سبک زندگی اسلامی - ایرانی

جای خالی خلوت

جهان وسعت می‌گیرد ولی ما به درون گودال تنگ کاغذهای اداری رانده می‌شویم. آنچه مطمئن است تنها این صندلی‌هایی است که در این لحظه رویش نشسته‌ایم.
کد خبر: ۷۸۷۱۱۶
جای خالی خلوت

زندگی ما در مسیر خطی مستقیم می‌گذرد، در حالی ‌که هریک از ما دهلیزی سردرگم است. میزهای تحریرمان تخت پروکروست* است ولی ما قهرمان اساطیر باستانی نیستیم؛ این است که به‌رغم عذابی که می‌کشیم فقط فاجعه‌زده‌ مضحکی هستیم. (کافکا در گفت‌وگو با گوستاو یانوش)

دنیای محال

دنیای غریبی است. شاید اصطلاح پارادوکس یا متناقض‌نما یا همان محال، رساترین تعبیری باشد که می‌توان درباره‌اش به‌کار برد. جهان وسعت می‌گیرد، ولی ما به درون گودال تنگ کاغذهای اداری رانده می‌شویم، جمعیت روز به روز بیشتر می‌شود و منازل مسکونی پر سکنه‌تر، اما آدم‌ها کمتر اجتماعی‌اند و بیشتر از پیش تنها. فاصله‌ها از میان برداشته شده و دیوارها را برچیده‌اند اما هرکسی برای خود پیله‌ انزوایی بافته نفوذناپذیرتر از دیوارهای قطور خانه‌های قدیم و سخت‌تر از فواصل طولانی و راه‌های صعب‌العبور میان شهرها و روستاهای گذشته. دیگر خانه‌ای نیست که اندرونی و پستو داشته باشد، اما آدم‌ها درست همزمان با فرارشان از تنهایی و چپیدنشان در مکان‌‌هایی شلوغ و پرجمعیت، در نُه‌توی افکار و احساسات فردی خویش گم‌اند و اصلاً چنین می‌پسندند که خود در میان جمع باشند، ‌اما دلشان جایی دیگر.

در جهان مدرن از یک طرف بر فردیت انسان‌ها تأکید می‌شود و این‌که اجتماع باید در خدمت فرد باشد نه فرد در خدمت اجتماع، حال آن‌که در عمل هیچ دوره‌ای از برهه‌های مختلف تاریخ بشر نبوده که در آن انسان‌ها این‌همه خلوت گریز باشند و وابسته به جمع. انسان امروز جدا از زندگی ماشینی جمع‌محورش که او را فرسنگ‌ها از حیات فردی مبتنی بر تفکر دور کرده، حتی محل سکونتش را هم به‌گونه‌ای می‌‌سازد که حداقل خلوت ممکن را داشته باشد. آشپزخانه‌های اوپن، اتاق‌های اندک که گاه جای خود را به یک پذیرایی واحد می‌دهند، پنجره‌های شیشه‌ای بزرگ با پرده‌های نازک و شفاف و موارد دیگری از این دست همه در راستای جدا کردن انسان مدرن از خلوت انسانی‌اش است حال آن‌که امروزه بیش از هر زمان دیگری فردیت انسان‌ها تقدیس شده و اصل انگاشته می‌شود یا باز به بیان کافکا این‌بار در داستان کوتاه «پنجره‌ای رو به خیابان»:

«هر کسی در انزوا زندگی می‌کند و با این‌همه گاه‌گاه می‌خواهد خودش را به کسی بچسباند. هر کسی بر حسب دگرگونی‌های روز، آب و هوا، کار و بارش و جز آن، ناگهان دلش می‌خواهد بازویی ببیند تا به آن بیاویزد. او نمی‌تواند بدون پنجره‌ رو به خیابان دیری بپاید و اگر در حالی نیست که چیزی را آرزو کند و فقط خسته و درمانده دم پنجره‌اش می‌رود، با چشمانی که از مردم به آسمان و از آسمان به مردم می‌چرخد بی‌آن‌که بخواهد بیرون را بنگرد و در حالی‌که سرش را هم کمی بالا گرفته، حتی در آن هنگام هم اسب‌های پایین او را به درون قطار گاری‌ها و هیاهویشان، و از این قرار سرانجام به درون هماهنگی انسانی پایین می‌کشند.»

اتوپیای مدرن

مدینه‌ فاضله یا اتوپیا (Utopie) آرمان‌شهری است که انسان همواره آرزوی زیستن در آن را داشته است و متفکران و فلاسفه به کرات درباره‌ ویژگی‌های آن گفته و نوشته‌اند و هریک هم به شکلی متفاوت از دیگری. به‌عنوان نمونه مدینه‌ فاضله‌ افلاطون، توماس مور، کامپانلا، فوریه، کابه، دوبرژراک، سویفت، آلدوس هکسلی و جرج اورول و نیز آرمان‌شهر فارابی که برگرفته از تعالیم دینی و منطبق بر سبک زندگی اسلامی است. اوصاف مشترک اتوپیاها با تلخیص از کتاب «فارابی، موسس فلسفه اسلامی» نوشته‌ رضا داوری‌اردکانی از این قرار هستند: (نویسنده این کتاب از خوانش فارسی اتوپی به جای اتوپیا استفاده کرده است.)

1ـ در اتوپی خدا غایب است، زیرا اتوپی مدینه‌ انسان است و طرح آن صرفا به آسایش در این جهان نظر دارد. به عبارت دیگر اتوپی‌سازان در جستجوی بهشت خاکی بوده‌اند و در عالم وهم، راه گریز از هیبت و ترس و گناه را جستجو می‌کرده‌اند. دین در هیچ‌یک از اتوپی‌ها اهمیت ندارد. حتی افلاطون هم که در نوامیس در مورد مراعات احکام دینی تأکید می‌کند، مرادش دینی است که تابع فلسفه است.

2ـ اهل مدینه‌ اتوپی از تفکر نیز معاف هستند یا درست بگوییم تفکر و اختیار را از آنان سلب کرده‌اند تا از عواقب آن که گناه و شر آن است، در امان بمانند. مردم مدینه که یک‌بار برای همیشه، نظام زندگی‌شان مقرر شده است، چنان منحل در جمع و در مدینه هستند و در پناه مادر مدینه، حمایت می‌شوند که فرصت خلوت کردن و تنهایی ندارند و از آنجا که گناه و تفکر در خلوت صورت می‌گیرد، این هر دو خودبه‌خود در اتوپی منتفی می‌شود.

3ـ همه‌ اتوپی‌ها وضع و موقع جغرافیایی خاص دارد یا جزیره‌ای است که محاط در دریاها و اقیانوس‌های ساکت و آرام است و مردم آن از بیم موج و گرداب‌های هائل در شب تاریک بی‌خبرند یا اگر جزیره نیست، چنان از بقیه سرزمین‌ها جداست که اهل آن تماسی با خارج ندارند.

4ـ طرح معماری اتوپی‌ها هم به هم شبیه است. نظام کلی معماری مناسب طرحی است که طبق آن تعلق فرد نسبت به مدینه به قدری مستحکم است که به هیچ وجه مورد چون و چرا قرار نمی‌گیرد. مسکن آنان نباید ممتاز از مساکن دیگران باشد تا فکر امتیاز عده‌ای بر دیگران پیش نیاید و همه احساس کنند که فرزندان مدینه مادر هستند. خانه‌ها به یک شکل و صورت ساخته شده و اگر پارک‌ها و باغ‌های عمومی میان خانه‌های روشن فاصله نیندازد تمام مدینه، یک خانه به نظر می‌آید. به تعبیر فروید و فرویدی‌ها، اتوپی مظهر میل ناخودآگاه به بازیافتن احوال کودکی و اعراض از قبول مسئولیت و اتکا و اتکال به مادر است.

آرمان‌شهر دینی

با توجه به ویژگی‌های مذکور می‌توان به روشنی پی برد که در اتوپیا ـ که زندگی مدرن امروز از نواقص آن برخوردار و از مزایای آن تهی است ـ قرار است ضرورت عقلی جای خودآگاهی و اختیار تفکر دینی را بگیرد چراکه این هر سه مستلزم درد و دردمندی است. در واقع اتوپیای غرب ادامه تلاش مدرنیستی او برای غلبه بر طبیعت است. مدینه‌ فاضله فارابی اما مبرا از این رویاپردازی‌های انسان‌مدارانه است. در مدینه‌ فاضله فارابی هیچ اشاره‌ای به موقعیت جغرافیایی مدینه و جزئیات معماری آن نمی‌شود، چراکه آرمان‌شهر او صرفا عقلی است و تنها به آن ویژگی‌هایی اشاره داشته که با تفکر فلسفی و عقلی برایش قابل اثبات بوده‌اند.

فارابی به جای این‌که نگران وضع رفاه مردم مدینه باشد نگران وضع فلسفه در آن است، چراکه او عالم بی‌عمل را بهتر از عامل بی‌علم می‌داند. فارابی نظام حاکم بر مدینه‌ فاضله را نظامی دینی می‌داند که وحی تعیین‌کننده‌ قوانین آن است.

افلاطون تدبیر امور مدینه را در شأن کسی می‌دانست که از عادات فکری و عالم محسوس گذشته و در عالم معقول سیر کرده باشد. فارابی هم گرچه در این مورد با افلاطون همسوست اما از این هم فراتر می‌رود و بر مطابقت مراتب مدینه با نظام مراتب عالم تأکید می‌کند که این را در کتب «آراء اهل المدینۀ الفاضله»، «سیاساۀ المدینه» و تحصیل السعاده» و بخصوص درکتاب «المله» بیان کرده است.

* در اساطیر یونانی راهزنی بود به نام پروکروسْت (Procrustes) که هر غریبی را که گذارش به جایگاه او می‌افتاد بر تختی می‌خواباند، پاهایش را کوتاه می‌کرد یا آن‌قدر می‌کشید تا به اندازه‌ تخت شود

محمد کامیار / جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها