اصطلاح پشت کنکوری، تقریبا دارد به موزه تاریخ باستان می‌پیوندد. یادش به خیر، چه دوران باشکوه و پشت کوهی بود. عده‌ای دانشگاه قبول می‌شدند و عده‌ای نمی‌شدند. به آنها که قبول می‌شدند، تبریک می‌گفتند و به عده‌ای که قبول نمی‌شدند یا در آستانه آماده شدن برای پیکاری تن‌به‌تن در ورودی‌های دانشگاه بودند؛ پشت‌کنکوری می‌گفتند. اصلاً اصطلاحش اضطراب‌آفرین و استرس‌آور بود لاکردار! بچه‌های خود روان‌شناس‌ها هم درگیرش بودند و شهرام و بهرام نداشت.
کد خبر: ۸۳۵۷۸۷
مزایده صندلی خالی

اما خوشبختانه الان، دیرصباحی است که بیشتر مشتاقان و سینه‌چاکان دانشگاه، بالاخره در یکی از انواع و اقسام دانشگاه‌های موجود، قبول می‌شوند و نام دانشجو بر خود می‌نهند که بیکار نباشند. با وجود این باز صندلی اضافی می‌آوریم. باور نمی‌کنید، از جناب وزیر علوم سوال بفرمایید که از ما علمی‌تر حرف می‌زنند و آمار می‌دهند.

خبر وارده:« وزیر علوم در مراسم قدردانی از نفرات برتر کنکور 94 گفت: امسال 300هزار صندلی دانشگاه خالی مانده است.»ـ به نقل از جراید

حالا دیدید خالی نبستیم. و قطعاً آقای دکتر فرهادی خودشان از نزدیک، صندلی‌های خالی را دیده‌اند که این گونه گفته‌اند. ما نیستیم که چشم بسته غیب بگوییم. فلذا الان جای آن است که جماعت دانش‌آموز به آواز بلند شادمانه بخوانند: من و این همه صندلی محاله محاله محاله... و الی آخر! (در پاره‌ای نسخ، به جای صندلی، خوشبختی نشسته است.)

بسته پیشنهادی: با عنایت به آنچه مستنداً عرض شد؛ الان ما ماندیم و وزیر علوم و 300 هزار صندلی خالی در دانشگاه که باید یک فکری برایش کرد. صندلی سینما که نیست که سریع بولدوزر بیندازیم و دخل سالن سینما را بیاوریم. فلذا نشستیم تا توانستیم فکر کردیم؛ در حد وسعمان به نتایج کاربردی زیر رسیدیم که خیلی بی‌ریا تقدیم می‌کنیم:

1ـ یک دانشجو و دو صندلی: چطور شد که الان بعضی از دانشجویان ما دو سیمکارته‌اند و عجیب نیست؛ یا چطور است که بعضی‌ها وقتی بلیت اتوبوس و قطار و حتی هواپیما می‌گیرند، برای راحتی بیشتر، دو تا صندلی می‌گیرند؛ یا چطور است که عده‌ای از اهل سینما دو فیلم با یک بلیت می‌بینند و آب هم از آب تکان نمی‌خورد؛ خب در دانشگاه‌ها هم می‌شود طرح یک دانشجو با دو صندلی را اجرا کرد. هر دانشجویی که دو تا صندلی خواست، در اختیارش قرار گیرد. فوقش یا اسباب و اثاثیه و کتاب و کلاسورش را روی آن می‌گذارد، یا که پایش را روی آن دراز می‌کند که فردا وقتی از دانشگاه فارغ‌التحصیل شد، با یک صدای بی‌فروغی ننالد که: دیگه این قوزک پا یاری رفتن نداره!...

2ـ گل گذاشتن روی صندلی: از آنجا که حیف است صندلی‌ها در یک محیط علمی خالی بمانند و از آنجاتر که گلکاری و گل کاشتن هم به شدت در فرهنگ ما سفارش شده است ـ ولو این که همین پنج روز و شش باشد ـ در یک اقدام و ابتکار جالب دو منظوره، می‌شود روی صندلی‌های خالی گل گذاشت. فقط که نباید طرف فوت کرده باشد که به جاش گل گذاشت. همین که یک نفر مشتاق تحصیل، حالا به دلیل مشکلات مالی یا بنا به هر دلیل(به ماچه؟)، نتوانسته روی صندلی دانشگاه بنشیند؛ می‌توان به جایش گل گذاشت و یادش را گرامی داشت. خداوکیلی گل نگفتیم؟

3ـ مزایده صندلی‌های مازاد: بلااستفاده ماندن و خالی ماندن صندلی‌ها هم خوب نیست. همچنان که کلاً خالی بستن خوب نیست. فلذا می‌شود که صندلی‌ها را طی یک مزایده همگانی، به فروش رساند. آنهایی در اولویت باشند که می‌خواهند در کارهای خیر دانشجویی از صندلی‌ها استفاده کنند. مثلا باشگاه‌های عروسی دانشجویی که فردا وقتی همین دانشجوی دختر و پسر ما خواستند ازدواج کنند؛ سالن‌هایی ارزان‌قیمت با صندلی‌های فراوان در اختیار آنها قرار داده شود که بی‌دردسرتر راهی خانه‌بخت شوند؛ بلکه خوشبخت شوند. هیچ بعید نیست.

رضا رفیع - جام جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها