گزارشی از جشن کتاب کودک و نوجوان و رونمایی از 50 جلد کتاب

ادبیاتی همزاد انقلاب

این روزها، به مناسبت روز کودک ، گوشه و کنار شهر پر است از خبرهایی که به دنیای کودکان مربوط می‌شود. کتابفروشی انتشارات سوره مهر نیز دوشنبه این هفته میزبان نویسندگان و شاعران حوزه کودک و نوجوان بود تا از 50 کتاب کودک این نشر رونمایی کند. در این جمع خودمانی که در قسمت کافه کتابفروشی برپا شده و جای کودکان و نوجوانان در آن خالی بود، نویسندگان در نشستی صمیمانه از چاپ کتاب‌هایشان با یکدیگر سخن گفتند.
کد خبر: ۸۴۳۵۶۶
ادبیاتی همزاد انقلاب

این مراسم با صحبت‌های محمد حمزه‌زاده، مدیر انتشارات سوره مهر شروع شد که او ادبیات کودک و نوجوان را یکی از ره‌آوردهای انقلاب اسلامی دانست و گفت: تا پیش از انقلاب، ادبیات کودک و نوجوان نداشتیم. ولی اکنون در نقطه اوج هستیم. حضور نویسندگان در این حوزه برای ادبیات تألیفی ارزشمند است به خصوص در شرایط کنونی که 80 درصد از بازار کتاب‌های کودک و نوجوان ترجمه‌ای است.

در ادامه این نشست، یکی از نویسندگان درباره پرداخت حق‌التالیف‌ها سوالی پرسید و حمزه‌زاده آمار عجیب و دردناکی از وضعیت کتابفروشی‌ها ارائه کرد: در شش ماه سال 94، 180 کتابفروشی به دلیل نبود مشتری و بی‌رونق بودن تعطیل شدند. اما با وجود این رکود سنگین، ما همچنان تلاش کرده‌ایم چراغ نشر را روشن نگه داریم. با توجه به این که بخشی از مراحل چاپ کتاب در اختیار ناشر و بخش دیگر در اختیار تصویرگر است و کتاب‌ها به سرعت آماده نمی‌شوند، ما همچنان به راه خود ادامه می‌دهیم.

احمد دهقان، نویسنده دفاع مقدس نیز در این نشست حضور داشت و گفت: زمان تشکیل دفتر کودک و نوجوان هیچ‌کس نبود. سه چهار نفر بودند که کار این بخش از انتشارات را انجام دادند. ولی آنها در دو سال، از عهده آماده‌سازی180 عنوان کتاب برآمدند. من از تمام کارشناسان و مشاورانی که به ما گفتند در این راه چه بکنیم، سپاسگزارم. همه نویسندگان ما خواهرانه و برادرانه کنار هم برای به نتیجه رساندن کار جمع شدند. اگر سال آینده، حوزه هنری نهالی داشته باشد، همه آنها در آبیاری این نهال شریک هستند.

در ادامه این رونمایی، دیگر نویسندگان نکاتی کوتاه درباره خودشان و کتاب‌هایشان گفتند. اسدالله شعبانی از چاپ خوب کتاب‌های سوره مهر گفت و این که برای اولین بار بعد از انتشار کتابش، از خواندن و دیدن آن بدش نیامده است و فرهاد حسن‌زاده به اوایل دهه 70 اشاره کرد که کانتینری در حیاط حوزه هنری به عنوان دفتر کودک و نوجوان شروع به کار کرده بود و امروز رشد کرده است.

این جلسه با قدردانی از جعفر ابراهیمی (شاهد)، محمد پوروهاب، غلامرضا بکتاش، سپیده خلیلی، محمدرضا شمس، کمال شفیع، اسدلله شعبانی، احمد میرزاده، حسین فتاحی و ارائه لوح تقدیر به آنان به پایان رسید.

ما نیز در حاشیه این جلسه با چند نفر از نویسندگان حوزه ادبیات کودک و نوجوان به گفت‌وگو نشستیم تا مروری داشته باشیم بر وضعیت کتاب‌های این گروه سنی از ابعاد مختلف.

اسدالله شعبانی:

چرا فقط نوعی از ادبیات منتشر می‌شود؟

اسدالله شعبانی، نامی آشناست، حتی برای کسانی که اهل کتاب خواندن نیستند؛ زیرا اشعار شعبانی در کتاب‌های درسی به چاپ می‌رسد و به خوبی در ذهن همه دانش‌آموزان باقی می‌ماند. از او تاکنون حدود 400 کتاب منتشر شده است. با این حال، روزگار خوش چاپ‌های چند هزارتایی کتاب‌هایش به پایان رسیده‌است. او معتقد است مدیریت اشتباه فرهنگی و فکرهای بسته‌بندی شده باعث چنین مساله‌ای شده، و گرنه مردم کتاب‌هایش را هنوز هم می‌خرند و شعرهایش را به یاد می‌سپارند.

حال و روز وضعیت کتاب کودک را چطور ارزیابی می‌کنید؟

کتاب‌هایی که سوره مهر به لحاظ کیفیت بالا در حوزه کتاب کودک و نوجوان منتشر کرده، به خصوص از این منظر که نهادی دولتی است، جای خوشحالی زیادی دارد. در سطح ملی نیز کتاب‌های من فروش خوبی داشته است و تاکنون با مشکلی مواجه نبوده‌ام. مشکل من این نیست که بچه‌ها کتاب نمی‌خوانند. مشکل این است که به خاطر ذهنیت‌های بسته‌بندی شده و برنامه‌های غیرقابل انعطاف، کتاب‌های پرفروش مورد علاقه بچه‌ها، از دور چرخه تجدید چاپ و توزیع خارج می‌شود. ریشه این کار را باید در مدیریت فرهنگی غلط پیدا کرد. من تاکنون حدود 400 جلد کتاب نوشته‌ام. برخی از این کتاب‌ها در دهه 60 و 70، گاهی با ده هزار جلد کتاب، تجدید چاپ می‌شده است. زمانی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، برخی کتاب‌های من را در 50 هزار نسخه منتشر می‌کرد. اما الان 20 سال است چنین اتفاقی نیفتاده است.

چرا آثار شما با این کاهش تیراژ مواجه شده است؟

زیرا برای ناشران بخشنامه می‌آید که فقط نوعی از ادبیات باید منتشر و چاپ شود. پس به‌رغم قراردادهای موجود، کتاب‌های ما در اولویت قرار نمی‌گیرد و از دایره چاپ حذف می‌شود. آنها در جواب چنین مشکلی معمولا دلایلی مانند عدم تامین اعتبار و کمبود بودجه را مطرح می‌کنند.

به نظر شما حضور نویسندگان به لحاظ ارتقای کیفیت زبان و محتوای مفید تا چه اندازه در رسانه ملی موثر است؟

شاعران و تصویرگران حوزه کودک، علاقه عمیق ملی، میهنی و دینی به کودکان و نوجوانان دارند تا کار فرهنگی به‌درستی انجام شود. تلویزیون به‌عنوان یک رسانه ملی می‌تواند نقش بسیار موثری در کتاب و کتابخوانی داشته باشد، اما اقدام مناسب و کافی در این حوزه انجام نمی‌دهد. کارهای تلویزیون باید بنیادی باشد تا اهالی فکر و اندیشه جامعه رغبت کار کردن با آن را داشته باشند. باید در رسانه ملی، برنامه‌هایی تولید شود که با دنیای کودکان کاملا مرتبط باشد. در غیر این صورت بچه‌های ما به سراغ رسانه‌های بیگانه می‌روند. اگر چنین اتفاقی نیفتد، یک گروه متضرر می‌شود؛ کسانی که هدفشان ساختن فرهنگ جامعه است و دلبسته آینده این سرزمین هستند. اما مشکل مهم‌تر آن است که برخی کارهای من مثل سری برنامه‌های «علی کوچولو»، به برنامه‌های تلویزیونی تبدیل می‌شود، در حالی که خودم از چنین مساله‌ای بی‌خبرم و این درد بزرگی است.

حسین فتاحی:

کمی ذوق، چاشنی کتاب کنید

حسین فتاحی سال‌هاست در حوزه تألیف، ترجمه و بازنویسی متون کهن ادبیات فارسی برای کودکان و نوجوانان تلاش می‌کند. صحبت با فتاحی در این نشست، از آنجا آغاز شد که چرا جای کودکان و نوجوانان در جشن بزرگ کتاب‌هایشان خالی بود. او معتقد است همه اشکالات کتاب نخواندن و دوری نویسندگان از مخاطبانشان را نباید بر گردن خانواده‌ها انداخت. بلکه آموزش و پرورش و کتابخانه‌ها باید بستر مناسب ارتباط‌های مستقیم را فراهم کنند.

ارتباط مستقیم میان نویسندگان کودک و نوجوان و مخاطبانشان تا چه حد ضروری است؟

لازم است ما همواره فضایی برای ارتباط کودکان و نوجوانان با نویسندگانشان برقرار کنیم. زیرا هرچه فاصله سنی این گروه با نویسندگانش بیشتر می‌شود، فضای ذهنی آنها‌ نیز از هم دورتر می‌شود. پس، نویسنده یا همیشه باید چند بچه در خانه داشته باشد که مسلما امکان‌پذیر نیست یا این که با بچه‌ها در سنین مختلف همواره در ارتباط باشد.

این ارتباط رودررو، الان در کشور ما از چه طریق صورت می‌گیرد؟

راه‌های مختلفی می‌توان برای آن در نظر گرفت، مانند حضور در مدارس و کتابخانه‌ها و البته برپایی مراسمی شبیه برنامه سوره مهر که نویسندگان کودک و نوجوان را دور هم جمع می‌کند، یعنی حضور در کتابفروشی‌ها. ایجاد رابطه با مخاطب در چنین فضاهایی موجب می‌شود نویسنده بتواند اشکالات فاصله ذهنی خود و مخاطبش را از طریق شنیدن نظرات صحیح کند. اما مساله اینجاست که زندگی شهری مانع می‌شود. مثلا همین امروز، مادری که تازه بعد از ظهر از سر کار به خانه می‌رسد و مجبور است به امور خانه و تکالیف فرزند و مهیا کردن فضا برای برگشت پدر رسیدگی کند، دیگر مجالی برای حضور در کتابفروشی نخواهد داشت.

پس چطور باید چنین فضایی را فراهم کرد؟

واقعا نمی‌توان همه اشکال را به‌عهده خانواده گذاشت. کتابخانه‌ها و نهادهای دولتی موظفند تا حد امکان چنین فضای ارتباطی را مهیا کنند. مثلا در مد‌ارس باید زنگ کتابخوانی و مخصوص کتابخوانی وجود داشته باشد تا پس از معرفی کتاب، حتی از نویسندگان دعوت کنند و فضای ایجاد چنین ارتباط مستقیمی فراهم شود.

ولی عملا چنین بستری حتی در مدارس فراهم نمی‌شود. در حالی که امکانات آنها برای ایجاد رابطه مستقیم نویسنده و کودک از پیش مهیاست.

بله. دیگر کار به‌عهده خبرنگاران است تا از مسئولان آموزش و پرورش بپرسند آیا شعار کتابخوانی فقط محدود به ده روز نمایشگاه کتاب تهران است؟ امروز همه چیزمان در شعار رفته است، از دینمان گرفته تا سیاستمان. رهبر انقلاب چند سال پیش در مراسم افتتاح نمایشگاه کتاب گفتند ما باید به سمت ساخت فروشگاه‌های بزرگ کتاب برویم. توزیع کتاب نشر ایران ضعیف است. بخشی از مشکل، با وجود کتابفروشی‌ها حل می‌شود. بخش دیگر آن به کمبود کتابخانه‌های عمومی باز می‌گردد. اگر آمار کتابخانه‌ها افزایش یابد، میزان خرید کتاب نیز زیاد می‌شود و اوضاع نشر و نویسندگان بهبود می‌یابد.

حورا نژاد صداقت

جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها