گزارش جام‌جم از سیاست‌های دوگانه آمریکا

لبخندها در وین، دست چدنی در واشنگتن

مخالفان سیاسی باراک اوباما در واشنگتن از به ‌ثمر رسیدن توافق وین خشنود نیستند. برای اثبات این مدعا فقط کافی است نگاهی به اظهارات تند و تیز سناتورهای جمهوریخواه درباره ضعف دولت اوباما در قبال قدرت گرفتن تهران در خاورمیانه بیندازیم. اگرچه دموکرات‌های حامی دولت تلاش دارند رادیکال‌های ضدایرانی را قانع کنند برجام باعث کاهش نگرانی آنها درباره توهم «ایران مسلح به سلاح هسته‌ای» خواهد شد، اما واقعیت این است که این مخالفان نه فقط با استدلال‌های دموکرات‌ها از بار نگرانی‌شان کاسته نمی‌شود، بلکه هر روز که از توافق وین می‌گذرد و نشانه‌های موفقیت‌آمیز بودن مذاکرات بیشتر روشن می‌شود، بر حجم نگرانی این مخالفان نیز افزوده می‌شود؛ اما چرا؟
کد خبر: ۸۳۲۱۷۸
تعبیر وارونه‌ یک رویا

به‌نظر می‌رسد برای درک بهتر ماهیت نگرانی تندروهای آمریکایی باید سراغ نظریات روابط بین‌الملل رفت و از دریچه نظریه‌پردازی‌های آکادمیک، دلایل اصلی این نگرانی‌ها را یافت.

چیستی مولفه‌های قدرت در چارچوب واقعگرایی

براساس نظریه واقعگرایی (Realism) یا حتی نوواقعگرایی، آنچه باعث هراس دولت‌ها از یکدیگر می‌شود، توانمندی و مولفه‌های فیزیکی قدرت در حوزه سیاست است. طبیعی است برخورداری یک دولت از سلاح هسته‌ای، بیم همسایگان را در پی خواهد داشت و تجاوز یک دولت به کشوری دیگر، خود به خود رشته جدال‌هایی را در یک منطقه به بار خواهد آورد. از زاویه این نظریه، پول و نیروی نظامی مهم ترین عوامل تعیین‌کننده در حوزه سیاست خارجی بوده و هر گونه استفاده از این مولفه‌ها در سیاست، به وحشت رقبا منتهی می‌شود. براساس این نظریه، روشن است تجاوز عربستان به یمن، ترکیه را نگران خواهد کرد و از دیگر سو تجاوز ترکیه به خاک سوریه، عامل بیم عراق خواهد بود. از همه اینها روشن‌تر، برخورداری رژیم صهیونیستی از سلاح هسته‌ای است که موجی از بی‌ثباتی و نگرانی را به‌دنبال آورده و به‌نظر می‌رسد ریشه بسیاری از خرید و فروش‌های تسلیحاتی در خاورمیانه است.

بنابراین از دریچه نظریه واقعگرایی، برجام نه فقط باعث نگرانی کشورهای منطقه، لابی‌های صهیونیستی و تندروهای آمریکایی نیست، بلکه باید آنها را خشنود کند. در واقع اگر نگرانی آنها قدرت هسته‌ای ایران و بیم دستیابی کشورمان به سلاح هسته‌ای بوده، برجام به اذعان دیپلمات‌های آمریکایی همه راه‌های رسیدن به این هدف را مسدود کرده و این البته برای کشوری چون ایران که اصولا به‌دنبال راهبرد هسته‌ای در دکترین دفاعی خود نیست، عقب‌نشینی یا وادادگی دیپلماتیک به‌شمار نمی‌رود. براساس نظریه واقع‌گرایی، منبع قدرت، فیزیکال و قابل اندازه‌گیری است و بنابراین عدم دسترسی کشورمان به سلاح هسته‌ای در پی توافق وین، از منظر این نظریه نه فقط عامل قدرت کشورمان نیست، بلکه ـ با فرض غلط تلاش تهران برای رسیدن به سلاح هسته‌ای ـ به کاهش قدرت منتهی شده است، اما چرا با وجود این که واقعگرایان به‌گونه‌ای واضح می‌توانند خود را از بابت اتهام ایران مسلح هسته‌ای آسوده‌خیال بیابند، همچنان نگران آنچه نفوذ ایران می‌خوانند، هستند؟

وقتی سازه‌های ذهنی قدرت‌ساز می‌شود

هرچند برجام با همه تلاش‌های کشورهای 1+5 محدودیت‌هایی را در حوزه قدرت فیزیکال به تهران تحمیل کرده، اما واقعیت این است که همچنان شاهد حمله تندروهای آمریکایی به برجام به‌ عنوان یک توافق بد هستیم. همین حملات به خودی خود نشان می‌دهد مساله اصلی برای منتقدان آمریکایی برنامه جامع اقدام مشترک، فراتر از توان هسته‌ای ایران است. برای حل پارادوکس مخالفت تندروها با «توافق محدودکننده ایران» و این که چرا هرچه موافقان برجام در واشنگتن در دفاع از مذاکرات هسته‌ای صحبت می‌کنند، عزم جمهوریخواهان برای مقابله با برجام بیشتر می‌شود، باید از زاویه «نظریه سازه‌انگاری» به این مساله نگریست.

براساس نظریه سازه‌انگاری (Constructivism)، قدرت سیاسی، نه واقعیتی بیرون از ذهن و قابل اندازه‌گیری، بلکه بر ساخته ذهنیت‌ها و زمینه‌های فرهنگی و اجتماعی است. به عبارت بهتر، در این نظریه، سیاست را باید بر ساخته تصویرهای ذهنی و عمدتا رسانه‌ای موجود در جامعه بین‌الملل دانست و بنابراین در این نظریه برخلاف ایده‌های واقع‌گرایان، مولفه‌های قدرت و ضعف کشورها نه ناشی از توان نظامی یا حتی اقتصادی و هسته‌ای، بلکه مبتنی بر قدرت تصویرسازی و بر ساختن قدرت بر مبنای زمینه‌های فکری و اجتماعی است. مدافعان نظریه سازه‌انگاری بر این گمانند که کشوری در جهان امروز قدرتمند است که بتواند جامعه بین‌الملل را قانع کند دارای قدرت است و کشوری ضعیف به‌نظر می‌رسد که جامعه بین‌الملل بر این نظر باشد در مسائل جهانی از موضع ضعف عمل می‌کند.‌ با نگاهی به این نظریه می‌توان دریافت مخالفان برجام در کنگره آمریکا، نه‌تنها آن را با وجود همه محدودیت‌سازی‌ها عامل ضعف تهران قلمداد نمی‌کنند، بلکه در چارچوب نظریه سازه‌انگاری، معتقدند سند مشترک وین، تصویر ذهنی جهان در ارتباط با ایران را تغییر داده و حالا ایران در اذهان عمومی یک قدرت بلامنازع منطقه‌ای به‌شمار آمده و همین زمینه اجتماعی، برساخته سیاسی آن در محیط بین‌الملل را اجتناب‌ناپذیر می‌کند.

سازه‌انگاری، پنجه در پنجه واقعگرایی؛ برنده کیست؟

دنیای امروز، دنیای بازی‌های پیچیده سیاسی است و تحلیل پدیده‌های سیاسی با چارچوب‌های متفاوت تحلیلی، نتایج متفاوتی به بار می‌آورد. چنین است که تحلیل یک واقعیت مشخص در روابط بین‌الملل، براساس یک مدل، به یک نتیجه خاص منتهی شده و براساس مدلی دیگر، نتیجه‌ای متفاوت به بار خواهد آورد. هرچند نباید در تحلیل یک پدیده، تنها به یک چارچوب خاص قناعت کرد و مدل‌های تحلیلی دیگر را به کناری نهاد، ولی نباید از یاد برد که بهترین چارچوب برای تحلیل یک پدیده، چارچوبی است که قدرت بالایی در توصیف، تبیین و پیش‌بینی فرجام آن پدیده خاص داشته باشد و از این زاویه، با نگاهی به واقعیت‌های موجود در تهران و واشنگتن باید اذعان کرد که نظریه سازه‌انگاری نیز با وجود غربتی که در میان تحلیلگران سیاسی دارد، همچون چارچوب واقعگرایی می‌تواند تبیین‌کننده تجربه برجام باشد.

در همین راستا برجام تنها با یک نگاه منشوری به‌لحاظ نظریه‌پردازی در حوزه روابط بین‌الملل قابل تبدیل به یک بازی برد ـ برد برای ایران و کشورهای 1+5 است. آنجا‌ برد 1+5 در چارچوب تحلیل‌های واقعگرایانه رقم می‌خورد و اما برد ایران از دل نظریه سازه‌انگاری بیرون می‌آید و کیست که نداند در جامعه شبکه‌ای امروز ـ به تعبیر کاستلز ـ این قدرت سازه‌های ذهنی است که مولفه‌های کلاسیک قدرت را تحت تاثیر قرار می‌دهد و همین واقعیت در شکست راهبرد مهار ایران، اکنون کابوس تندروهای غربی در مواجهه با برجام است.

2 روایت از قدرت؛ 2 روایت از برجام

اگر برجام را از زاویه نظریه واقعگرایی مورد تحلیل قرار دهیم، باید بپذیریم که بر اساس آن محدودیت‌هایی ـ البته داوطلبانه ـ توان بالقوه ایران‌ را تحت‌تاثیر قرار داده و براساس محاسبات واقعگرایانه سیاسی، پتانسیل‌های کشورمان کاهش یافته است. اما اگر از زاویه نظریه سازه‌انگاری به توافق هسته‌ای نظر شود، آنگاه نه تنها قدرت ایران به ‌دلیل پذیرش محدودیت در صنعتی که اصولا کارکرد نظامی نداشته، کاهش نیافته بلکه ایران توانسته با شکست سناریوی ایران هراسی زمینه‌های فکری و اجتماعی قدرت سیاسی خود در منطقه و جهان را تقویت کند.

مصطفی انتظاری هروی - سیاسی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها