در مرکز تبادل کتاب چه می‌گذرد؟

تاناکورای فرهنگی

این روزها فضایی حدود 900 متری در چهارراه ولیعصر مرکز تبادل کتاب‌های شماست تا هم کتاب‌هایتان را به فروش برسانید و هم کتاب‌های ارزان‌تر بخرید. ماجرای فروش کتاب در اینجا قصه خاص خودش را دارد، آن هم با تخفیف‌های پیش‌بینی‌شده. ولی مهم این است که خودتان نرخ فروش را مشخص می‌کنید، نه واسطه‌ها.
کد خبر: ۸۲۰۷۳۰
تاناکورای فرهنگی

درسی سرراست برای مبادله کتاب

کافی است شما هم مثل خیلی از بازدیدکنندگان مرکز تبادل کتاب به بنرها و پوسترهایی دقت کنید که این روزها در مترو و خیابان‌های تهران دیده می‌شود. این یک اطلاع‌رسانی عمومی گسترده است تا هرکس اهل خواندن است،خودش را در یک بازه زمانی وسیع یعنی از صبح تا شب به چهارراه ولیعصر، خیابان برادران مظفر شمالی برساند و ساختمان بزرگ تبادل کتاب را بیابد و در گرمای تابستان به فضای خنک و دلچسب مملو از کتاب قدم بگذارد.

یافتن ساختمان «مرکز تبادل کتاب» کار چندان سختی نیست. دیوارهای بیرونی با تصویر بزرگ‌شده عطف کتاب‌های مختلف رنگ‌آمیزی شده‌است؛ از «بابانظر» و «صوفیانه‌ها و عارفانه‌ها» (نوشته نادر ابراهیمی) گرفته تا «اصول کافی» و «نهج‌البلاغه»؛ و بعد خطوط اسلیمی. خلاصه نقش‌های دیوار بیرونی شما را آماده می‌کند تا در این مرکز با کتاب‌های مختلف در رشته‌های متفاوت مواجه شوید.

وارد مرکز تبادل که می‌شوید، در سمت راست شما ابتدا قفسه‌های سفید رنگ کتاب‌های مذهبی قرار دارد که بیش از دیگر قفسه‌ها از کتاب‌های مختلف پر شده‌است. اینها کتاب‌هایی است که افراد برای فروش با قیمت پایین‌تر در این مرکز گذاشته‌اند. اگر اهل خواندن کتاب‌های دینی باشید، حتی با نگاهی سرسری متوجه می‌شوید اینجا هم کتاب‌های خوب و معتبر و مهم در حوزه دین وجود دارد و هم کتاب‌های معمولی. یا حتی کتاب‌هایی که چندان چشمگیر نیست. البته چنین اتفاقی چندان هم عجیب نیست. بالاخره اینجا مرکزی برای تبادل کتاب‌هایی است که در کتابخانه‌های شخصی خاک می‌خورند یا دیگر به کار نمی‌آیند.

جلوتر که می‌روید با بخش‌های ادبیات تاریخ، علوم اجتماعی، کمک آموزشی پزشکی، اقتصاد، هنر، فلسفه، زبان‌های خارجی و... مواجه می‌شوید. خلاصه اینجا برای مخاطبان رشته‌های مختلف قفسه‌های کتاب را تعبیه کرده‌اند تا کار هر مخاطبی به نوعی راه بیفتد و دست خالی از این سالن بزرگ بیرون نرود.

فقط 8 درصد!

یک مشتری کتابی ادبی انتخاب کرده است و برای خرید آن سراغ فروشنده‌ها می‌آید. اول از قیمت 2000 تومانی پشت جلد مطمئن می‌شود تا مبادا صفرهایش را اشتباه خوانده باشد یا مبادا مسئولان اینجا قیمت را غلط وارد کرده باشند. وقتی مطمئن می‌شود باید 2000 تومان پرداخت کند، لبخند رضایتبخشی می‌زند برای خرید کتابی که می‌توانست قیمت عادی آن حدود 10 هزار تومان باشد. فروشنده برایش توضیح می‌دهد به قیمت پشت جلد تمام کتاب‌ها 8 درصد افزوده می‌‌شود تا خرج تجهیزات و امکانات این بنای بزرگ با آن همه نیروی مختلف تأمین شود. گرچه خریدار کمی تعجب می‌کند، ولی باز هم رقم ناچیز 8 درصد او را از خرید پشیمان نمی‌کند.

شما هم کتابتان را بفروشید

در مرکز تبادل کتاب، هر کس می‌تواند هر تعداد کتابی را که می‌خواهد برای فروش به مشتریان عرضه کند. خبر خوش این که اگر شما بیش از 90 جلد کتاب داشته باشید نیازی نیست زحمتی بکشید و خودتان را به چهارراه ولیعصر برسانید. مرکز تبادل کتاب پیک رایگان برایتان می‌فرستد.

شما هنگام تحویل دادن کتاب‌ها به مسئولان، ابتدا برگه‌ای دریافت می‌کنید که باید عنوان تک تک کتاب‌ها را در ردیف‌های مشخص شده آن جدول بنویسید. بعد خودتان برای هر کتاب قیمتی را مشخص می‌کنید. معیار انتخاب قیمت هم انصاف و میل شخصی‌تان است. مسلما اطلاعات کامل و دقیقتان را نیز بالای برگه برای تماس می‌نویسید تا هنگام فروش به شما اطلاع دهند. همین جاست که دیگر کار شما تمام می‌شود.

حالا نوبت مسئولان حاضر در سالن مرکز تبادل کتاب است که کتاب شما را کدگذاری و قیمت‌های انتخابی‌تان را با برچسب‌های مشخص پشت کتاب نصب کنند و بعد کتاب را به قفسه بفرستند.

پس از این مرحله، همه باید منتظر مشتری باشند. اگر این کتاب دو هفته در قفسه‌ها بماند و به هر دلیلی نظر مشتری را برای خرید جلب نکند، پس از آن تخفیف 30 درصدی به کتاب تعلق می‌گیرد. اگر تا سه هفته باز هم مشتری برای کتاب یافت نشد، کتاب به تخفیف 50 درصدی می‌رسد. اگر کتاب یک ماه مهمان قفسه‌های مرکز تبادل بود، 70 درصد تخفیف به آن تعلق می‌گیرد. پس از آن اگر باز هم کتاب به فروش نرسید، فروشنده کتاب از طریق پیامک از ماجرا مطلع می‌شود و 72 ساعت فرصت دارد کتابش را از این مرکز پس بگیرد. اگر شخص تصمیم گرفت کتابش به چرخه اهدا وارد شود، کتاب طبق روالی مشخص به مناطق نیازمند به کتاب ارجاع داده می‌شود تا مورد استفاده آنان قرار بگیرد. البته حالت دومی هم وجود دارد. برخی از این کتاب‌ها به چرخه بازیافت وارد می‌شوند. پس به نوعی مرکز تبادل کتاب، مدیریت کتاب‌های بی‌استفاده کتابخانه شما را به عهده می‌گیرد.

گردش مالی با کتاب

در مرکز تبادل کتاب، پول اعتبار چندان زیادی ندارد. فرض کنید شما صد جلد کتاب برای فروش به اینجا می‌آورید. گمان نکنید همان ابتدا می‌توانید به ازای آن صد جلد کتاب بردارید یا حتی پول آن کتاب‌ها را دریافت می‌کنید! این مرکز به شما در راه یافتن مشتری کمک می‌کند. پس وقتی کتابی به مرکز تبادل می‌برید برایتان یک حساب کاربری ایجاد می‌شود هر وقت یکی از کتاب‌هایتان فروخته شد، معادل قیمت آن کتاب، به حساب کاربری شما افزوده می‌شود. بعد می‌توانید بر اساس دارایی موجود در حسابتان، از همین مرکز کتاب بخرید. این حساب کاربری مزیت‌های دیگری نیز دارد. مثلا اگر شما یک خریدار عادی باشید و با افزایش آن 8 درصد، باید پول خرد بپردازید، می‌توانید کمی عدد را رند و اضافه پولتان را در حساب کاربری‌تان ذخیره کنید تا در خریدهای بعدی‌تان از آن استفاده کنید.

از مبلمانی ساده تا نیروهای آشنا به کتاب

فضای کلی مرکز تبادل کتاب با آن سقف‌های بلند و قفسه‌های سفید و نور فراوان آنقدر دلچسب است که دقایقی طولانی آرام در میان قفسه‌های مختلف قدم بزنید تا کتاب مورد نظرتان را پیدا کنید. حتی اگر دلتان خواست دقایقی روی صندلی‌های نرم تعبیه‌شده در میان قفسه‌ها بنشینید و کتابی را مطالعه کنید.

مهم‌تر از همه این‌که نیروهای شاغل در این مرکز، همه کتابخوان هستند. پس اگر در انتخاب کتابی مردد ماندید احتمال آن زیاد است که یکی از جوان‌های حاضر در سالن با آن حوزه آشنایی داشته باشد و شما را راهنمایی کند. درست مثل ماجرای آن مشتری که در حوزه زبان انگلیسی نیاز به کمک داشت و یکی از مسئولان سالن که رشته‌اش زبان انگلیسی بود، به او در انتخاب کتاب کمک کرد.

خوب، اما هشداردهنده

هر چند وقت یکبار، خبر اتفاق‌هایی خوب در حوزه کتاب به‌گوشمان می‌رسد؛ از کسانی که نذر کتاب می‌کنند یا گروهی که در شهر کتاب هر سال کتاب‌های معطل‌مانده مردم را جمع می‌کنند و به مناطق مختلف کشور می‌رسانند یا افرادی که در کتابخانه حسینیه ارشاد کتاب‌هایشان را با دیگری مبادله می‌کنند و حتی همین خبر راه‌اندازی مرکز تبادل کتاب.

ولی یادمان باشد که این خبرهای خوب نباید ما را از تیراژ پایین کتاب‌ها، تعطیلی کتابفروشی‌ها، تعدیل نیروهای ناشران و مهم‌تر از همه خرید کم کتاب غافل کند. یک نکته هشداردهنده در راه‌اندازی چنین طرح‌هایی این است که کتاب‌ها کم به فروش می‌رسد و عده‌ای از کتابخوان‌ها به خاطر فرار از قیمت بالا ناچارند به کتاب‌های دست دوم روبیاورند. نکته دیگر آن‌که گویی دلسوزان کتاب دست به هر کاری می‌زنند تا مبادا ارزش کتابخوانی کم‌کم به فراموشی سپرده شود. اتفاق‌های خوب حوزه باید اطلاع‌رسانی شود تا هر کس به اندازه خود از آن بهره ببرد، اما از هشدارهای پنهان و جدی آن نیز نباید غافل ماند.

حورا نژادصداقت

جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها