضع ترکیه از سوریه، روسیه و ایران در بحران سوریه بدانیم، این عوامل قبل از سال 2011 نیز وجود داشت، اما موجب دوری ترکیه از این کشورها نشد. قبل از این سال سیاست خارجی ترکیه بر استراتژی به صفر رساندن اختلافات و مناقشات با همسایگان و همکاری با آنها استوار بود. بر مبنای این استراتژی، ترکیه بر کاهش اختلافات و افزایش همکاری‌ها با سوریه و دولت بشار اسد تاکید داشت. لذا عضویت در ناتو و قرابت فکری با اخوان‌المسلمین موجب دوری از همسایگان و مناقشه با آنها ازجمله سوریه نبود. آنچه موجب شد ترکیه از سیاست همکاری با همسایگان فاصله بگیرد و مناقشه با آنها را در پیش گیرد و درخصوص سوریه به حمایت از مخالفان بشار اسد بپردازد و خواستار حذف وی از قدرت شود، یک اشتباه محاسباتی از تحولات بعد از 2011 بود که به یک خطای استراتژیک منتهی و موجب شد ترکیه در کنار آمریکا، عربستان و قطر در مقابل سوریه، ایران و روسیه قرار گیرد.

پس از آن ترکیه تصویری را در ذهن خود از آینده منطقه ترسیم کرد که با حضور حکومت‌های طرفدار آنکارا و با قدرت هژمونیک ترکیه همخوانی داشت. وضعیتی که از نظر دولتمردان آنکارا می‌تواند به تحقق رویای امپراتوری نو عثمانی کمک کند و آن را تحقق بخشد. ترکیه با این تصویر پردازی از آینده منطقه و با توجه به تحلیلی که از مواضع کشورها داشت، در تلاش برای جامه عمل پوشاندن به این تصویر، کشورهایی مانند آمریکا، عربستان و قطر را در جایگاه متحدان خود و ایران و روسیه را در جایگاه مخالفان خود قرار داد و مقابله با دولت سوریه و حذف بشار اسد را به عنوان یک استراتژی برگزید. از این رو استراتژی به صفر رساندن مناقشات با همسایگان را رها کرد و با اتخاذ استراتژی جدید برای ساختن منطقه منطبق با تصویر مورد نظر خود وارد عمل شد. استراتژی‌ای که مناقشه بین ترکیه و همسایگان را تشدید کرد و رویارویی آنها را شکل داد.

اما بتدریج رویدادها و روندهای جدیدی که بروز کرد، نشان داد تحلیل و ارزیابی ترکیه از رویدادها و مواضع کشورها چندان دقیق و منطبق با واقعیت‌ها نیست، و تصویر و سناریویی که آنکارا از آینده منطقه ترسیم کرده چندان امکان تحقق ندارد.

مقاومت‌ها در مقابل تغییرات مورد نظر در سوریه، ترکیه را از این که بتواند به اهداف خود برسد ناامید کرد. سیر تحولات در خلاف جهت مورد نظر ترکیه نشان داد تصویر پردازی ترکیه از آینده منطقه و بنا کردن استراتژی براساس آن با اشتباه محاسباتی همراه بوده و منجر به بروز خطای استراتژیک شده است. از طرف دیگر با آشکار شدن وجود طرح‌های تجزیه کشورهای منطقه و تقویت گرایش‌های تجزیه‌طلبانه، ترکیه نیز از پیامدهای این طرح‌ها در امان نخواهد ماند. علاوه بر این، کودتای ترکیه و نوع موضعگیری آمریکا و عربستان در قبال آن نشان داد، آمریکا و عربستان نه تنها از تحقق استراتژی و تصویر ترسیم شده ترکیه برای منطقه پشتیبانی نمی‌کنند، بلکه چندان به بقا دولت کنونی ترکیه راضی نیستند. آشکار شدن این واقعیت‌ها ترکیه را به این جمع‌بندی و ارزیابی رسانده است که فاصله گرفتن از استراتژی به صفر رساندن اختلافات و مناقشات با همسایگان که تا سال 2011 مبنای عمل ترکیه بود و حرکت در مسیر درگیری و مناقشه با همسایگان برای تحقق تصویری که زمینه‌ای برای اجرایی شدن ندارد، خطایی استراتژیک بوده که قبل از آن که فرصت‌ها از دست برود باید اصلاح شود. اردوغان با سفر به روسیه و عذرخواهی از مسکو و موضعگیری در مقابل آمریکا و عربستان، اراده خود را برای اصلاح این خطا نشان داد. از این‌رو به نظر می‌رسد چرخش سیاست‌های ترکیه تاکتیکی نیست، بلکه اصلاح یک خطای استراتژیک و بازگشت به استراتژی سال‌های قبل 2011 است؛ اصلاحی که پیامد آن آغاز گفت‌وگو بین ترکیه، روسیه و ایران درباره تحولات منطقه و شکل گرفتن همکاری این کشورها در این زمینه است. تغییری که می‌تواند تاثیرات عمیقی در حل و فصل بحران‌های منطقه بویژه بحران سوریه داشته باشد.

حاکم قاسمی

عضو هیات علمی دانشگاه بین‌المللی امام خمینی(ره)

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها